هجرت عبدالله
عبدالل بن عباسلدر حالی که کوچک و کمسن و سال بود از مکه به مدینه هجرت نمود. مادرش لبابه از شوهرش عباس درخواست نموده بود که به او اجازۀ هجرت به مدینه را بدهد.
حضرت عباسسنامهای به پیامبر گرامی جفرستاد تا از او برای هجرت لبابه و عبدالله به مدینه اجازه بگیرد. پیامبر جهم در جواب نامه فرمودند: عمو! همچنان که رسالت و پیامبری من آخرین رسالتها میباشد، تو هم آخرین کسی هستی که به مدینه هجرت میکنی.
هنگامی که موعد هجرت فرارسید، حضرت عباسسوسایل لازم را آماده کرد. خانوادهاش هم برای هجرت آماده شدند ولی بیشتر از همه عبدالله منتظر دیدار و ملاقات پیامبر گرامی جو همنشینی با آخرین فرستادۀ خدا بود.
حضرت عباس و خانوادهاششاز مکه خارج شدند وقتی به محلی به نام «جُحفه» [۱۱]رسیدند، با پیامبر جو لشکرش که قصد فتح مکه را داشتند ملاقات کردند. حضرت عباسسهمراه پیامبر جو یارانش برای فتح مکه برگشت و همسر و فرزندانش را راهی مدینه نمود. لبابه تا آخر عمرش در آنجا سکونت نمود.
[۱۱] جحفة : جایی است میان مکه و مدینه.