سیمای صورت و سیرت زن در اسلام

ویژگی‌های پوشش شرعی

ویژگی‌های پوشش شرعی

بنابراین مشخص می‌شود که ظاهر لباس زن در اسلام در این دو آیه به دو عبارت بازمی‌گردد: عبارت اول (ادناء الجلباب) که برگرفته از این بخش از کلام الله تعالی است ﴿يُدۡنِينَ عَلَيۡهِنَّ مِن جَلَٰبِيبِهِنَّۚ[الأحزاب: ٥٩]، و عبارت دوم (انداختن روسری بر سر و گردن)، که برگرفته از این بخش از کلام الله تعالی می‌باشد ﴿وَلۡيَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّۖ[النور: ٣١].

از تمامی آنچه گذشت این مطلب برداشت می‌شود که حداقل حد پوشش صحیح زن از دیدگاه اسلام این است که فراخ و پوشاننده باشد به نحوی که توصیف کننده اندام‌های او و شفاف نباشد. تمامی بدن را در لباسی واحد دربرگیرد و این همان معنای جلباب است چنان که بیان شد. بنابراین اشکال متفاوت پوشش چون انواع شلوارها و لباس‌های کوتاه در زمره آن قرار نمی‌گیرد، بلکه مواردی چون جلباب‌های مغربی فراخ و یا شکل مشرقی آن و نیز انواع پوشش‌های مختلفی که به شکل رداء و عبای زنانه مورد استفاده قرار می‌گیرند و تمامی بدن را در پوششی واحد دربرمی‌گیرند در این گروه قرار می‌گیرند و نیز تمامی پوشش‌های رومی و عجمی نیز زمانی که دارای این ویژگی‌ها باشند در همین دسته جای دارند.[٧٨] بر مبنای آیات مربوط به سوره احزاب در باب پوشش این نوع ویژگی‌های خاص لازمه کمال حجاب اسلامی هستند.

در نهایت پوشش مربوط به سر می‌بایست به اندازه کافی وسیع باشد به گونه‌ای که تمامی سینه (بخش‌های مربوط به گردن و سینه) و دو کتف و پشت گردن را دربربگیرد و این مسئله لازمه اجرایی کردن دستور خداوندی مبنی بر (و روسری‌های خود را بر یقه و گریبان‌های خویش آویزان کنند) می‌باشد و به این ترتیب زمانی که چادر پوشاننده سر نباشد می‌بایست به واسطه‌ی روسری سینه‌ها را پوشش داد مانند انواع چادرهای مغربی که به این شکل هستند. اما نمی‌بایست طوری این روسری‌ها را از پشت سر جمع کرد که حجم مو و شکل آن را نمایان سازد چنان که عده‌ای از جاهلین محجبه این‌گونه عمل می‌کنند و نیز شایسته نیست زنان مسلمان موهای خویش را بر پیشانی ببافند و آن را به گونه‌ای آراسته سازند که نظر همه‌گان را به خود متوجه سازند. بلکه شایسته است زنان مسلمان اگر حقیقتاً از جمله‌ صادقان هستند با پوشش و حیای خویش به شریعت خالق یکتا التزام داشته باشند و آن را وسیله‌ای در جهت بندگی خداوند قهار قرار دهند.

از دیگر ویژگی‌های پوشش اسلامی آن است که این پوشش عامل پنهان داشتن زینت ‌زنان مسلمان باشد تا اجابتی در جهت فرمان خداوندی در سوره نور قرار گیرد (و زینت‌های خویش را آشکار نسازند) و (پاهای خویش را بر زمین نزنند تا زینتی که پنهان می‌دارند دانسته شود). پس نمی‌بایست که پوشش با رنگ و تزیینات و یا به واسطه‌ی سنگ‌های قیمتی و گرانبها جلب توجه کند. این مطالب مختصری از چگونگی پوشش زن از منظر قرآنی و سیمای ایمانی آن بود و هر آن کس که معبود یکتا او را یاری دهد موفق خواهد بود.

شرح این مطالب همراه با دلایل آن ذکر می‌شود:

این بخش از کلام خداوند یکتا در سوره احزاب که می‌فرماید: (یدنین)؛ ادناء: نزدیک گرداندن، و به معنای نزدیک گرداندن پوشش به چشم‌ها است به صورتی که بخش اعظم پیشانی را بپوشاند و این مطلب صحیح‌ترین تفسیر درارتباط با این آیه می‌باشد که سند آن از ابن عباس  ب به ثبت رسیده است. چنان که می‌فرماید: جلباب را به صورت خویش نزدیک گردانند اما صورت خود را با آن نپوشانند[٧٩] (و لا تضرب به) چرا که ضرب با لباس بر هر چیزی به معنای پوشاندن آن است و صورتِ بهتر آن نزدیک گرداندن است چنان که بر مبنای نص قرآن نیز این چنین است و ادناء به معنای نزدیک گرداندن پوشش به صورت و آوردن آن تا نزدیک ابروها می‌باشد چنان که نصوص شرعی بر این مسئله صحه می‌گذارند و به زودی دلایل آن بیان خواهد شد. علامه محمد ناصرالدین آلبانی می‌گوید: (و آنچه که مخالف با این کلام است ضعیف و یا شاذ می‌باشد!) در واقع آنچه که در تضاد با کلام ابن عباس است مبنی بر اینکه زن می‌بایست صورت خود را بپوشاند و صرفاً یکی از چشم‌های او آشکار باشد ضعیف است.[٨٠] و آنچه که با سند ضعیف از عبیده سلمانی در ارتباط با سوال ابن‌سیرین پیرامون آیه ادناء نقل شده است این چنین است (عبید به چادر اقناع می‌کند و اینکه تمامی سر را بپوشاند تا اینکه ابروها را دربرگیرد و صورت را نیز بپوشاند به نحوی که چشم راست وی آشکار باشد)[٨١] و با سندی صحیح از مجاهد شاگرد ابن عباس در تفسیر آیه ادناء روایت شده است که (خداوند برآنان لازم دانست زمانی که از خانه خارج می‌شوند تا ابروها را بپوشانند).[٨٢]

همه این موارد روایتی را که از ابن عباس در تفسیر آیه ادناء نقل شده است و نیز آنچه را که آلبانی تصریح کرده است تقویت می‌کند، به معنای همان کلام پیشین مبنی بر اینکه (نزدیک گرداندن جلباب به معنای پوشاندن آن بر پیشانی است)[٨٣] و همه این موارد اجازه آشکار ساختن صورت از ابروها تا چانه را در بردارد.

اما در باب کلام معبود والا در سوره نور ﴿وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَاۖ «و زینت‌های خویش را آشکار نسازند مگر آنچه که خود آشکار است» جمهور علما بر این رأی هستند که منظور از (آنچه که خود آشکار است) صورت و دو کف دست می‌باشد. این معنا همان معنای متواتر از عملکرد زنان اصحاب در ایام پیامبر خدا است و در راستای تفاسیر صحابه رسول خدا نیز می‌باشد چنان که بیان خواهد شد. این حدیث صحیح از پیامبر نیز بر این معنا تأکید دارد چنان که خطاب به اسماء دختر ابوبکر صدیق فرمود (ای اسماء چون زن به مرحله‌ی حیض برسد شایسته نیست که جز این و این از وی دیده شود و به صورت و کف دست خود اشاره کرد).[٨٤]

از میان صحابه آنان که (ما ظهر منها) را به صورت و دو کف دست تفسیر کرده‌اند می‌توان به عبدالله ابن عباس اشاره کرد. امام آلبانی نیز روایت در این باب را به هفت شیوه استخراج نموده است که بعضی از آن‌ها صحیح بوده و برخی دیگر نیز با حدیث صحیح تقویت می‌شود.[٨٥] ام المومنین عایشه و عبدالله بن عمر و انس بن مالک و المسوربن مخرمه نیز بر این رأی هستند.[٨٦] بنابراین عجیب نیست که شبه اجماعی میان علمای نواحی مختلف ایجاد شود بر این مبنا که صورت و دو کف دست در زمره عورت نیستند و این مذهب امام ابوحنیفه و امام مالک بن انس و شافعی و روایتی از امام احمدبن حنبل است. برخلاف دیگر روایات نزد امام احمد که دال بر لزوم پوشاندن صورت است. برخی از علمای حنابله بر این باور هستند که آشکار ساختن آن صحیح است و این قول امام علاء الدین مرداوی حنبلی است مبنی بر اینکه (صحیح در مذهب حنابله این است که صورت عورت نیست)[٨٧] و این رأی ابن قدامه مقدسی حنبلی نیز هست که می‌نویسد: اگر صورت و دو کف دست عورت بودند پوشاندن آن دو در حج لازم بود (یعنی بر کسی که در حج و عمره در حال احرام است) چرا که حجاج به آشکار ساختن صورت برای خرید و فروش و آشکار ساختن دست برای داد و ستد دعوت می‌شوند.[٨٨] ابن‌تیمیه جد نیز که حنبلی است در کتاب المنتقی بابی دارد تحت عنوان: (همه جسم زن عورت است مگر صورت و دو کف دست او).[٨٩]

و اما کلام پروردگار در باب ﴿وَلۡيَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّۖ

خمار در لغت پوششی است که زن به واسطه‌ی آن سر خود را می‌پوشاند و نه صورت را و پوشش صورت نقاب نام دارد. به همین دلیل می‌فرماید (زنی که در احرام است نباید نقاب و یا دستکش بپوشد).[٩٠] با این وجود نزد عده‌ای شایع گشته است که خمار به معنی نقاب است در حالی که این معنا اشتباه است و خمار صرفاً مربوط به پوششی است که به وسیله‌ی آن، سر پوشیده می‌شود چنان که اهل لغت بر آن موافقت دارند. راغب اصفهانی در مفردات چنین می‌نویسد: اصل خمر پوشاندن چیزی است و به آنچه که با آن پوشیده می‌شود خمار می‌گویند، اما خمار در عرف اسم پوششی است که زن با آن سر خود را می‌پوشاند و جمع آن خُمُر است و الله تعالی می‌فرماید:

﴿وَلۡيَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّۖ

علامه آلبانی  / پس از نقل نصوص بزرگان لغت و فقه و تفسیر در این باره می‌فرماید (با این دلایل از کتاب و سنت و اقوال ائمه تفسیر و حدیث و فقه و لغت به این نتیجه رسیدیم که خمار پوشش سر می‌باشد و سخن شیخ تویجری و پیروان او نظیر ابن خلف، مبنی بر اینکه خمار به لحاظ شرعی و لغوی واژه‌ای عام برای پوشش سر و صورت است اشتباه می‌باشد).[٩١]

امام شوکانی در باب خمار می‌فرماید: این واژه با کسره (خ) روسری است، نویسنده المحکم می‌نویسد: خمار برابر با نصیف است[٩٢] و نصیف به معنای روسری است که نصف جسم زن را دربرمی‌گیرد چنان که در میان عجم وجود دارد.

ذیبانی در این باره می‌نویسد:

سقط النصیف و لم ترد اسقاطه - فتناوله واتقتنا بالید!

و به همین دلیل علما بر این رأی هستند که اگر خمار شامل صورت نیز می‌بود رسول الله  ج در حدیث صحیح نمی‌فرمود: (نماز حائض مگر به وسیله‌ی خمار مورد قبول نیست)[٩٣] چرا که آنان بر صحت نماز زنی که صورت او آشکار باشد اجماع دارند و این مسئله دلالت بر آن دارد که پوشش خمار شامل صورت نیست.

[٧٨]- داستان سخنان پیامبر در رابطه با قباطی رومی که به اسامه و او نیز به همسرش هدیه داده بود گذشت و این قباطی از پوشش عجم و مصریان قبل از اسلام آوردن آنان بوده است. پیامبر خطاب به اسامه فرمود: (به همسرت بگو: زیر آن لباسی ببوشد مبادا نمایان گر جسم وی باشد) و تخریج این حدیث به تفصیل بیان شد.

[٧٩]- آلبانی چنین می‌نویسد: ابوداوود در مسائل با سند صحیح این حدیث را ذکر کرده است چنان که در رد المفحم بیان شده است: ٥١.

[٨٠]- رد المفحم: ١١ و ٤٨ و کلام آلبانی در صفحه١٠ از کتاب موجود است.

[٨١]- سیوطی در در المنثور آن را ذکر کرده است و آلبانی از جهات مختلف حکم به ضعف این روایت می‌دهد: الرد المفحم: ٥٥-٥٧.

[٨٢]- آلبانی در این باره می‌نویسد: ابن جریر با سند صحیح این حدیث را ذکر کرده است: رد المفحم: ٥٢.

[٨٣]- آلبانی به ضعف سند این روایت تصریح می‌کند اما می‌گوید: ادناء به معنای نزدیک گرداندن پوشش به صورت است به طوری که آن را نپوشاند بلکه ابروها را در بربگیرد. رد المفحم: ١١ و به همین دلیل در صفحه ٨ از کتاب مذکور آن را صحیح می‌داند.

[٨٤]- ابوداوود این حدیث را روایت می‌کند و آلبانی آن را در رد المفحم صحیح می‌داند. ص: ٧٩ تا ١٠٢.

[٨٥]- رد المفحم: ٤٩ تا ٥١ و ١٠٣.

[٨٦]- رد المفحم: ١٠٣ تا ١٠٤.

[٨٧]- الانصاف في معرفة الراحج من الخلاف علی المذهب الامام المبجل احمد بن الحنبل: ١/٤٥٢.

[٨٨]- المغنی: ١/٦٣٧. و رد المفحم: ٨ تا ٩.

[٨٩]- کتاب المنتقی تالیف ابن تیمیه باب: (زن عورت است مگر صورت و دو کف دست او) نگاه دارد به شرح نیل الاوطار امام شوکانی در کتاب النکاح: ٦/١٦٣ که عصام الدین صبابطی آن را تصحیح و اعراب نموده است. نشر دار الحدیث در قاهره، چاپ اول: سال ١٤١٣ هجری و ١٩٩٣ میلادی.

[٩٠]- بخاری این حدیث را روایت کرده است.

[٩١]- رد المفحم: ٢٢.

[٩٢]- نیل الاوطار: ٢/٧٩.

[٩٣]- ابن خزیمه و ابن حبان و ابن جارود این حدیث را روایت کرده‌اند و آلبانی در إرواء الغلیل آن را صحیح می‌داند: ١٩٦ و نیز در رد المفحم: ١٦.