مفهوم عدالت صحابه

دلالت قرآن بر تحریم سبّ صحابه ش:

دلالت قرآن بر تحریم سبّ صحابه ش:

در بیشتر از یک آیه از قرآن به تحریم دشنام به صحابه اشاراتی شده است‌، از جمله‌:

۱- آیه‌: ﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ[التوبة: ۱۰۰].

یعنی: «و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی پیرویشان کردند‌، خدا از ایشان خشنود و آنها از او خشنودند».

وجه دلالت‌: خداوند متعال به طور مطلق از آنها راضی شده است و از پیشتازان‌، بدون شرط قراردادن إحسان راضی شده است ولی از تابعین راضی نشده مگر اینکه به احسان و نیکی از سابقین تبعیت کنند و رضایت از جانب خدا یک صفت قدیم است و از عبدی راضی نمی‌شود مگر اینکه دانسته است که موجبات رضایت او را فراهم می‌کند و کسی که خدا از او راضی شده باشد هرگز بر او خشم نخواهد گرفت.

۲- ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يُؤۡذُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ لَعَنَهُمُ ٱللَّهُ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمۡ عَذَابٗا مُّهِينٗا ٥٧[الأحزاب: ۵۷].

یعنی: «بی‌گمان کسانی که خدا و پیامبر او را می‌آزارند‌، خدا آنها را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابی خفت بار آماده کرده است».

وجه دلالت‌: آزار دادن رسول خداصشامل هرگونه آزار قولی یا عملی می‌شود از دشنام دادن و توهین و یا بی‌اعتبار کردن او یا دینش‌، یا چیزی که به اذیت او برمی گردد. و از جمله چیزهایی که ایشان را می‌آزارد؛ توهین به اصحاب اوست و پیامبرصاعلام کرده است که آزار دادن آنها آزار دادن اوست و هرکسی او را بیازارد خدا را آزرده است [۲۶].

۳- ﴿وَٱلَّذِينَ يُؤۡذُونَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ بِغَيۡرِ مَا ٱكۡتَسَبُواْ فَقَدِ ٱحۡتَمَلُواْ بُهۡتَٰنٗا وَإِثۡمٗا مُّبِينٗا ٥٨[الأحزاب: ۵۸].

یعنی: «و کسانی که مردان و زنان موءمن را با (نسبت دادن) گناهی که نکرده‌اند آزار می‌دهند‌، قطعاً تهمت و گناه آشکاری را به گردن گرفته‌اند».

وجه دلالت: از توهین به مردان و زنان مومن نهی شده است به چیزی که به آنها نسبت داده می‌شود درحالی که آنها از آن بری هستند و آن را انجام نداده‌اند‌، و صحابه شدر صدر مؤمنین قرار دارند‌، و در هر آیه‌ای که با ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواشروع می‌شود در ابتدا آنها مورد خطاب هستند. و آیات بسیاری دیگر از این قبیل.

[۲۶] الـمسند (۴/۸۷)‌، «تیسیرالکریم الرحمن» (۶/۱۲۱).