کودکانی در محضر پیامبر صلی الله علیه وسلم - عبدالله بن عباس

ابن عباس در خانۀ پیامبر ج

ابن عباس در خانۀ پیامبر ج

عبدالله‌ همراه مادرش در حالی که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود به مدینه هجرت کرد و از این که هجرت کرده خوشحال و شادمان بود چون دیگر در کنار حضرت محمد جبود، و با تیزبینی و تیزهوشی‌اش دریافته بود که رستگاری و خوشبختی در نزدیکی با محل نزول وحی (یعنی پیامبر ج) می‌باشد. عبدالله در هر جا و مکانی که حضرت محمد جمی‌رفت و در هر قدمی که برمی‌داشت مانند سایه همراه و ملازم ایشان بود تا بتواند از چشمۀ زلال علم و بردباری آن حضرت بهره‌مند گردد.

عبداللهسبه همین مقدار که در مسجد و یا همراه اصحاب از محضر رسول اکرم جبهره‌مند شود اکتفا نمی‌کرد بلکه سعی می‌کرد در خانه نیز با او باشد و بدین ترتیب بیشتر اوقات خود را نزد خاله‌اش میمونه؛ همسر رسول خدا جمی‌گذراند. در خانۀ پیامبر ج، غذا می‌خورد و حتی شب‌ها آنجا می‌خوابید. در یکی از روزها حضرت محمد جدیر به منزل برگشته بود، مشاهده کرد عبدالله نزد خاله‌اش خوابیده است. رسول خدا جبه میمونه فرمود: این بچه نمازش را خوانده است؟

میمونهلفرمود: بله، یا رسول‌الله! نماز عشاء و دو رکعت دیگر را نیز خوانده است؟

خود عبدالله جریان آن شب را چنین تعریف می‌کند که:

«حرف‌های پیامبر جو خاله‌ام را می‌شنیدم، سپس دیدم پیامبر جتا پاسی از شب را دراز کشیدند و بعد از مدتی بلند شدند، وضو گرفتند، من هم سریع از جا برخاستم و با باقیماندۀ آبی که پیامبر جبا آن وضو گرفته بود وضو گرفتم و رواندازم را به دور بدنم پیچاندم و در سمت چپ پیامبر جبه نماز ایستادم. پیامبر جگوشم را گرفت و مرا به طرف راست خودش چرخاند. سپس هفت و یا پنج رکعت نماز وتر [۱۲]را برپا داشت و نمازش را قطع ننمود و با یک سلام نماز را به اتمام رسانید».

همراهی و ملازمت عبدالله با پیامبر گرامی جبه خاطر آرامش خاطر و وقت‌گذرانی نبوده بلکه هدف او یادگیری و آموختن راه و روش پیامبر اکرمجو هدایت‌های او بوده است.

شاهد ما هم این است که عبدالله بن عباس، مسلمانان را از چیزهایی از زندگی پیامبر جمطلع نموده که کسی جز او نمی‌توانست این کار را انجام دهد. عبدالله در تعریف گوشۀ دیگری از راه و روش و تعالیم پیامبر اسلام جچنین می‌گوید:

«شبی نزد خاله‌ام، ام‌المؤمنین میمونهلبودم و وقتی که پاسی از شب گذشت، دیدم رسول خدا جاز خواب بیدار شد، وضوی ساده‌ای گرفت و به اقامۀ نماز پرداخت. من هم، چنین کردم و پشت سر پیامبر جبه نماز ایستادم و تا آخر، ایشان را همراهی کردم. بعد از اتمام نماز پیامبر جبه بسترش رفتند و شنیدم که اورادی [۱۳]را زیر لب زمزمه می‌کرد بعد از مدتی مؤذن اذان صبح را سر داد و رسول گرامی جبرای ادای نماز صبح راهی مسجد شدند. بدون این که وضو بگیرند» باز عبدالله می‌گوید:

«شبی نزد پیامبر جبودم، مشاهده کردم نیمه‌های شب از جایشان بلند شدند و وضو گرفتند و مقداری آب را هم به صورت ایستاده نوشیدند. با خود گفتم: به خدا قسم من هم باید آنچه را پیامبر جانجام داده، انجام دهم. سپس از جا برخاستم و وضو گرفتم و مقداری آب را ایستاده نوشیدم و پشت سر پیامبر جبه نماز ایستادم پیامبر جبه من اشاره کرد که در موازات وی یعنی در سمت راست او بایستم ولی من این کار را نکردم. هنگامی که نماز به پایان رسید. حضرت فرمودند: چرا در کنارم نایستادی؟

گفتم: یا رسول‌الله! شما از نظر من عزیزتر و بزرگوارتر از آن هستی که در ردیف شما بایستم.

پیامبر جفرمودند: «پروردگارا! حکمت و دانش را به این نوجوان ارزانی دار» [۱۴].

[۱۲] وَتر یا وِتر به معنی تاق در مقابل جفت است. نماز سنتی است که عدد رکعت‌های آن فرد است. حداقل آن یک رکعت و حداکثر آن یازده رکعت است. باقیات صالحات، محمد ربیعی، ج ۱، ص ۳۸۳ (و). [۱۳] اَوارد جمع وِرد است و اصطلاحاً به معنی دعاها و اَذکاری است که شخص مسلمان در اوقات معین و مشخصی آنها را می‌خواند (و). [۱۴] «اللّهمّ آته الحکمة»، حلية الأولياء، ج ۱، ص ۳۱۵.