سیمای صورت و سیرت زن در اسلام

مقدمه

مقدمه

تمامی سپاس و ستایش‌ها شایسته معبودی است که جز او پناهی نیست، وی را سپاس می‌گوییم و پیوسته از او طلب بخشش داریم. هر کس را که او هدایت دهد گمراه نخواهد شد و هر کس را که گمراه سازد هدایت نیابد. شهادت می‌دهیم الله متعال معبود یگانه‌ای است که شریکی ندارد و محمد بنده و رسول او، رسالت را ابلاغ کرد و امانت را ادا نمود. امت را دعوت داد و در راه معبود خویش چنان که باید مجاهدت کرد تا آن زمان که مرگ، روح او را از جسم خاکی‌ ایشان جدا ساخت. به راستی کلام پروردگار صادق‌ترینِ سخنان و بهترین هدایت، هدایت محمد پیامبر خدا است، بدترین امور، مواردی است که در کتاب و سنت یافت نمی‌شود و تمامی محدثات، بدعت و همه بدعت‌ها گمراهی هستند و تمامی گمراهی‌ها در آتش می‌باشند.

این کتاب نوشته‌ای است کوتاه که آن را از سلسله فراخوان‌هایی تحت عنوان (از قرآن به سوی عمران) برگرفته‌ایم. هر چند در ابتدا تصمیم بدان بود که متن کتاب با شرح هرچه بیش‌تر تدوین بشود و مشتمل بر مباحثی وسیع باشد اما روی نهادن زنان مسلمان به سوی جریانات عصر حاضر، انحطاط اخلاقی موجود در جوامع که علاوه بر جوانان، کودکان را نیز به بازیچه گرفته است، وجود مردمانی که گوی سبقت را در علنی ساختن گناه از یگدیگر ربوده‌اند، شدت تمایل به تغییرات سیاسی[١] که عامل عادی جلوه دادن فرهنگ برهنه‌گرایی در جامعه‌ اسلامی خواهد بود، عدم آگاهی نسبت به ارزش‌های اصیل اخلاقی، به فراموشی سپردن هویت افراد و دوری گزیدن هریک از آنان از هنجارهای مقاومت و پایداری در مقابل دیگر فرهنگ‌ها، ما را بدان واداشت که این نوشته را در قالبی کوتاه تنظیم نمایم.

﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكۡرَىٰ لِمَن كَانَ لَهُۥ قَلۡبٌ أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِيدٞ٣٧[ق: ٣٧]

«قطعا در این عقوبت‌ها برای آن‌کس که صاحب دل است و یا با حضور قلب گوش فرا می‌دهد عبرتی است».

عنوان کتاب را "سیمای صورت و سیرت زن در اسلام" برگزیده‌ایم. چنان‌که خواهید دید السیماء و السیمیاء هر دو دارای یک معنای واحد هستند. هدف از تدوین این کتاب نیز تبیین سیمای ظاهری و باطنی زن در اسلام است. از نظر درونی، زن جنس مونث انسان و از لحاظ ظاهری، شکلی از خلقت است که دارای ویژگی‌های خاص به خود می‌باشد. از جمله این ویژگی‌ها پوششی‌است که اسلام به واسطه‌ی آن زن را زینت می‌دهد و شکل اسلامی این پوشش به واسطه شرایط و اهداف شرعی آن محقق می‌گردد. حال ببینیم مفهوم کلی (صورت و سیرت) از دیدگاه رمزی و مصداق بیانی آن از نظر بندگی چیست؟ به منظور دست‌یابی به پاسخ این پرسش نیز از یک مفهوم قرآنی عظیم شروع می‌کنیم به این معنا که هر موجودی در گستره این هستی دارای یک مصداق سیمایی است و وجود وی حامل یک مفهوم نمادین می‌باشد که این مفهوم، حکمت خلقت او نامیده می‌شود.

﴿وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَآءَ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا لَٰعِبِينَ١٦ لَوۡ أَرَدۡنَآ أَن نَّتَّخِذَ لَهۡوٗا لَّٱتَّخَذۡنَٰهُ مِن لَّدُنَّآ إِن كُنَّا فَٰعِلِينَ١٧ بَلۡ نَقۡذِفُ بِٱلۡحَقِّ عَلَى ٱلۡبَٰطِلِ فَيَدۡمَغُهُۥ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٞۚ وَلَكُمُ ٱلۡوَيۡلُ مِمَّا تَصِفُونَ١٨[الأنبياء: ١٦-١٨]

«و آسمان‌ها و زمین وآنچه که میان آن دواست را به بازیچه نیافریدیم. اگر می‌خواستیم مشغولیتی بگیریم چیزی مناسب خود اختیار می‌کردیم، ما چنین کاری نمی‌کنیم. بلکه حق را به جان باطل می‌اندازیم و حق مغز سر باطل را از هم می‌پاشد و باطل هر چه زودتر محو و نابود می‌گردد و وای بر شما از آنچه وصف می‌کنید».

با این اوصاف معبود بی‌همتا، هیچ یک از مخلوقات را نیافریده است مگر به سبب حکمتی که هدف وجود، آفرینش و بنیان او است و به همین سبب یکی از اسماء الله متعال حکیم است. پس پروردگار در خلقت، حکیم و فرزانه است و اراده وی بر آفرینش هستی و تعیین خط مشی‌های وجوبی (قوانین شرعی) قطعا به سبب حکمت هدفمند و والایی صورت گرفته است. بنابراین خالق یکتا با اراده تکوینی خود زن را با سیمای ظاهری خاص آفرید و به واسطه تعیین حدود مشخص برای پوشش وی، او را پوشاند و همه این موارد نشان از حکمت خالق جل و علا است. پروردگارا چه بسیار به خطا رفته‌اند آنان که گمان می‌کنند مسئله پوشش در اسلام، امری ظاهری است و کدام ظاهر در عالم وجود دارد که جلوه‌ای از باطن نباشد. در واقع هر دو مورد ِویژگی‌های پوشش اسلامی و نتیجه آن، مرتبط با اصول اساسی عقیده هستند و میان اینکه این پوشش برای مرد و یا برای زن باشد تفاوتی نیست. اما هر کدام از زن و مرد دارای سیمای خاصی هستند و هر آن کس که این مسئله را صرفا به امور فقهی و شرعی اختصاص دهد به خطا رفته است.

با این توضیحات اهمیت سیر برهنه‌گرایی به سوی جریانات پرخطرِ موجود در عصر حاضر آشکار خواهد شد. جریاناتی که در نهایت موجب نابودی عقیده اسلامی و نیل به سوی الحاد می‌شوند. درواقع مردمان امروزی با گرفتار آمدن در این کشتارگاهِ ارزش‌های والای انسانی، در معرض خطر بزرگی هستند و چنان که می‌بینیم مسئله پوشش با همه ویژگی‌های ظاهری آن، یک جنگ فرهنگی تمام عیار است که با هدف نابودی پایگاه‌های وجدانی اسلام در بنیان دینداری اجتماعی به آن هجوم آورده است. این مسئله خود به معنای فراهم گشتن فضای مورد نیاز برای انواع اعمال دینی نوگرایانه در سرزمین‌های اسلامی خواهد بود. بنابراین حجاب صرفاً امری ظاهری نیست بلکه وابسته به عقیده و باور هر شخص می‌باشد.[٢] در حقیقت برهنگی مبتنی بر نوعی بی‌دینی عقیدتی است، الحادی که در ذات خود شبیه‌ترین نمونه به الحادی است که در گذشته تاریخ اسلام روی داد و از همان زمان که علائم اولیه وضعیت موجود در حال شکل‌گیری بود نسبت به آن هشدار داده بودیم، با این امید که دعوتگران نیز متوجه خطرات ناشی از این تحدی‌ها باشند. اما هنگامی که اولویت‌بندی‌ها مختل گردد وهماهنگی روابط تکاملی در اعمال اسلامی دچار تشویش شود، مسیر تلاش‌ها به سوی موضع‌گیری‌های خیالی مایل می‌گردد. نتیجه این مسئله نیز چنان که می‌بینیم وارد آمدن خسارت به بنیان دینداری اجتماعی است و به همین دلیل اکنون به ارائه نمونه‌هایی می‌پردازیم که هدایتگر ما به سوی سیمای حقیقی زن در اسلام باشد. در واقع عریان‌گرایی پدیده‌ای است که امروزه آتش آن در جامعه، خشک و تر را با هم می‌سوزاند تا جایی که شراره‌های آن، لباس زنان جوان محجبه را نیز مسخ کرده است تا آن را متناسب با فریادهای برآمده از معابد شیطانی موجود شکل دهد. از جهت دیگر گروهی تندرو از بی‌دینان فرانکوفونین‌، کمونیستان و دسیسه چینان در بنیان موسسات رسمی و حزبی با هدف روی نهادن عامه مردم به شورش‌های سیاسی و شنیده‌های شیطانی آنان را دعوت به قیامی می‌کنند که نتیجه آن جز هرج و مرج نخواهد بود. بنابراین می‌بایست نسبت به این سیاست‌های گمراه کننده نیز بیمناک بود. بررسی پدیده عریان‌گرایی، عملی سطحی نیست. هرگز، بلکه این مسئله در اسلام ارتباطی محکم با فطرت نفس انسانی دارد و ریشه‌ قدیمی این باور به دوران خلقت بشر باز می‌گردد. آنچنان که پروردگار در کلام مبارک خویش می‌فرماید:

﴿يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ قَدۡ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكُمۡ لِبَاسٗا يُوَٰرِي سَوۡءَٰتِكُمۡ وَرِيشٗاۖ وَلِبَاسُ ٱلتَّقۡوَىٰ ذَٰلِكَ خَيۡرٞۚ ذَٰلِكَ مِنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ لَعَلَّهُمۡ يَذَّكَّرُونَ٢٦ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ لَا يَفۡتِنَنَّكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ كَمَآ أَخۡرَجَ أَبَوَيۡكُم مِّنَ ٱلۡجَنَّةِ يَنزِعُ عَنۡهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوۡءَٰتِهِمَآۚ إِنَّهُۥ يَرَىٰكُمۡ هُوَ وَقَبِيلُهُۥ مِنۡ حَيۡثُ لَا تَرَوۡنَهُمۡۗ إِنَّا جَعَلۡنَا ٱلشَّيَٰطِينَ أَوۡلِيَآءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ٢٧[الأعراف: ٢٦-٢٧]

«ای آدمیزادگان! ما لباسی برای شما درست کرده‌ایم که عورات شما را می‌پوشاند و لباس زینتی را (برایتان ساخته‌ایم که خود را بدان می‌آرائید. امّا باید بدانید که) لباس تقوا و ترس از پروردگار، بهترین لباس است. این (آفرینش لباس‌های ظاهری و باطنی) از نشانه‌های پروردگار است تا بندگان متذکّر شوند.‏ ای آدمیزادگان ! شیطان شما را نفریبد، همان گونه که پدر و مادرتان را (فریفت و) از بهشت بیرون کرد و لباس آنان را از (تن) ایشان بیرون ساخت تا عوراتشان را بدیشان نماید. شیطان و همدستان وی شما را می‌بینند، در صورتی که شما آن‌ها را نمی‌بینید. ما شیاطین را دوستان و یاران کسانی ساخته‌ایم که ایمان نمی‌آورند».‏

بنابراین برهنگی در اسلام دارای مفهوم خاصی است همچنان که پوشش مفهوم ویژه‌ای دربر دارد و هر دوی این موارد بیانگر فرهنگی ویژه هستند. فرهنگی که مشتمل بر باور خاص و سبک زندگی خاص است آنچنان که به تدریج به تشریح این مسائل خواهیم پرداخت. بسیاری از مسلمانان ساده‎لوح در ارتباط با این مسئله، به خطا رفته‌اند. همان کسانی که می‌پندارند پدیده برهنگی نوعی تحول اجتماعی ساده است که سبب تغییر در بنیان جامعه نخواهد گشت. هرگز چنین نیست، در حقیقت عریان‌گرایی یک جلوه فلسفی است که به نوعی ایدئولوژی معین بازمی‌گردد و با ارائه مفهوم زندگی از دیدگاه اصول و منهج اسلامی در تناقض است.[٣] درواقع پدیده عریان‌گرایی نوعی جنگ میان تمدن‌ها است که یهودیت جهانی و صهیونیسم مسیحی آن را به سوی اسلام روانه ساخته‌اند تا باور ما را از ارزش‌های آن تهی سازند و سپس نابود کنند. این خطر اخلاقی یک‌باره، صرفا عامل گمراه سازی جوانان نیست بلکه به منظور نابودی تمامی پایه‌های دینداری در بنیان جامعه مورد استفاده قرار می‌گیرد و نوعی استراتژی جهانی پلید برای مبارزه با جهان اسلام در سطوح متعدد، نابود کردن وجدان انسانی و شخصیت فردی و اجتماعی افراد به طورهمزمان است و این مسئله خود خطرناک‌ترین شیوه حمله و همراه با بیش‌ترین میزان تلفات خواهد بود. مسلمانانی هم که در شکل‌گیری انواع تغییرات سیاسی-فرهنگی با مقامات هر کشور و آمریکاییان، فرنکوفونین‌ها و یهودیان شراکت دارند خود از جمله خائنین هستند.

معبود والا در مورد چنین کسانی می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ ٱلۡفَٰحِشَةُ فِي ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ١٩[النور: ١٩]

«به حقیقت کسانی که تمایل دارند پلیدی‌ها در میان مومنان رواج یابد برای آن‌ها در دنیا و آخرت عذابی دردناک است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید».

این عده به معبود یکتا و رسول وی و نیز به همه امت خیانت کرده‌اند و با هدف نابودسازی این امت از درون، با دشمنان همکاری می‌کنند! اینان آبروی امت اسلامی را در بازارهای سود جهانی به بهای اندک فروخته‌اند در حالی که ظاهراً خود تعرضی به ناموس مسلمانان نداشته‌اند. امت نیز سرگرم خطا است و دختران و پسران جوان، غافل و در حالی که سرگشته در مستی‌ها رو به تباهی نهاده‌اند حیران و بی هدف، سرگردانند. گوش‌ این جوانان مملو از موسیقی رقاصه‌هایی است که بر زخم‌های ما می‌رقصند و این امت را قدم به قدم به سوی جهنم می‌کشانند. قبل از آغاز مباحث فقهی مربوط به سیمای صورت و سیرت زن در اسلام سوالی ابتدایی مطرح می‌کنیم که پاسخ به آن امری ضروری است.

خواهر و نیز برادرم، ای آن کس که برادر یا پدر، همسر و یا فرزند چنین زنی هستی و بخشی جدایی ناپذیر از وی به شمار خواهی رفت- همان طور که در کلام مبارک پروردگار ذکر شده است خانواده مسلمان جسمی واحد و جدایی ناپذیر است- و الله متعال در این باره می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا كَثِيرٗا وَنِسَآءٗۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِي تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلۡأَرۡحَامَۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَيۡكُمۡ رَقِيبٗا١[النساء: ١]

«ای مردم تقوای پروردگارتان را پیشه کنید آن کس که شما را از یک نفس خلق کرد و همسرش را از وی آفرید و از آن دو مردان وزنان فراوانی به وجود آورد و و از خدایی که با سوگند به او از یکدیگر درخواست می‌کنید و در مورد ارحام از خدا پروا کنید. همانا خداوند بر شما ناظرو آگاه است».

آیا حقیقتاً به پروردگار خویش باور دارید؟!

خواهرم، از خویشتن خویش بپرس: آیا پروردگارت، آن ذات یکتا را چنان که شایسته خداوندی او است شناخته‌ای؟ آیا در عظمت خالق خویش، هم او که آفریننده تمامی هستی و نیز خود تو است تأمل کرده‌ای؟ آیا در مسائلی چون تولد و مرگ خویش تصرف داری؟ حقیقت این عمری که از آن تو است و در عین حال، مالکیتی در آن نداری چیست؟ تو که هستی؟ و جایگاه تو در این هستی گسترده و پر مخاطره که مالک آن پروردگار بلند مرتبه است کجاست؟؟ دنیایی که از عالم شهود تا غیب ادامه می‌یابد!

این موارد، همه سوالاتی هستند که با هدف درک ماهیت خطاب عمومی قرآن و نیز خطاب ویژه آن که متعلق به تو است می‌بایست بیان گردند و سپس محقق شوند.[٤]

اولین حقیقت قرآنی که در آیات مربوط به مسائل ویژه ِزنان نمایان‌گر است - چنان که به یاری خداوند خواهید دید- هدف تشریعی از بیان نشانه‌های تصویر زن در قرآن و سنت می‌باشد تا این هدف مسیری اساسی برای تداوم دینداری در بنیان جامعه گردد. این مسئله نیز همان مسئولیت بزرگ اجتماعی او است و چه مسئولیت عظیمی! و به همین دلیل شخصیت زن به لحاظ ظاهری و باطنی جایگاه تمرکز فلسفه، رویارویی با ایدیولوژی‌ها و تقابل فرهنگ‌ها است. در فرهنگ اسلامی زن مسلمان با دست، پا، سینه و گردن برهنه به خیابان نمی‌رود. عفت او مانع از آن می‌شود که جسم خویش را در بازار شهوات‌ حیوانی عرضه کند. وی هم‌چنان که درون خویش را پالایش می‌کند در مسیر نیل به کمال روحی نیز گام برمی‌دارد و در پرتگاه سقوط اخلاقی قرار نمی‌گیرد. در بازار و معابر به فساد نمی‌پردازد و جسم خویش را در انظار عموم نمایان نمی‌سازد و با جوانانی که در مسیر گمراهی‌های برآمده از نادانی گام نهاده‌اند دوستی نمی‌ورزد. با جوانانی که درکی از وظیفه خویش در قبال این امت ندارند و وجود آنان جز باری سنگین بر دوش امت نیست. عملکرد آنان چنان است که گویی خلق نشده‌اند جز برای اینکه به گرفتاری دچار آیند و یا دیگران را به مصیبت دچار سازند. جوانانی نادان که در شهوات متعفن خویش له له می‌زنند. آن هنگام که امت در گیرودار شدیدترین مبارزات تاریخی خود برای مقابله با انقلاب جهانی و ممانعت از دفن تمامی ارزش‌های خویش بود این جوانان خودفروخته آهنگ به زانو درآوردن امت کردند و آن زمان که فرزندان پاک و بی‌گناه امت اسلام در مقابله با حرکت یهودی سازی جهانی، یک‌به‌یک جان می‌دادند و از دست می‌رفتند این عده نادان با همه شرارت و حماقت خویش، روی به تناول غذاهای صهیونیستی می‌نهادند که در قالب سفره‌های حرام بر ایشان عرضه می‌گشت. همزمان استراتژی آمریکایی شکل‌گرفته با هدف نابودی اسلام نیز شبانه‌روز غرور و عزت آنان را لگدمال می‌کرد و این جوانان حقیقت را می‌دیدند و فهمی از واقع مسئله نداشتند.

﴿وَإِن تَدۡعُوهُمۡ إِلَى ٱلۡهُدَىٰ لَا يَسۡمَعُواْۖ وَتَرَىٰهُمۡ يَنظُرُونَ إِلَيۡكَ وَهُمۡ لَا يُبۡصِرُونَ١٩٨[الأعراف: ١٩٨]

«و آنان را می‌بینی که به تو می‌نگرند در حالی که چیزی نمی‌بینند».

بله، تفاوت زیادی است میان جوانانی که با ارزش‌های والا زندگی کرده‌اند و آنان که در میان خار و خاشاک به سر برده‌اند.

زنان مسلمان ارزش شرافت و کرامت خویش را درک می‌کنند و آن را ارزان و بی‌مقدار در معابر خرید و فروش چهارپایان به فروش نمی‌گذارند. آنان از نفس خویش صیانت خواهند کرد و با پیروی از دستورات شریعت آن را گرامی می‌دارند. در طرف دیگر زنانی قرار گرفته‌اندکه بر آشکار ساختن زینت‌های خویش از طریق به نمایش گذاشتن انحنای جسم وحرکت دادن برجستگی‌های بدن خود حریص هستند و دست به دامان انواع لباس‌های نامناسب می‌شوند تا ویژگی‌های جنسیتی خود را به هر طریق که باشد نمایان ‌سازند. اینان به یقین تمایل به شنیدن سخنان بی‌ارزش از جانب جوانان بی‌ارزش دارند وهیچ درخواستی را فروگذار نخواهند کرد. به راستی که چنین زنانی مایه تعجب هستند! اینان انسانیت خویش را به مقام حیوانات تنزل داده‌اند و بیشتر شبیه به مجسمه‌های پلاستیکی هستند که با هدف نمایش انواع لباس‌ها در پشت ویترین‌های تجاری موجود در بازارهای بزرگ به کار می‌روند. متاسفانه چنین زنانی کرامت و شرافت خویش را در مقابل دیدگان مردم به نمایش گذاشته‌اند و در دام جهانی یهود گرفتار آمده‌اند.

[١]- کتاب الفجور السیاسی اثر مولف، نشر از انتشارات فرقان دار البیضاء، سال ٢٠٠٠ م.

[٢]- این مفهوم به شیوه‌ای دیگر از جانب دکتر احمد الابیض التونسی در کتاب جالب ایشان با عنوان (فلسفة الزیّ الاسلامی) ذکر شده است. (چاپ دوم مغرب/ دار البیضاء، در سلسله مباحث شماره ٢ سال ١٩٩٠)، تمرکز ما در این‌ کتاب بیش‌تر بر بیان مسئله سیمای زن برمبنای نصوص شرعی به لحاظ باطنی و ظاهری و بیان اهداف این احکام می‌باشد.

[٣]- استاد مصطفی مقاله‌ای جالب در جهت بیان این حقیقت با عنوان المرأة المرأة مقاربة حضاریة چاپ شده در مجله منعطف المغربیه دارد. ص: ٤٠-٥٣. شماره: ١٥-١٦/ سال ٢٠٠٠.

[٤]- برای تأمل در این مسئله و تفکر در آن به کتاب (بلاغ الرسالة القرآنیة) رجوع شود.