حقیقت اختلافات فیمابین صحابهش
بطور مقدمه باید فهمید که فطرتاً خداوند قدوس، خشم و غضب را بطور عموم در طبیعت بشر آمیخته است. هرگاه این خشم و غضب در چنگ نفس باشد انگیزه و محرک آن امیال و هواهای نفسانی باشند تردیدی نیست که چنین خشم و غضبی مذموم و مردود است و باید دانست که تزکیه و اصلاح نفس در واقع هیچ تأثیری در ریشه کن کردن اصل و اساس این صفت ندارد اما رخ و جهت آن را عوض و در مسیر مطلوب خداوند تعالی قرار میدهد. اینجا است که انسان یک صفت مقید را حاصل مینماید که آن را به بغض فی الله تعبیر میکنند و همین نوع بغض است که نصف ایمان را تشکیل میدهد. با این توضیح باید دانست که بغض فی الله دارای سلسله مراتب است که عبارتند از: افراط، تفریط و حد میانگین، افراط و تفریط مذموم و نقص محسوب شده و حکم خطا را دارند، اما اگر اراده و هدف فاعل نیک باشد ولی در مسیر کیفیت استفاده از این صفت مقداری دچار اشتباه و انحطاط گردیده و راه افراط و تفریط در پیش گرفته، عند الله مسؤل نخواهد بود. با عنایت به تمهید فوق معیار سنجش حقیقت و ماهیت اختلاف صحابه کاملاً روشن و واضح میگردد زیرا اساس اختلافات از همین بغض فی الله سر چشمه میگیرد. اما صحابه به حکم بشر بودن معصوم نبودند، لذا گاهگاهی از آنها افراط یا تفریط صادر میشد، هر چند معفو بودند و همچنان که قبلاً ذکر گردید در اثر افراط یا تفریط اصلاً عند الله مسؤل نخواهند بود.