راهی دیگر برای کشف حقیقت

نقش حضرت محمدصدر افسانه غدير خم

نقش حضرت محمدصدر افسانه غدير خم

اگر خوب فکر کنیم نقشی که اهل تشیع در افسانه غدیر خم برای حضرت محمدصقائل شده سرا پا توهین به رسول الله است! اگر داستان غدیر خم راست باشد آن وقت جواب این سوال‌ها چیست؟

دلیل وصلت‌های متعدد رسول الله با دشمنان علی چیست؟!

چرا حضرت محمد با به زنی‌گرفتن دختران دشمنان علی، پایه‌های حکومت او را سست کردند؟!

برای درک صورت مسئله مثالی می‌زنم:

در طلوع اسلام، حضرت محمدصبا ابوجهل در حال جنگ بودند! حالا اگر در این گیرو دار با دختر ابوجهل عروسی می‌کردند و در همان حال اجازه می‌دادند که او پدر خود را روزانه یا هر وقت که خواست ببیند آنوقت کار از دو حال خارج نبود. یا به دختر ابوجهل هزار در صد اطمینان داشتند و یقین داشتند که او رازها را به بیرون نمی‌برد و با پدرش در توطئه شریک نمی‌شود! و یا باید ایشان را به بی‌تدبیری متهم می‌کردیم که مگر زن قحط بود رفتند با دختر ابوجهل عروسی کردند تا رازها و اسرار حکومتی به ابوجهل برسد.

حالا شیعه می‌گوید: ابوبکر و عمر با حضرت محمد در حال جنگ پنهان و منافقانه بودند و هرکس می‌داند که رسول الله منافقان زمان خود را می‌شناختند و شیعه هم قبول دارد که رسول الله با دختران عمر و ابوبکر و ابوسفیان عروسی کردند و معاویه برادر زن ایشان شدند. و قبول دارد که چند زن دیگر پیامبر هم از خویشاوندان ابوبکر و عمر و یا دشمنان دیگر حضرت علی بودند. و شیعه این را هم می‌گوید که همسران پیامبر خائن و توطئه‌گر بودند و در غصب خلافت با ابوبکر و عمر همدستی کردند.

و شیعه این را هم منکر نیست که عمر و ابوبکر و ابوسفیان و معاویه هر وقت که می‌خواستند می‌توانستند به ملاقات دختر یا خواهر یا فامیل دیگر خود به خانه پیامیر بروند. پس حق داریم بگویم که شیعه با داستان‌سرایی درباره غدیرخم دارد به حضرت محمدصتوهین می‌کند و ایشان را بی‌تدبیر (زبانم لال) معرفی می‌نماید، و با زبان بی‌زبانی می‌گوید که آن حضرت نیز در پایمال‌شدن حق علی مقصر بوده‌اند.

شیعه برای هر ایرادی از شکم خود جوابی می‌سازد، برای او مهم نیست که جوابش پایه علمی دارد یا نه، او فقط می‌خواهد خود را از تنگنا خارج کند، و بهانه می‌تراشد تا چند روز دیگر مذبوحانه با عقاید باطل خود زندگی کند.

اینجا شیعه می‌گوید:

رسول الله به خاطر مصلحت‌های سیاسی و هدف‌هایی مهم‌تر با دختران این افراد عروسی کردند.

و این جالب است که بدانیم عوام شیعه براساس فطرت ساده خود همان حرفی را می‌گویند که نتیجه منطقی این داستان دروغ است، عوام شیعه چون به افسانه غدیرخم چشم بسته ایمان دارند لذا از رفتار پیامبر متعجب می‌شوند.

زمانی که شیعه بودم چند بار شنیدم که شیعیی متعجب می‌گفت:

«قربان حضرت محمد بروم عجب کاری کرده هرچی آدم بد بوده را دور خود جمع کرده و با آنها وصلت نموده».

این بیچاره‌ها نمی‌دانند که گفتن این جمله هرچند با پیشوند (قربان و صدقه حضرت محمد بروم) شروع شود باز نوعی کفرگویی است. اما عالمان شیعه این را می‌دانند که اگر چنین بگویند رشته خود را بطور کلی با اسلام پاره می‌کنند پس مجادله نموده و مجادله‌کردن هم آسان است می‌گویند: حضرت بخاطر پیشرفت اسلام ازدواج‌های سیاسی و مصلحتی کرده‌اند.

ما جواب این حرف شیعه را می‌دهیم ولی مطمئن نیستم که فوراً از جیب خود دلیل نو و بی‌پایه دیگری را بیرون نکشند.

آیا عروسی‌های پیامبر و دختران ایشان براساس مصلحت‌های سیاسی بوده؟

نه نبود به هزار و یک دلیل و ما فقط چند تا را می‌نویسیم:

۱- حضرت محمد فقط ۴ دختر داشتد و اگر می‌خواستند آنها را قربانی پیشرفت اسلام کنند باید به حضرت علی زن نمی‌دادند زیرا علی در هر حال مطیع و پیرو ایشان بودند. می‌گویید به علی اگر زن نمی‌داد حسن و حسین پیدا نمی‌شدند، بسیار خوب پس به عثمان باید دختر نمی‌دادند! عثمان رییس قبیله بنی امیه که نبود، و همین بس بود دختر ابوسفیان، دختر رییس قبیله بنی امیه، زن پیامبر بود. اگر ازدواج‌های مصلحتی قبیله بنی امیه را به راه می‌آورد همین بس بود و نیازی نبود که حضرت محمدصبه یک فرد غیر موثر از همان قبیله یعنی حضرت عثمان زن بدهد! شما بگویید حضرت محمدصهزار دختر داشته یا ۴ دختر؟! یکی را به عثمان داد بس بود اگر مصلحت‌های سیاسی در کار می‌بود، می‌بایست که دختر دوم را به رییس یک قبیله قدرت‌مند عرب می‌داد، اما دختر دیگر را هم به عثمان داد پس چه نتیجه می‌گیریم؟ در می‌یابیم که این دلیلی که علمای شیعه برای عمل رسول الله ذکر می‌کنند (که برای پیشرفت اسلام ازدواج‌های سیاسی کردند) حرفی بی‌پایه و دروغ است. چرا دروغ است؟ چون دو دختر به عثمان داده تا دل او را بدست آرد (به زعم شیعه) تو گویی در دنیا مرد دیگری نبوده، تازه این تدبیر پیامبر (به زعم شیعه) بی‌فایده بوده، بلکه ضرر هم داشته و عثمان از موقعیت خود استفاده عکس کرد و حق علی را خورد و گفت تو بر من چه امتیازی داری اگر یک دختر پیامبر زن توست! دو تا را به من داده، پس خواهش می‌کنم که در صف خلافت نوبت را رعایت کن و بعد از من بایست!!

شیعه هرچقدر هم سعی کند که رفتار حضرت محمدصرا با فرضیه‌های خیالی موجه کند باز این داستان غدیر و آن عملکرد پیامبر هیچ تناسبی با هم ندارند و ناچاریم یکی از دو نتیجه زیر را بگیریم!

۱- یا داستان غدیر دروغ است!

۲- یا رسول الله خودشان علی را در موضع ضعیفی قرار دادند و مخالفانشان را پر و بال دادند.

در ازدواج‌های متعدد پیامبر نیز دخیل‌نبودن مصلحت‌های سیاسی آشکار است. ما به یک مثال بسنده می‌کنیم!

حضرت محمد با دختر بیوه عمر (بزعم شیعه بزرگترین دشمن علی و اسلام!!!) وقتی عروسی کردند که حکومت اسلامی ‌ریشه دوانده بود و حضرت نیازی به عمر نداشتند، بنظر شما اگر با دختر عمر عروسی نمی‌کردند حضرت عمر رسول الله را رها می‌کرد؟ عمر دختر بیوه خود را به ابوبکر و عثمان عرضه کرد هر دو سکوت کردند. او به پیامبر از رفتار دو دوست خود شکایت کرد پیامبر فرمود: حفصه شوهری بهتر از عثمان خواهد یافت و خودشان حفصه را خواستگاری کردند! و بعد از عروسی، ابوبکر به عمر گفت: رسول الله پیش من از دختر تو یادی کرد فهمیدم قصد خواستگاری دارند به همین دلیل وقتی به من گفتی سکوت کردم. ببینید ابوبکر دوست پیامبر بود از زمان جاهلیت با هم دوست بودند. و وقتی هم که رسول الله، پیامبر و حاکم شبه جزیره عرب شدند باز رازهای خصوصی خود را با این دوست قدیمی و یار غار خویش در میان می‌گذاشتند.

ببینید وقتی حاکم سرزمینی به بزرگی ایران بودند باز بین همه زنان، دختر بیوه یار خود (عمر) را می‌پسندند.

با این دلایل آشکار باز علمای شیعه شیطان‌سرایی می‌کنند و افسانه می‌بافند نه شرمی دارند نه حیایی! نتیجه منطقی از عمل رسول الله را وارونه می‌نمایند، اگر به کسی بر نخورد می‌گویم یک علت تاخت و تاز.

علمای شیعه در میدان خیالبافی این است که مخاطبان آنها مردمی جاهل هستند که از دین و تاریخ و منطق چیزی نمی‌فهمند! درست مثل من که وقتی برای بچه ۴ ساله‌ام داستان می‌گویم هر طور که می‌خواهم در میدان خیال جولان می‌دهم!

آنوقت فهمیدم که بچه‌ام بزرگ شده که گفت: بابا مگر اسب هم بال دارد؟ شنوندگان شیعه کی به سن عقل می‌رسند؟