اصل چهارم: متفق بودن بر دیدگاههای ثابت و قضایای مسلم
گاهی مرجع این امور مسلم و ثابت، عقل محض است که از دیدگاه افراد عاقل بیطرف قابل بحث نیست. مانند: خوب بودن راستی، زشت بودن دروغ و پیگرد فرد گناهکار یا اینکه امور مسلّم دینی هستند که پیروان ادیان مختلف درباره آن اختلافی ندارند.
فردی که در جستجوی حقیقت است با کسی که فقط خواهان ایجاد شبهه بحث و سفسطه است، در هنگام برخورد با امور ثابت [عقلی] و مسلّم [شرعی] از هم شناخته میشوند.
امور مسلم و ثابت شده در اسلام که همه مسلمانان بدان قطعاً ایمان دارند عبارتند از: ایمان به ربوبیت و عبودیت خداوند و توصیف او به صفت کمال و منزه و بری دانستن او از صفات نقص، ایمان به نبوت حضرت محمد ج، ایمان به کلام خداوند، قرآن کریم و عمل کردن به آنچه خدا نازل کرده است، ایمان به حجاب زن، تعدد زوجات، حرام بودن ربا، شراب و زنا. اثبات آنها از نظر شرعی امری انجام شده و پایان یافته است.
بنابراین نباید درباره این امور با کسی که به اسلام اعتقاد و ایمان دارد، گفتگو یا مناقشه کرد. زیرا [اعتقاد به آنها] قطعی پایان یافته است.
مثلاً مسأله عمل کردن به آنچه خداوند نازل کرده است، در قرآن آمده است: ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيۡنَهُمۡ...﴾[النساء: ۶۵] «اما نه! به پروردگارت سوگند که آنان مؤمن به شمار نمیآیند تا تو را در اختلافات و درگیریهای خود تو را به داوری برنگزینند...». همچنین میفرماید: ﴿...وَمَن لَّمۡ يَحۡكُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ﴾[الـمائدة: ۴۵] «بیتردید کسی که بدانچه خداوند نازل کرده است، حکم و عمل نکند، ظالم و ستمگر است».
حجاب زن نیز با چندین نص قطعی شده است: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَآءِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ يُدۡنِينَ عَلَيۡهِنَّ مِن جَلَٰبِيبِهِنَّ﴾[الأحزاب: ۵۹] «ای پیامبر! به همسران و دخترانت و به زنان مؤمن بگو که روپوش و روسری خود را بر خویش فروافکنند [و مرتب کنند]».
گاهی مسائل فرعی حجاب قابل بحث است. مثلاً موضوع پوشاندن یا نپوشاندن صورت قابل اجتهاد است. اما اصل حجاب چنین نیست.
حرام بودن ربا امری قطعی است. اما میتوان درباره بعضی از انواع و فروع آن بحث و گفتگو کرد.
بنابراین فرد مسلمان نمیتواند درباره این امور با فرد کمونیست یا بیدین به مناظره بپردازد. زیرا گفتگو و بحث با او از این نقطه آغاز نمیشود و این امور نزد او قطعی نیستند. بلکه باید با او درباره اصل دین اعم از ربوبیت و عبودیت پروردگار، نبوت حضرت محمد ص و صدق و اعجاز قرآن کریم مناظره کرد.
به همین دلیل، معتقدیم، مطرح کردن و بحث درباره اموری از قبیل: اجرای شریعت، حجاب، تعدد زوجات و اموری از این قبیل به صورت مقالات، نشستها در وسایل اطلاع رسانی از قبیل روزنامه و رادیو با هدف اثبات یا کارآیی آنها، توسط بعضی از روشنفکران و نویسندگان اشتباه ناخواستهای است. اما اگر هدف از این امر: بررسی حکمت و اسرار این امور و نه ناکارآمدی و نکوهش آنها باشد، این کار اشکالی ندارد. زیرا خداوند میفرماید: ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٖ وَلَا مُؤۡمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمۡرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُ مِنۡ أَمۡرِهِمۡ﴾[الأحزاب: ۳۶] «هیچ مرد و زن مؤمنی، در کاری که خدا و پیمغبرش داوری [و آن را مقرر] کرده باشند، در آن از خود اختیاری ندارند و [اراده آنها باید تابع اراده خدا و پیامبر باشد]».
در پایان، از این اصل در مییابیم که اصرار بر انکار امور مسلم و ثابت، سرکشی و لجاجت زشت، انحراف از اصول گفتگو و مناظره و به دور از شأن طالبان حق است.