دوّم ادله عقلی (آرزو و هوس)
شیعهها دلائلی که آنها را عقلی نامیدهاند آوردهاند که در واقع آمیختهای هستند از شهوت و هوی و هوس، همسو با انحرافات کینه توزانه و آرزوهای شیطانی، که مهمترین آنها را در چند نکته زیر میتوان خلاصه کرد،
اول: امام جانشین پیامبر است و او ولایت عامه دارد بر مردم در دین و دنیا و قائم مقام پیامبر است آنچنانکه عصمت در پیامبر به طور اتفاق شرط است، در امام هم به صورت الزام شرط میباشد، و خلاصه دلائلی که بر عصمت پیامبر دلالت میکنند بر عصمت امام هم دلالت دارند. و آن هم منتفی بودن فائده نصب امام است به فرض اینکه اگر معصوم نباشد، و تسلسل به بار میآید اگر امام معصوم نباشد.
دوم: امر به تبعیت از امام مطلق است (و به چیزی مقید نشده) اگر امام معصوم نباشد و همانند غیر خود به نوعی از انواع گناه دچار شود لازم میآید که خداوند آمر به فعل معصیت و گناه باشد، و آن هم قبیح زشت و ناپسند است به نسبت حق تعالی، زیرا امام حافظ شریعت است و هر کس حافظ شریعت باشد عصمت او امری لازم است.
سوم: اشتباه و خطأ نسبت به جنس بشر امری است که ممکن و هرگاه بخواهیم اشتباه ممکن را برطرف کنیم لازم است به کسی مراجعه کنیم که اشتباه نکرده باشد و آن هم شخص معصوم میباشد و لا غیر.
چهارم: اگر مردم همه معصوم باشند نیازی به امام نیست زیرا اندیشه واجب بودن وجود امام بر میگردد به سر زدن اشتباه و گناه از مکلفین.
و بدون شک دلائلی که آنها را ادله عقلیه نامیدهاند خیلی آسان میتوان به آنها جواب رد داد به قرار زیر، در حقیقت این همه دلائل واهی و بیپایه و اساس از طرف شیعهها موجی از انتقادات را بر علیه آنان به هیجان در آورده و شکل داده، که همراه است با یک نوع سبکی و خواری و زشت و قبیح جلوه دادن چهره آنان در اذهان بقیه مسلمانان، دلائل ایشان واهی و بیاساس و مستند عقلی و نقلی ندارند.
ابن سلام/ میفرمایند: با خیلی از مردمان اهل ملل و مذاهب معاشرت و همزیستی داشته ام و با اهل کلام مباحثه و مکالمه داشتهام، اما چرکینتر و پلیدتر و حجت ضعیفتر و احمقتر از رافضیها را هرگز نیافتهام و برخورد ننمودهام. [۲۱]
و آن بدان جهت است که گفته رافضیها، امام قائم مقام پیامبر است و اینکه الزاماً امام معصوم است گفتهای است نه مستند شرعی دارد و نه مستند عقلی در حالی که پیامبر به وحی تأیید میشود، هرگاه خطأ و اشتباهی از او سر میزند فوراً او را آگاه کرده و بر خطأ او را تایید نخواهد کرد، اما غیر پیامبر چه؟ سرزدن خطأ از غیر پیامبر بدون تصویب و پشتبانه وحی قطعاً وارد و واقع خواهد شد مگر اینکه راز صالحانه و نهانی در درون او باشد که از طریق آن به نوعی آگاه شود.
و کسانی که عقیده دارند امام به وحی تأیید میشود. و از کانال وحی برای اطلاع و آگاهی از بعضی مسائل خبردار میشود امام را پیامبر قرار داده و این هم کفر است و انسان را از دین خارج میکند، العیاذ بالله.
و اما گفته رافضیها که میگویند، امام معصوم امت مسلمان را از گناه و خطاء حمایت خواهد کرد و نخواهد گذاشت که در گناه واقع شوند، تاریخ دروغ بودن آن را ثابت کرده، و کسانی که تاریخ را بررسی کنند خواهند دید که در میان شیعهها به نسبت همه مذاهب اسلامی دیگر تفرقه و اختلاف و گروه گروه شدن و رخنه و شکاف در اسلام و اصول آن بیشتر وجود دارد و عصمت امامان هرگز به داد ایشان نرسیده و در مواقع حساس ایشان را حمایت ننموده، بلکه علاوه بر آن گروه گروه شدهاند و هر دسته و گروهی دیگری را لعن و نفرین کرده و خواهد کرد، اما عقیده اهل سنت و جماعت که بر پایه کتاب خدا و سنت رسول الله مبتنی است به درستی اسلام و سرزمین اسلامی را حمایت نموده و تا به الآن (و انشاءالله از این به بعد هم) از دستاوردهای اسلام و مسلمین پاسداری کرده و خواهد کرد، اول به برکت فضل خدا و فضل تمسک به ریسمان محکم خدا و در سایه عمل به سنت رسول الله و اجماع امت زیرا محال است که امت اسلامی بر خطاء اجماع کنند هر چند که خطای بعضی از امت امری است ممکن اما اینکه بعضی اشتباه کنند معنی این نیست که همه اشتباه کرده باشند، رسول خدا میفرمایند: «لا يجمعُ اللهُ هذِهِ الأمةَ علی ضلالةٍ أبداً ویدُ الله علی الجماعةِ فَمن شذَّ شذَّ في النار». [۲۲]
ترجمه: خداوند این امت را بر گمراهی هرگز اجماع نخواهد داد و توفیق و برکت خدا همراه با جماعت است و کسی که از جماعت مسلمانان جدا شود رو به جهنم خواهد رفت.
و در روایت طبرانی آمده: «لن تجتمعَ أمتّي علی الضّلالةِ أبداً فعليکم بالجماعةٍ فإنَّ يدَ الله علی الجماعةِ» [۲۳]امت من هرگز بر گمراهی اجماع نخواهند کرد پایبند جماعت باشید زیرا برکت و توفیق خداوند همراه جماعت است.
انس ابن مالک روایت میکند که پیامبر جفرموده: «إنَّ أمتّی لا تجتمعُ علی الضلالة فإذا رأيتم الإختلاف فعليکم بالسواد الأعظم». [۲۴]
بدرستی امت من بر گمراهی اتفاق نخواهند کرد هرگاه مظاهر اختلاف را دیدی به جمعیت بیشتر بپیوندی «زیرا جماعت بیشتر به حق نزدیکترند».
امام بغدادی با رافضیها در مورد بیعت امام حسن با معاویه به مناقشه پرداخته و گفته (هرگاه از رافضیها در مورد بیعت امام حسن با معاویه سئوال کنی که چرا حسن با ایشان دست بیعت داده، به خود اجازه نخواهند دادکه بگویند کار درستی کرده باشد چون اگر اقرار کنند مهر تأیید بر ولایت معاویه گذاشته در حالی که معاویه نزد ایشان کافر و ظالم بوده.
و به خود هم اجازه نخواهند داد که بگویند کار غلطی کرده و دچار اشتباه شده، چون اگر قرار بر این باشد، این کار عصمت حسن را به عنوان امام باطل میکند. [۲۵]
بله: خواهیم دید که امام «البغدادی» آشکارا گفته برای اثبات ادعای عصمت ائمه شیعه نیاز به دلیل شرعی صحیح و یا عقلی ثابت داریم «که نداریم» بلکه گفتهها و کارکردهای آل بیت در مدت حیات ایشان همه و همه گواه بر اشتباهات ایشان همانند سایرین بوده و خود ایشان هم به آن اعتراف نموده، و این هم بدون شک موافق با عقیده اهل سنت و جماعت است و مخالف با مذهب رافضه در ادعای عصمت ائمه.
[۲۱] السنة للخلال ج۳/۴٩٩. [۲۲] المستدرک علی الصحیحین ج۲/۲۰۰ حلية الاولیاء/۳٧. [۲۳] المعجم الکبیر ج۱۲/۴۴٧. [۲۴] اعتقاد اهل السنة ج۱/۱۰۵. [۲۵] اصول الدین للبغدادی ص۸٧.