تحلیل موضوع از منظر ارادهی الهی (تکوینی- تشریعی)
اینک باید بدانیم که خواست و ارادهی الهی که در آیه به صورت ﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ﴾خدا میخواهد و اراده دارد» ذکر گردیده، کدام اراده است؟ ارادهی تکوینی یا ارادهی تشریعی؟[۴]
اگر بدون پیشداوری بنگریم مشکل نیست که دریابیم ارادهی مذکور در آیه، «ارادهی تکوینی» نیست. یعنی نه چنان است که خدا تکویناً ـ مانند آیهی ۸۲ سوره ی«یس» ـ اراده فرموده باشد «أهل البیت» را تطهیر نماید یعنی ارادهای که تخلفناپذیر است و موجب عصمت میشود. زیرا این اراده را پس از چند نهی از قبیل:
﴿فَلَا تَخۡضَعۡنَ بِٱلۡقَوۡلِ﴾[۵] [الأحزاب: ۳۲]
﴿وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ﴾[۶] [الأحزاب: ۳۳]
و پس از اوامری چون:
﴿وَقُلۡنَ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٣٢ وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰۖ وَأَقِمۡنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِعۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ﴾[۷] [الأحزاب: ۳۲-۳۳]
آورده و فرموده جز این نیست که خدا اراده دارد که شما را پاک سازد یعنی تحقق پاکی منظور خدا، از طریق عمل به اوامر و اجتناب از نواهی خواهد بود (تأمل بفرمایید).
[۴]- اراده خدا در مواردی تشریعی است که اراده و اختیار مکلف نیز در تحقق آن دخیل باشد و مکلف به خواست خود به اراده خدا عمل کند. بر خلاف اراده تکوینی خدا که کاملاً نامشروط و علت تامّه تحقق مراد است و هیچ مانع و تأخیری برای آن متصور نیست. [۵]- يعني: «پس [طبیعی سخن بگویید و] گفتار خود را نرم و نازک نسازید». [۶]- یعنی: «و به شیوه ی جاهلیت پیشین به خودنمایی برون نیایید». [۷]- يعني: «و گفتاری شایسته بگویید، در خانههایتان قرار گیرید و به شیوه ی جاهلیت پیشین به خودنمایی برون نیایید و نماز بر پا دارید و زکات بپردازید و خدا و فرستادهاش را فرمان برید».