تأملی در آیه تطهیر

فهرست کتاب

آیا زنان پیامبر معصومند؟

آیا زنان پیامبر معصومند؟

همین موضوع نیز می‌رساند که مخاطبین آیه تکویناً معصوم نیستند بلکه طهارت آن‌ها مشروط است. طهارت هر یک از آن‌ها منوط است به میزان اطاعتشان از اوامر الهی. هر که بیشتر طاعت و عبادت کند طهارت بیشتری کسب می‌کند. ما مدعی نیستیم که همه‌ی مخاطبین آیات مورد نظر، در اطاعت از خدا یکسان بوده‌اند بلکه سهم هر یک از آن‌ها از طهارت، متناسب است با مجاهدتی که در راه رضای خدا کرده‌اند.

اکنون مناسب است به بند هفتم نامه‌ی برادرمان توجه کنیم که با لحنی استبعاد‌آمیز گفته‌اند: «اگر اهل البیت، زنان رسول‌اند، به موجب این آیه مقامی والاتر از همه‌ی انسان‌ها دارند چرا که هر گونه پلیدی از ایشان زدوده شده است».

به نظر ما دوری ایشان از حقیقت تا حدود زیادی متکی به مسایلی از قبیل «واقعۀ جمل» و نظایر آن است که ام المؤمنین عایشه همسر رسول خدا صبه جنگ با امیرمؤمنان علی÷برخاست[۳۹]و ممکن است این سوال پیش آید که اگر زنان پیامبرص- از جمله عایشه- مخاطب این آیه و در نتیجه حایز والاترین مقامات بوده‌اند، چگونه نامبرده به جنگ با کسی برخاست که علو درجات و مقام والایش بر هیچ کس پوشیده نیست؟!

لازم است در آیه‌ی مورد نظر به کلمه‌ی «إن = اگر» که از حرف شرطیه است توجه کنیم و آن را نادیده نگیریم. آری، آیه‌ی شریفه فرموده: ﴿يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ لَسۡتُنَّ كَأَحَدٖ مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِنِ ٱتَّقَيۡتُنَّ= ای زنان پیامبر، شما همسان هیچ یک از زنان نیستید اگر پارسایی کنید». سپس در ادامه‌ی کلام چند امر و نهی الهی به عنوان مصادیقی از تقوی ذکر گردیده است. ملاحظه می‌فرمایید که این مقام والای بی‌نظیر به صورت مشروط وعده داده شده است، یعنی در واقع جمله‌ی مورد نظر ما جمله‌ای شرطیه و دارای دو جزء به صورت زیر است که جمله‌ی جزای شرط، مقدم بر جمله شرطیه ذکر شده است، دو جزء مذکور به قرار زیر است:

۱- «إِنِ ٱتَّقَيۡتُنَّ= اگر پارسایی کنید» (جملۀ شرط)

۲- «لَسۡتُنَّ كَأَحَدٖ مِّنَ ٱلنِّسَآءِ= همسان هیچ یک از زنان نیستید». (جزای شرط)

علاوه بر این، چنانکه قبلاً نیز گفته شد[۴۰]افعال آیه‌ی تطهیر نیز مضارع آمده است نه ماضی. بنابراین، تکرار و تأکید می‌کنیم که چون وصول به مقام والای مذکور به صورت شرطی بیان گردیده طبعاً برائت از رجس و طهارت هر یک از مخاطبان آیه، منوط و موکول است به میزان اطاعت از اوامر و اجتناب از نواهی الهی. هر که بیشتر طاعت و عبادت کند طهارت بیشتری کسب می‌کند و به مقام مذکور نزدیکتر می‌شود. والا ما مدعی نیستیم که همه‌ی مخاطبین آیه در اطاعت از خدا یکسان و همسنگ بوده‌اند و همچنین قصد دفاع بی‌قید و شرط و متعصبانه از همسران پیامبرصرا نداریم بلکه می‌گوییم: بهره‌ی هر یک از ایشان از طهارت، متناسب است با تقوی‌پیشگی و مجاهدتی که در راه رضای خدا کرده‌اند.

بنابراین، جمله‌ی برادرمان را به این صورت اصلاح می‌کنیم که: به موجب آیات سوره‌ی احزاب اگر زنان پیامبر صبا توجه به موقعیت خطیرشان، تقوی‌پیشه کنند، در میان زنان عالم به مقام والایی نایل می‌شوند و ثوابی دو چندان خواهند داشت و اگر چنانکه مقتضای موقعیت خطیر آن‌هاست عمل نکنند، عذابی دو چندان خواهند داشت.

به عبارت دیگر، ما می‌گوییم: اراده‌ی تشریعی خدا بر آن بوده که اهل بیت پیامبرصاعم از آن حضرت و همسران و دختران و دامادها و نوادگانش با تمسک به طاعات و عبادات، از گناه دور و پاک شوند و چون اراده، اراده‌ای جبری و تکوینی نبوده لزومی نداشته که در مورد تک تک مصادیق اهل بیت پیامبر صبه یک نتیجه‌ی واحد رسیده باشد، بلکه چه بسا برخی از مخاطبین آیه به مراتب و درجات والا نایل شده و بعضی در سطوح پایین‌تر مانده باشند.

[۳۹]- أم المؤمنین عايشه لبرای جنگیدن و یا سرباز زدن از بیعت با امیرالمؤمنین سیدنا علیسبه سوی بصره نرفت، بلکه هدف ایشان تحکیم صلح و سازش بین مسلمانان و مجازات مفسدان؛ قاتلان امیرالمؤمنین سیدنا عثمانسبود. و ام المؤمنین عایشهلگمان می‌کرد که خارج شدنش برای مسلمانان مصلحتی در پی خواهد داشت، اما (بعد از جنگ ناخواسته‌ی جمل) متوجه شد عدم خروجش بهتر بود. ایشان هنگامی که در مورد بیرون رفتنش صحبت می‌کرد (آنقدر) گریه می کرد که روسری‌اش خیس می‌شد؛ و می‌گفت: «به خدا قسم مایل بودم بیست سال پیش (قبل از واقعه جمل)، از دنیا می‌رفتم». ابن العربی می‌گوید: «در مورد رفتن وی به جنگ جمل باید گفت که وی برای جنگ به آنجا نرفت، بلکه مردم نزد او آمدند و در مورد فتنه و اغتشاش بزرگی که گریبانگیر مردم شده بود نزد وی شکایت کردند و امیدوار بودند که به برکت وی میان مردم سازش برقرار شود و امید آن را داشتند که چون عائشه در مقابل مردم بایستد مردم از وی شرم کنند و عائشه خود هم همین اعتقاد را داشت و به همین دلیل بنابر فرموده‌ی خداوند متعال در آیه‌ی: ﴿لَّا خَيۡرَ فِي كَثِيرٖ مِّن نَّجۡوَىٰهُمۡ إِلَّا مَنۡ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوۡ مَعۡرُوفٍ أَوۡ إِصۡلَٰحِۢ بَيۡنَ ٱلنَّاسِ[النساء: ۱۱۴]. «در بسیاری از رازگویی‌های آنان خیری نیست، جز کسی که [از این طریق] به صدقه، یا کار نیک، یا اصلاح در میان مردم فرمان دهد» اقدام نمود، زیرا همه‌ی مسلمانان؛ چه زن و چه مرد و چه آزاد و چه برده مخاطب امر به اصلاح- در آیه- هستند». [أحکام القرآن، ابن العربي ۴/۳۱۷]. وقایع و شواهد تاریخی گویای این حقیقت است که سیدنا علی، طلحه، زبیر وعایشه با هم صلح کردند و قبل از معرکه جمل، با رضایت از همدیگر جدا شدند. اینجا بود که قاتلین سیدنا عثمان ترسیدند و دانستند که بر آنان چیره خواهند شد و دستگیرشان می‌کنند. آنها گرد هم آمدند و در این باره مشورت نمودند که ابتدا به نتجه نرسیدند، سپس برآن شدند که با شوراندن دو طرف آنها را با هم درگیر کنند و گروهی که در سپاه علی هستند فریاد زنند: طلحه و زبیر خیانت کردند و گروه دیگری که در سپاه طلحه و زبیر هستند نیز فریاد زنند: علی خیانت کرد. و اینگونه اوضاع بر وفق مرادشان شد و جنگ گسترش یافت. هر دو گروه بخاطر نفرت از دیگری و برای نجات خودش می‌جنگید. معرکه جمل با فعل قاتلان عثمانسو خباثت پیروان عبد الله بن سبأ یهودی و حیله و مکرشان شدت گرفت. ابن حزم/ می‌گوید: «بدون هیچ شک و شبهه‌‌ای، عایشه، طلحه و زبیر، برای جنگ و اختلاف یا نقض بیعت با علی به بصره نرفتند؛ اگر این را می‌خواستند حتما با شخص دیگری بیعت می‌کردند. این مسئله‌ای است که هیچ کس در آن شکی ندارد و آن را انکار نمی‌کند. بنابراین، هدف از رفتن‌شان به سوی بصره، از بین بردن شکاف جدیدی بود که از قتل و ظلم بر امیرالمؤمنین سیدنا عثمان سدر اسلام به وجود آمده بود». پس رفتن عایشه لبسوی بصره، صرفاً برای اصلاح و آشتی بین مسلمانان بود. و این کار ایشان با این آیه‌ی مبارکه تعارض ندارد: ﴿وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰ«و در خانه‌هايتان بنشينيد، و مانند روزگار جاهليت قديم، با خودنمايى ظاهر نشويد»؛ زیرا معنای آیه این است كه زن‌های پیامبر باید در خانه‌هايشان بمانند مگر برای (رفع) نیاز شان می‌توانند از خانه بیرون بروند. و بر هیچ کس پوشیده نیست که اصلاح و آشتی در بین مسلمانان در آن زمان از مهمترین ضروریت‌ها و نیازها بوده است، که عایشه لنیز مطابق فرمان اسلام در این قضیه، از خانه خود به سمت بصره بیرون رفته و خواستند که میان مسلمانان صلح برقرار کنند. پس استدلال به این آیه کریمه در طعن و بدگویی از ام المؤمنین عایشه لکه از طرف روافض صورت می‌گیرد، بهیچ صورت درست نیست، و ام المؤمنین خلاف این آیه عمل نکرده است؛ بلکه ایشان در این امر اجتهاد کرده و مزایای خارج شدن برای اصلاح و آشتی بین مسلمانان را درر نظر گرفته است. همان طور که معلوم است اگر مجتهد اجتهاد کند و (اجتهادش) درست باشد دو پاداش می گیرد و اگر در (اجتهادش) اشتباه کند یک پاداش خواهد داشت. برای توضیحات بیشتر، نگا: تحقيق (مواقف الصحابة في الفتنة)، نوشته‌ی دکتر محمد أمحزون، (دار السلام، مصر، ط۲، ۱۴۲۸هـ/۲۰۰۷م)، وكتاب (علی بن ابی طالب س- بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه چهارم)، نوشته‌ی دکتر علي محمد الصلابی، مراجعه شود. (مُصحح) [۴۰]- ر. ک، صفحه ۳۴.