جايگاه نماز نزد رسول اللهص
رسول اللهصمیفرماید: «حُبِّبَ إِلَىَّ مِنْ دُنْيَاكُمُ النِّسَاءُ وَالطِّيبُ وَجُعِلَتْ قُرَّةُ عَيْنِىَ فِى الصَّلاَةِ». «در این دنیای شما سه چیز در نزد من محبوب گشتهاند زن صالح، بوی خوش، و نور چشمان من در نماز قرار دارد». [به روایت امام احمد].
هرگاه چیزی رسول اللهصرا اندوهگین میکرد فوراً به نماز پناه میبرد و میفرمود: «أَرِحْنَا بِهَا يَا بِلالُ». یعنی: «اذان بگو و بوسیله نماز مرا در آسایش و راحتی قرار بده».
در این دنیا نماز مایه آسایش و نور چشمان او بود، و ایشان از نماز و طولانی شدن آن لذت میبردند.
از امالمؤمنین عائشه صدیقهلروایت شده که: شبی از شبها رسول اللهصبلند شد و وضو گرفت و شروع به نماز خواندن نمود، این قدر گریست تا اینکه دامنش خیس شد، و به حدّی به گریه ادامه داد تا اینکه مکانی که در آن نماز میخواند خیس شد. بلال آمد اذان گفت و نماز را اعلام کرد هنگامی ک دید رسول اللهصگریه میکند گفت ای رسول خدا چرا گریه میکنی در حالیکه خداوند گناهان قبلی و بعدی تو را بخشیده رسول اللهصفرمود: «أَفَلا أَكُونُ عَبْدًا شَكُورًا» «آیا نباید من بنده شاکر و سپاسگزار خدای خود باشم؟».
از امالمؤمنین عائشهلروایت شده میفرماید: رسول اللهصشبانه اینقدر نماز میخواند تا پاهای مبارکش شکافته میشد. عائشهلمیگوید عرض کردم ای رسول خداصچرا اینقدر خودت را آزار میدهی در حالیکه خداوند گناهان پیشین و بعدی تو را بخشیده. فرمود: «أَفَلا أَكُونُ عَبْدًا شَكُورًا» «آیا نباید من بنده شاکر و سپاسگزار باشم؟». هنگامیکه وقت نماز میرسید بلند میشد انگار که فردی غریب است.
عائشهلمیفرماید: «کان رسول الله ج یحادثنا ونحادثه فإذا حضرت الصلاة فکأنَّه لا یعرفنا ولا نعرفه». «ما و رسول اللهصبا همدیگر صحبت میکردیم هنگامیکه وقت نماز فرا میرسید انگار که نه ما او را میشناسیم، نه او ما را میشناسد، زیرا نماز مایه آسایش و نور چشمان و آخرین وصیت او برای امتش بود».
میفرمود: «الصَّلاَةَ الصَّلاَةَ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ». «مواظب نمازتان باشید و با بردگان و کنیزانتان به نیکی رفتار نمائید».