اصول و آداب گفتگو در اسلام

موارد مشترک

موارد مشترک

شروع کردن به بحث و گفتگو درباره زمینه‌های مورد اتفاق و مشترک راهی برای کسب اعتماد و ایجاد روح تفاهم است. و به وسیله آن گفتگو ارام و هدفمند خواهد بود. سخن گفتن درباره نقاط مشترک و تعیین آنها موجب گشوده شدن افقهای ارتباط، مقبولیت و نزدیکی خواهد شد. همچنین بد خلقی را کاهش می‌دهد. شکاف و اختلاف را برطرف و فرصت‌های تفاهم و موفقیت را بهتر و آسانتر فراهم می‌کند. همچنین موجب کاهش احتمال نزاع و برخورد می‌شود.

اگر طرفین بحث، گفتگویشان را از نقاط اختلاف و مورد نزاع شروع کنند، قضیه برعکس می‌شود. میدان گفتگو تنگ، محدود و دارای افق محدودی خواهد بود. بنابراین موجب آزردگی خاطر و پریشانی می‌شود و طرفین مناظره را به آماده شدن برای جواب دادن به طرف مقابل و بررسی اشکالها و اشتباهات او و اظهار بزرگ‌نمایی آنها می‌کشاند. در این حالت طرفین مناظره بیشتر به غلبه بر دیگری می‌اندیشند تا عملی کردن هدف یکی از افراد با تجربه در این باره می‌گوید:

در مناظره کاری کن طرف مقابل با تو موافق باشد و با لفظ (بله) به تو جواب دهد. تا حد امکان مانع این شود که به تو جواب (نه) بدهد. زیرا اثر کلمه (نه) سخت و سنگین و نادیده گرفتن آن مشکل است. هر گاه طرف مقابل (نه) بگوید، تکبر او باعث می‌شود که همچنان مدافع کلام خودش باقی بماند.

گفتن (نه) فقط تلفظ این دو حرف نیست بلکه آمادگی وجود انسان اعم از اعصاب، عضلات و غدد است. این عمل به سرعت قدم گذاشتن به سوی رد است. اما حرفهای کلمه (نعم) آسان، دقیق و دوست داشتنی است که موجب بوجود آمدن هیچ‌گونه فعالیت و تحرک جسمی نمی‌شود‌ [۵].

این امر زمانی بیشتر اثر دارد که شما در مناظره به طرف مقابل القا کنید که شما در بعضی از امور با او متفق هستید و رأی او را قبول می‌کنید و رضایت خود را نسبت به بعضی از افکار صحیح، دلایل معقول و معلومات مفیدش ابراز کنید. رضایت خود از این امر و قبول آنها را نشان دهید. این امر -چنانکه گذشت- موجب شرح صدر، تفاهم و نزدیکی آراء و همچنین ایجاد روحیه بی‌طرفی و پایبندی به موضوع می‌شود.

علمای ما فرموده‌اند: بی‌تردید بیشترین جهل به سبب نفی بعضی از امور که همان انکار و تکذیب است، به وجود می‌آید نه به وسیله اثبات و قبول، زیرا اطلاع انسان از آنچه قبول می‌کنند آسان‌تر و بیشتر از چیزی است که آن را انکار می‌کند. زیرا بیشتر اختلافاتی که موجب به وجود آمدن هوای [نفس] می‌شود، ناشی از این است که همه یا بعضی از آنچه که هر کدام از دو طرف مناظره و گفتگو اثبات می‌کنند، صحیح است و در نفی آنچه گروه دیگر بدان معتقدند است، اشتباه می‌کنند [۶].

[۵] اصول الحوار، ص ۴۶. [۶] تنبیه أولی الأبصار، د. صالح السحیمی، ص ۲۸ با اندکی تصرف.