خلاصه موضوع
سخن از حقوق اطفال و سالمندان شامل دو نسل یا دو دنیای متفاوت یا دو مرحله از عمر بشری میشود: دنیای کودکان و دنیای سالمندان. مرحله طفولیت شامل همه کودکانی که تحت سرپرستی انسان قرار دارند ـ اعم از فرزند خود یا فرزندان یتیم دیگران ـ میشود. مرحله سالمندی هم شامل پدر، مادر، پدربزرگها و مادربزرگها و افراد مسلمان دیگر میگردد.
از نظر حقوق بینالمللی اطفال از منزلت و جایگاه خاصی برخوردارند. لازم به یادآوری است که مجمع عمومی سازمان ملل متحد در جلسهای که در مورخ ۲۰ نوامبر سال ۱۹۸۹ میلادی منعقد گردیده با اتفاق آراء «اتفاقیه حقوق کودکان» را به تصویب رسانید. اتفاقیهای که حاصل تلاش و مشاوره چندین ساله بسیاری از حکومتها و جمعیتها بوده است و در مورد حقوق سالمندان ـ همچنان که پیشتر نیز گفته شد ـ مجمع عمومی سازمان ملل، سال ۱۹۹۹ میلادی را به عنوان سال بزرگداشت بینالمللی سالمندان اعلام نموده و زیر عنوان و شعار «به سوی جامعهای که در آن همه انسانها در رفاه و آسایش زندگی کنند» مراسمهای مختلفی را ترتیب داده بود.
اما در زمینه هدایت و رهنمودهای اسلام، لازم به توضیح است که: شریعت اسلام پیش از همه سازمانها و جمعیتها و حکومتها، همه مردم را به رعایت و توجه به اطفال و سالمندان ترغیب نموده و این توجیهات را به خوبی از لابلای آیات قرآن و احادیث رسول خداصمیتوان مشاهده نمود. به ویژه در ضمن توجیهات تربیتی لقمان حکیم برای فرزندش و تأکید مکرر آیات قرآن در مورد احسان و احترام به پدر، مادر و افراد مسن و ضعیف نمونههای زیادی به چشم میخورد. برای مثال رسول خداصمیفرماید:
«هر جوانی که به سالمندی احترام بگذارد، خداوند کسی را مأمور مینماید که او را در سالمندی مورد احترام قرار دهد». و «شما را به مراقبت از مستمندان سفارش مینمایم زیرا به خاطر آنهاست که خداوند امکانات و روزی زندگی را در اختیارتان نهاده است».
از طرف دیگر فقها در بخشهای مختلف فقه عبادات و معاملات و در کتابهای اصول فقه در مبحث «اهلیت و عوارض آن» زیر عنوان «احکام کودکان» بحثهای مستند و مطلوبی را بیان نمودهاند. همچنان که پیشتر نیز گفته شد: امام بزرگوار محمد بن محمود بن حسین استروشنی حنفی از فقهای قرن هفتم هجری کتابی را به نام «جامع احکام الصغار» تألیف کرده است.
همچنین فقهای مسلمان به کودکان از همان زمانی که جنینی بیش نبودهاند اهتمام نموده و حقوق چهارگانهای را برای آنها در نظر گرفتهاند که عبارتند از: حق نسب و ارتباط با پدر، مادر و خانواده، حق ارث بردن، حق وصیت و حق وقف شدن برای او. حتی قبل از آفرینش در درون مادر اسلام آنها را مورد توجه قرار داده و با تشویق مسلمانان به انتخاب همسر و شریک زندگی پاک و پرهیزکار بستر مطلوب و مناسبی را برای آنها در نظر گرفته است.
و در جهت محافظت از حقوق دیگران فقها به این موضوع پرداختهاند که ارتکاب جرم و خسارت از طرف کودکان موجب جبران خسارت از اموال آنهاست و جزو حکم وضعی ـ نه تکلیفی ـ به شمار میروند؛ زیرا تنها پس از رسیدن به سن بلوغ است که تکالیف و حدود شرعی شامل کودکان میشود.
همچنین به این موضوع اشاره کردهاند که به خاطر ترغیب و عادت کردن کودکان به ادای مسئولیتهای دینی، عبادت آنها در سن تمییز جایز است. و از طرف دیگر به خاطر آموزش کار و تجارت و تدمین زندگی مادی در آینده پدر و مادر میتوانند به او اجازه برخی از معاملات را بدهند و او را برای قیام به برخی از کارهای مربوط به دعوت از خویشاوندان، دوستان، بردن و آوردن امانت، تحویل دادن صدقه، احسان و ... مأمور کنند و فقها به این موضوع هم اشاره نمودهاند که خرید و فروشهای عادی و جزیی مواد خوراکی مدرسه و ... آنها ـ پس از اجازه والدین و پول در اختیار او نهادن ـ جایز و مشروع است.
و با توجه به جدیتی که شریعت اسلام برای حفظ حقوق و مصالح فردی کودکان و نوجوانان اعم از حق غذا، مسکن، لباس، مخارج تعلیم و تربیت، معالجه و به کارگیری اموال آنها ـ چنانچه دارای اموالی باشند ـ در جهت تجارت و بیشتر شدن آن دارد. اسلام قضیه ولایت و سرپرستی شخصی و مالی را مقرر نموده است که هریک از آن دو نوع ولایت، در فقه اسلامی دارای احکام و مقررات خاص خود هستند و هریک از آن اولیاء، دارای صلاحیتهای مشخصی هستند که حق ندارند از چهارچوب آن خارج شوند.
همچنین به خاطر تحقق همین هدف، شریعت اسلام احکام «وصایت» و سرپرستی بر کودکان از طرف پدر، جد و یا قاضی را مقرر نموده است؛ زیرا براساس حدیث: «حاکم و (قاضی) ولی و سرپرست بیسرپرستان هستند) دارای حق ولایت میباشند و قیام به مسئولیت سرپرستی و نگهداری کودکان را برای کسانی که توانایی آن را دارند، مایه اجر و ثواب گردانیده است؛ زیرا تعاون و همیاری در راستای خیرخواهی و پرهیزکاری است. خداوند متعال در این مورد فرمودهاند:
﴿وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡيَتَٰمَىٰۖ قُلۡ إِصۡلَاحٞ لَّهُمۡ خَيۡرٞ﴾[البقرة: ۲۲۰].
«در مورد (کودکان) یتیم از تو سئوال میکنند. بگو اصلاح (امور) آنها به خیر و مصلحت (همه) است».
لازم به یادآوری است که صلاحیت و اختیارات وصی در چهارچوب امور مالی و اقتصادی کودکان و با رعایت شش شرط است: مکلف، عادل، عاقل، توانایی اقدام به سرپرستی و نگهداری، امانتداری و مسلمان بودن برای سرپرستی کودکان مسلمان.
مراقبت و توجه به کودکان از مرحله خردسالی تا رسیدن به سن بلوغ از طریق مقررات و احکام «حضانت» و سرپرستی که نوعی ولایت و مسئولیت است ادامه خواهد داشت و براساس احکام شرعی حضانت و سرپرستی از کودکان ـ به ویژه دختران ـ به خاطر محافظت از جان، مال، حرمت، تربیت و تعلیم آنها واجب است. حتی در شرایطی که پدر و مادر از یکدیگر جدا شده باشند، این واجب و مسئولیت همچنان پابرجاست، مادران برای سرپرستی و نگهداری کودکان که به مادر نیازمند هستند، در اولویت قرار دارند، اما پس از رسیدن به سن بلوغ ـ به ویژه زمانی که بودن کودکان در نزد مادر، آنها را در معرض مشکلات گوناگون قرار دهد ـ این اولویت سرپرستی و نگهداری به پدر محول خواهد شد.
حضانت و سرپرستی به خاطر سفر طولانی، نقل مکان، فسق و فجور، ضعف دین و غیرت، قلت احساس مسئولیت، اذیت و آزار کودکان تحت سرپرستی یا به خاطر جنون، جذام، پیسی و ازدواج دختر تحت سرپرست، قطع و باطل میشود. هزینههای مربوط به سرپرستی و نگهداری از اموال کودکان ـ چنانچه خود دارای اموالی باشند ـ و یا از اموال پدر یا کسانی که نفقه کودکان بر آنان واجب است تأمین میشود، لازم است که سرپرست امکانات و لوازم زندگی مانند: غذا، مسکن، لباس و دیگر مایحتاج او را فراهم نماید و پس از پایان حضانت و سرپرستی کودک به پدر یا جد پدری او تحویل داده میشود.
و بر پدر و پدربزرگ واجب است مخارج زندگی کودکان خود را در حد توان ـ چنانچه کودکان دارای ثروت و درآمدی نبوده و توانایی کار و کسب درآمد را نداشته باشند، به خاطر حفظ حیات و مصلحت آنان ـ تأمین کنند.
و از همه مهمتر بر والدین، اولیاء و مربیان واجب است که براساس باورها، عقاید صحیح، اخلاق پسندیده، عبادت و پرهیزکاری کودکان را تربیت نمایند و از رسیدگی به امور بهداشتی، پزشکی و آموزشهای مختلف علوم فنی، انسانی، آداب ، فرهنگ اجتماعی و اطلاعات عمومی او کوتاهی نورزند و آنان را متوجه توطئههای دشمنان خارجی و مزدوران داخلی بنمایند، تا زمینه عزت، سربلندی و حفظ حقوق مسلمانان کمکم فراهم شود.