داستان سیدنا ابراهیم و توضیح اهل بیت
قرآن کریم که به زبان قوم عرب یعنی به زبان فصیح عربی نازل گردیده[۱۲]، همواره این قاعده را رعایت کرده است. از جمله آنگاهی که فرشتگان به خانهی حضرت ابراهیم÷میآیند و به او فرزندی را بشارت میدهند و همسر آن حضرت با تعجب میخندد، فرشتگان پاسخ میدهند:
﴿قَالُوٓاْ أَتَعۡجَبِينَ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِۖ رَحۡمَتُ ٱللَّهِ وَبَرَكَٰتُهُۥ عَلَيۡكُمۡ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِۚ إِنَّهُۥ حَمِيدٞ مَّجِيدٞ ٧٣﴾ [هود: ۷۳]
«آیا از کار خدا شگفتی مینمایی (توجه کنید که فعل، مفرد مؤنث مخاطب است) رحمت خدا و برکاتش بر شماست [ای] اهل این خانه، بیگمان خدا ستوده و بزرگوار است».
چنانکه ملاحظه شد با اینکه مخاطب کلام فرشتگان در ابتدای آیه، یک زن (حضرت ساره) بوده، ولی با توجه به اینکه حضرت ابراهیم÷نیز اهل همان خانهی مورد نظر بوده؛ در ذیل آیه، ضمیر جمع مذکر مخاطب به کار رفته است و فرشتگان گفتهاند: ﴿عَلَيۡكُمۡ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ﴾. پس زن خانه میتواند اهل بیت باشد. در سورهی احزاب نیز عیناً همین موضوع دیده میشود یعنی در ابتدای آیات، خطاب ﴿يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ﴾«ای زنان پیامبر» آمده و حتی در صدر آیهی ۳۳ همهی ضمایر، جمع مؤنث است اما هنگام سخن گفتن از «أهل البیت = اهل این خانه» که پیامبرصنیز اهل و صاحب همان خانه بوده- بلکه سایرین به اعتبار وابستگی و پیوند با آن حضرت، اهل خانهی مذکور محسوب میشدند- ضمیر جمع مذکر، استعمال شده است.
در کتب تفسیر نیز گفتهاند که خطابهای قرآن از قبیل ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾و ﴿كُتِبَ عَلَيۡكُمُ﴾و نظایر آنها، مختص و منحصر به مردان نیست بلکه زنان نیز مشمولاند ولی بنا به قاعدهی تغلیب، ضمایر مذکر به کار رفته است.
اما برادر ما سخنی بسیار شگفتانگیز گفتهاند، از بند سوم نامهی ایشان برمیآید که آیهی ۷۳ سورهی هود را دارای ابهام و سئوالی بیش از آیهی تطهیر میدانند و دربارهی این آیه نیز میپرسند که: این سؤال مطرح است که «أهل البیت» چه کسانیاند؟!
لازم است در اینجا آیهی مذکور را اجمالاً مرور کنیم: بنا به فرمودهی قرآن کریم، فرشتگان برای مژده دادن نزد حضرت ابراهیم ÷آمدند. آن حضرت ابتدا آنان را نشناخت و پنداشت که انساناند و برایشان گوسالهای بریان آورد اما چون دید که دستشان به آن نمیرسد از آنها بیمناک شد و گمان کرد که قصد بدی دارند. فرشتگان خود را معرفی کردند و گفتند: بیمناک مباش که ما فرستادگان خداییم و عذابی که آوردهایم برای قوم تو نیست بلکه:
﴿إِنَّآ أُرۡسِلۡنَآ إِلَىٰ قَوۡمِ لُوطٖ ٧٠﴾ [هود: ۷۰]
«ما به سوی قوم لوط[۱۳]اعزام شدهایم».
سپس قرآن میفرماید:
﴿وَٱمۡرَأَتُهُۥ قَآئِمَةٞ فَضَحِكَتۡ فَبَشَّرۡنَٰهَا بِإِسۡحَٰقَ وَمِن وَرَآءِ إِسۡحَٰقَ يَعۡقُوبَ ٧١ قَالَتۡ يَٰوَيۡلَتَىٰٓ ءَأَلِدُ وَأَنَا۠ عَجُوزٞ وَهَٰذَا بَعۡلِي شَيۡخًاۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيۡءٌ عَجِيبٞ ٧٢ قَالُوٓاْ أَتَعۡجَبِينَ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِۖ رَحۡمَتُ ٱللَّهِ وَبَرَكَٰتُهُۥ عَلَيۡكُمۡ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِۚ إِنَّهُۥ حَمِيدٞ مَّجِيدٞ ٧٣﴾ [هود: ۷۱-۷۳]
«همسرش ایستاده بود، خندید، پس او را به اسحاق و از پی اسحاق به یعقوب مژده دادیم. [همسر ابراهیم] گفت: ای وای بر من، آیا من میزایم حال آنکه پیرزنی [سالخوردهام] و این شویم پیرمردی است؟! به راستی که این چیزی شگفتانگیز است! [فرشتگان] گفتند: آیا از کار خدا شگفتی مینمایی؟ رحمت خدا و برکات او بر شما است ای اهل این خانه. همانا او ستوده و بزرگوار است».
اگر بدون پیشداوری در آیات فوق تأمل کنیم میبینیم که فرشتگان پاسخ اظهار تعجب همسر ابراهیم ÷را میدهند و به همین سبب، فعل مفرد مؤنث مخاطب، استعمال شده است. حال اگر گفته شود او مخاطب آیه است پس چرا در میان خطاب به او صحبت خانواده و اهل خانه اطلاق شده است؟ توجه شما را جلب میکنیم به این نکته که در آغاز کلام، روی سخن با یک زن است، اما به اعتبار اینکه وی وابسته به حضرت ابراهیم÷و همسر اوست و حضرت ابراهیم نیز در آن خانه زندگی میکند و عضو خانواده است لذا هنگامی که هردوی آنها مورد نظر هستند، ضمیر را مذکر میآورد. در واقع آیه میفرماید: چرا تعجب میکنی مگر نمیدانی که تو عضو خانهای هستی که رحمت و برکات خدا در آنجاست، و چون این رحمت و برکات هم تعلق به ابراهیم ÷و هم همسرش داشته ـ بلکه در درجهی نخست متوجه آن حضرت بوده و در درجهی بعدی به سایر اعضای خانه تعلق میگرفته ـ لذا ضمیر، ناگزیر مذکر آمده است، و از آنجا که به هنگام ذکر رحمت و برکات خدا عنایت به ابراهیم÷نیز بوده است لذا تعبیر «عَلَيۡكُمۡ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ= بر شما ای اهل این خانه» را آورده است. در حالی که قرآن میتوانست بفرماید: «أتعجبین من أمر الله، رحمت الله وبرکاته عليك = آیا از امر خدا تعجب میکنی در حالی که رحمت خدا و برکاتش برتوست». یعنی هم میتوانست تعبیر ـ «علیکم أهل البیت» را نیاورد و هم میتوانست ضمیر مفرد مؤنث مخاطب را بکار گیرد، اما چرا چنین نکرده؟ زیرا چنانکه گفتیم، عنایت به حضرت ابراهیم و پیوند این زن، با حضرت ابراهیم بوده است، و رحمت و برکات خدا در درجهی اول بر او نازل است سپس بر وابستگانش[۱۴].
در سورهی احزاب نیز مسألهی ما به همین صورت است. هدف «تطهیر و اسوه و مقتدای سایرین بودن»؛ بیش از هر کس و در درجهی اول از پیامبر صمطلوب است و در مراتب بعدی از کسانی که به وی وابستگی و با او همنشینی و ارتباط بیشتری دارند. بنابراین، چون برای رسیدن به هدف مذکور، پیامبر اکرم صنیز مورد نظر است و سایرین به اعتبار مراتب وابستگی به آن حضرت، مشمول این خواسته میباشند لذا ضمیر مذکر استعمال شده است (توجه بفرمایید).
[۱۲]- چنانکه فرموده: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوۡمِهِۦ﴾[إبراهيم: ۴] «ما هیچ فرستادهای را جز به زبان قومش نفرستادهایم». و نیز فرموده: ﴿وَهَٰذَا لِسَانٌ عَرَبِيّٞ مُّبِينٌ ١٠٣﴾[النحل: ۱۰۳] «زبان [این قرآن] عربی واضح و روشن است». و فرموده: ﴿قُرۡءَانًا عَرَبِيًّا غَيۡرَ ذِي عِوَجٖ﴾[الزمر: ۲۸] «قرآنی به زبان عربی که هیچ کژی در آن نیست» و ... . [۱۳] - «لوط»÷برادرزاده یا خواهرزاده ابراهیم÷و از پیروان آن حضرت و نماینده و مبلغ آیین حضرت ابراهیم ÷در میان قوم خود بود. [۱۴]- درباره آیه ۷۳ سوره هود مفید است که مراجعه کنیم به تفسیر «کشاف» زمخشری که گفته است: ملائکه تعجب حضرت ساره را از آن رو دور از انتظار شمردند که او در خانه آیات الهی و محل نزول معجزات و امور خارقالعاده میزیست و از او توقع میرفت که بر خلاف زنانی که در بیت رسالت و نبوت زندگی نمیکنند، به جای آنکه از این بشارت، شگفتزده شود، خدای را تسبیح و تمجید کند. مقصود فرشتگان از گفتن: ﴿رَحۡمَتُ ٱللَّهِ وَبَرَكَٰتُهُۥ عَلَيۡكُمۡ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ﴾این بود که ای اهل بیت نبوت، ای اهل بیت خلیل الرحمان، این بشارت و نظایر آن از جمله نعمتهایی است که خدا با آنها شما را اکرام میکند، بنابراین جای شگفتی نیست.