اصول و آداب گفتگو در اسلام

اصل دوم: خالی بودن سخن و دلیل فرد مناظره کننده از تناقض؛

اصل دوم: خالی بودن سخن و دلیل فرد مناظره کننده از تناقض؛

زیرا امری که دارای تناقض است، بطلان آن بدیهی است.

نمونه‌ای از آنچه مفسرین در این باره ذکر کرده‌اند عبارت است از:

وصف حضرت موسی، از زبان فرعون با عبارت ﴿سَٰحِرٌ أَوۡ مَجۡنُونٞ[الذاریات: ۳۹]. این صفتی است که کفار آن را درباره بسیاری از پیامبران، از جمله اعراب جاهلی درباره رسول خدا ص به کار می‌برند. در حالی که دو وصف سحر و جنون [در یک فرد] قابل جمع نیستند زیرا از ویژگی‌های ساحر عقل، زرنگی و باهوشی است. ولی فرد دیوانه هیچ عقلی ندارد و این یک تناقض آشکار در کلام آنها بود.

وصف آیات قرآن از زبان کفار قریش به سحر مداوم و پایدار، چنانکه در سوره قمر آمده است: ﴿وَإِن يَرَوۡاْ ءَايَةٗ يُعۡرِضُواْ وَيَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ ٢[القمر: ۲] «اگر مشرکان آیات قرآن یا معجزه بزرگی را ببینند، از آن روی گردان می‌شوند [و بدان ایمان نمی‌آورند] و می‌گویند جادوی همیشگی و پایداری است».

این امر یک تناقض آشکارست زیرا سحر، پایدار نیست و امر پایدار نیز سحر نخواهد بود.