مبحث دوم: رسمیت یافتن ازدواج
از نظر شریعت اسلام ازدواج عقد و پیمانی است که به موجب آن روابط زناشویی میان مرد و زنی که با هم بیگانهاند، و موانعی مانند: خویشاوندی، رضاع و روابط سببی میان آنها وجود نداشته باشد، مشروعیت پیدا میکند.
شرط رسمیت و مشروعیت آن حداقل حضور ولی زن و دو نفر شاهد پرهیزکار و عادل در مجلس عقد است. زیرا رسول خداصفرمودهاند: «بدون حضور ولی و دو نفر شاهد عادل، نکاحی تحقق پیدا نمیکند». [۵۶]و لازمه آن رد و بدل کردن عبارات «ایجاب و قبول» و یا به نکاح درآوردن دختر از طرف ولی و پذیرش آن از طرف شوهر یا وکیل اوست.
شرط دیگر آن نامحدود بودن زمان ازدواج و ابدی بودن آن است. و قرار و مدار و تصمیم خود پسر و دختر مستقیماً یا از طرف تلفن و اینترنت و ... برای رسمیت پیدا کردن ازدواج کافی نیست و به آن مشروعیت نمیبخشد.
اگر مردی خطاب به دختری بگوید: در مقابل فلان مقدار مهریه با من ازدواج کن! و در مقابل زن عاقل و بالغ و باتجربه هم (براساس رأی امام ابوحنیفه) گفت: میپذیرم، یا ولی او گفت: از طرف فلانی که مرا وکیل نموده میپذیرم، یا اینکه پدر دختر بگوید: فلان دختر یا فلان خواهرم براساس کتاب خدا و سنت رسول خداصدر مقابل فلان مهریه که فوری باید پرداخت شود، با فلان مقدار که در آینده آن را پرداخت نمایی و خداوند را برای راستی قصد و نیتم به شهادت میگیرم، و مرد نیز بگوید: ازدواج با فلان دختر یا فلان خواهرت را براساس کتاب خدا و سنت رسول خداصو براساس آن مقدار مهریه پذیرفتم و خداوند از آن دو شاهد که در نکاح حضورشان شرط است، آگاهتر و بهتر است. چنین نکاحی به خاطر عدم حضور دو نفر شاهد عادل صحت و مشروعیت ندارد.
هرگاه با حضور ولّی ـ که حضور او از نظر اکثریت علما شرعاً واجب است ـ مجلس عقد منعقد شد، اجازه گرفتن و نظرخواهی از دختر و مادر او سنت است؛ زیرا رسول خداصفرموده است: «در مورد ازدواج دختر با مادرشان مشورت کنید». [۵۷]؛ زیرا چنین روشی زمینه را برای تفاهم و الفت بیشتر فراهم مینماید و از طرف دیگر دختران طبیعتاً به مادرانشان تمایل و گرایش بیشتری دارند.
همچنین کسب اجازه از دختر و مادر او اهتمام به اصل حرمت و کرامت و حریت و مساوات میان انسانهاست. اما در صورتی که زن یا دختری از روی اجبار به عقد نکاح کسی دربیاید، شرعاً حق فسخ نکاح را خواهد داشت. زیرا از ابن عباس نقل شده که روزی دختری نزد رسول خداصآمد و گفت: که پدرش او را مجبور به ازدواج با پسرعمویش نموده، رسول خداصبه دختر حق داد که آن را بپذیرد یا رد کند». [۵۸]
مراسم عقد معمولاً با خطبه و سخنان معروفی آغاز میشود که بهترین آنها خطبهای است که ترمذی و نسایی و ابن ماجه آن را از عبدالله بن مسعود روایت نمودهاند، ابن مسعود فرموده است: رسول خداصخطبه و سخنانی را که در آغاز مراسم عقد مستحب است گفته شود اینگونه به ما آموخت:
«الحمدالله نستعینه ونستعفره ونعوذ بالله من شرور انفسنا وسیئات اعمالنا، من یهدالله فلا مضل له ومن یضلله فلا هادی له، وأشهدا أن لا إله إلا الله وحده لا شریك له، وأشهد أن محمداً عبده ورسوله».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا كَثِيرٗا وَنِسَآءٗۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِي تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلۡأَرۡحَامَۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَيۡكُمۡ رَقِيبٗا ١﴾[النساء: ۱].
«ای مردمان از (خشم) پروردگارتان بپرهیزید. پروردگاری که شما را از یک انسان آفرید و (سپس) همسرش را از نوع او آفرید، و از آن دو نفر مردان و زنان فروانی (بر روی زمین) منتشر ساخت. و از (خشم) خدایی بپرهیزید که همیدگر را بدو سوگند میدهید، بپرهیزید از اینکه پیوند خویشاوندی را گیسخته دارید (و صله رحم را نادیده گیرید)؛ زیرا که بیگمان خداوند مراقب شما است (و کردار و رفتار شما از دید او پنهان نمیماند)».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِيدٗا ٧٠ يُصۡلِحۡ لَكُمۡ أَعۡمَٰلَكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۗ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ فَازَ فَوۡزًا عَظِيمًا ٧١﴾[الأحزاب: ۷۰- ۷۱].
«ای مؤمنان! از خدا بترسید (و خویشتن را با انجام خوبیها و دوری از بدیها، از عذاب او در امان دارید) و سخن حق و درست بگویید ... * در نتیجه خدا (توفیق خیرتان میدهد و) اعمالتان را بایسته میکند و گناهانتان را میبخشاید و هرکه از خدا و پیغمبرش فرمانبرداری کند، قطعاً به پیروزی و کامیابی بزرگی دست مییابد».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٢﴾[آل عمران: ۱۰۲].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید آن چنان که باید از خدا ترس داشته باشید، از او بترسید (و با انجام واجبات و دوری از منهیات گوهر تقوی را به دامان گیرید) و شما نمیرید، مگر آنکه مسلمان باشید».
بهتر آن است که برخی از احادیث به آیات فوق اضافه شود. برای مثال احادیث زیر مناسباند:
«نکاح روش و سنت من است هرکس از آن رویردان شود، جزو (امت) من به شمار نمیرود». [۵۹]، «ازدواج نمایید تا نسلتان بیشتر شود و من در روز قیامت به فراوانی شما افتخار میکنم».
امام نووی میفرماید: «حداقل خطبه عقد آن است که شامل «حمد» و سپاس خداوند و «صلوات» بر رسول خداصو توجیه و سفارش به پرهیزکاری در آشکار و پنهان باشد و در آن خطاب به عروس و داماد گفته شود: خداوند زندگی مشترک شما را مبارک گرداند و باران رحمتش را بر زمین زندگیتان بباراند و الفت و محبت را اساس زندگی شما قرار دهد.
خطبهای که بیان گردید، مستحب است و چنانچه چیزی از آن هم گفته نشود، به اتفاق علما عقد نکاح صحیح است. رأی ارجح آن است که لازم نیست داماد خطبه و مطالب خاصی به جز قبول نکاح بگوید: بدین معنی که هرگاه ولی عروس گفت: من فلانی را به عقد و نکاح تو درآوردم، داماد هم بلافاصله بگوید: «ازدواج و همسری یا نکاح او را قبول دارم». [۶۰]
پس از اجرای صیغه عقد و «ایجاب» از طرف ولی و «قبول» از طرف داماد، به خاطر حفظ حقوق طرفین مسایل مورد اتفاق در عقد ازدواج در دفتر رسمی بایستی ثبت بشود. هرچند این ثبت نمودن از نظر شرعی واجب نیست، اما به خاطر حفظ حقوق و مصالح طرفین ضروری است.
همه علما اتفاق نظر دارند که صحت نکاح مشروط به حضور ولی و دو نفر شاهد عادل است.
[۵۶] اخرجه الدارقطنی و ابن حبان [۵۷] اخرجه احمد و ابوداوود [۵۸] اخرجه احمد و ابوداود وابن ماجه والدار قطنی [۵۹] اخراج آن پیشتر بیان شد [۶۰] الأذکار للنووی : ص ۴۰۵ دارالفکر