اما دلالت سنت بر تعدیل آنها:
رسول خداصدر احادیث بسیاری آنها را توصیف کرده و در تنظیم آنها تفصیل داده است و با تعدیل آنها به زیبایی آنها را ستوده است، از جمله این احادیث:
۱- حدیثی که شیخین در صحیحشان «بخاری» (۱/۳۱) و مسلم (۳/۱۳۶) از حدیث ابوبکرۀ روایت کردهاند که پیامبرصفرمود: «ألا لِيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ مِنْكُمُ الْغَائِبَ ...». یعنی: «آگاه باشید کسانی که از شما حاضر هستید به کسانی که غایب هستند برسانند».
کیفیت استدلال: این سخن را پیامبرصدر بزرگترین جمع صحابه در حجة الوداع بیان داشتند، و از جمله بزرگترین ادله ثبوت عدالت آنهاست، وقتی که از آنها خواست آنچه را که از او شنیدهاند به کسانی که در آن جمع حضور ندارند برسانند بدون اینکه یک نفر از آنان را استثنا کند.
۲– شیخین در صحیحین «بخاری» (۲/۲۸۷-۲۸۸) و مسلم (۴/۱۹۶۴) از حدیث عمران بن حصین شروایت کردهاند که گفت: پیامبرصفرمود: «خَيْرُ أُمَّتِى قَرْنِى ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ». یعنی: «بهترین امت من قرن من است آنگاه کسانی که به دنبال آنها میآیند و آنگاه آنهایی که به دنبال آنها میآیند».
کیفیت دلالت: وقتی که پیامبرصبه خیر بودن مطلق آنها گواهی میدهد میتوانیم بگوییم که صحابه به طور مطلق عادل هستند.
۳ – بخاری (۲/۲۹۲) با اسنادش به ابوسعید خدری سروایت میکند که گفت: پیامبرصفرمود: «لا تَسُبُّوا أَصْحَابِى فَلَوْ أَنَّ أَحَدَكُمْ أَنْفَقَ مِثْلَ أُحُدٍ ذَهَباً مَا بَلَغَ مُدَّ أَحَدِهِمْ وَلاَ نَصِيفَهُ». یعنی: «یاران مرا دشنام مدهید، به خدا قسم اگر یکی از شما بهاندازه کوه احد طلا ببخشید به یک مد و حتی نصف یکی از آنها هم نمیرسد».
وجه دلالت: وصف آنها به غیر عدالت دشنام است، بخصوص وقتی که پیامبرصبعضی از کسانی را که به او پیوستند و صحابه او شدند نهی کرد از بیاحترامی به کسانی که در اسلام پیشی گرفتهاند به خاطر جایگاههای فاضلی که داشتند، بنابراین افراد ما بعد آنها به نسبت تمام آنها به طریق اولی از اینکار نهی میشوند.
و احادیث بسیار دیگر، بنابراین تمام صحابه با تعدیل و ثنای آنها توسط خدا و رسولش عادل هستند، و دیگر احتیاجی به تعدیل هیچ کس دیگری نیست.