راهی دیگر برای کشف حقیقت

نقش اللهأدر اين ماجرا

نقش اللهأدر اين ماجرا

اگر حکایت شیعه‌ها را قبول کنیم آنوقت حق داریم از نقش اللهأتعجب کنیم و مجبوریم این سوال را مطرح کنیم که چرا رب العالمین در کلام خود، در قرآن، ذکر صریحی از این مسئله مهم به میان نیاورده است. چرا از تقسیم ارث گرفته تا داستان اصحاب کهف، تا داستان تولد بچه حضرت زکریا، تا صدها موضوع دیگر موضوعی نیست که قرآن به آن نپرداخته باشد.

اما حرف به این مهمی (جانشینی علی را) حرفی که به گفته شیعه در طول و عرض اسلام تاثیر دارد را نادیده گرفت و هیچ سخن صریحی در این باره نیست؟ چرا الله امامی ‌که تا کنون ۱۲۰۰ سال است حکومت می‌کند (مهدی) و قرار است به گفته شیعه تا قیام قیامت حکومت کند را قابل ندیده که یادی از او کند و نام او را ولو در یک آیه ذکر کند! نام و اسم ذوالقرنین و قصه‌اش دو صفحه قرآن را پر کرده! چرا از علی ذکری نیست؟

این سوال را با دو طرف دعوا مطرح کنیم این جواب‌ها را می‌شنویم.

سنی می‌گوید: نگفتیم، نگفتیم که این داستان از اساس بی‌بنیاد و دروغ است! اگر علی جانشین پیامبر می‌بود حتماً در قرآن صریحاً ذکر می‌شد!

شیعه می‌گوید: این درست که نام علی در قرآن ذکر نشده اما به آن اشاره شده و با تاویل می‌توان فهمید که حد اقل منظور ۱۴۰ آیه از قرآن علی است! و برای این صراحتا ذکر نشده که ترس از آن بوده که مخالفان قبول نکنند و اسلام از بین برود!

سنی می‌گوید: چه حرف‌ها!! در ۱۰۰ آیه اشاره شده در یک آیه به صراحت نیامده؟! صراحت را که مردم قبول نکنند اشاره را چگونه قبول می‌کنند!! چه حرف‌ها!! ترس از کی بوده؟ چرا قرآن وقتی لات، عزی و منات را بد گفته از کسی نترسیده؟ چرا مشرکین و پدرانشان را وعده به جهنم داده از کسی نترسیده؟ چرا وقتی بر خلاف رواج مسلّم عربان، زن پسر خوانده محمدصرا به عقد حضرت محمد در آورده از کسی نترسیده؟ چرا وقتی قبله را از بیت المقدس به کعبه تغییر داده، واهمه‌ای نداشته؟!

چرا وقتی یهود و نصارا را باطل در باطل دانسته از کسی نترسیده؟! چرا وقتی که اعلان کرده مشرکین حق حج‌کردن را ندارند از کسی نهراسیده؟!

چرا وقتی به عربان گفت پدران و مادران شما در جهنم هستند چونکه بر شرک مرده‌اند از کسی نترسیده؟!

شیعه همچنان اصرار دارد که نه خیر مسئله جانشینی علی مهم‌تر بوده و از عمر و ابوبکر ترسیده.

سنی می‌گوید: قرآن که ترسیده، شما چرا در آذان نام علی را روزی سه ۳ بار با صدای بلند اعلان می‌کنید! چطور ممکن است که الله در قرآن ذکر نکند و بلال در آذان بگوید: أشهد أن علي ولي الله؟

شیعه می‌گوید: این آذان زمان رسول الله نیست ما بعدها بخاطر تبرک نام علی را در آذان داخل کردیم!

سنی می‌گوید: پس در قرآن هم برای تبرک داخل کنید تا این آخرین رشته شما با اسلام پاره شود و خیال ما و خیال شما راحت شود و هرکدام راه خود را برویم.

سنی می‌گوید: در تاریخ یک مورد مشابه نیست که الله اراده‌ای کند ولی از مردم پنهان نماید. الله که مصلحت دیده نگوید، پیامبر چرا مصلحت ندیده و گفته؟!

خلاصه این بگو و مگو پایان ندارد حالا شنونده خود قضاوت کند و اگر هنوز سر در گم است بخش بعدی را بخواند.