۶- روابط با غیرمسلمانان
زن و مرد مسلمان چراغ پرفروغی هستند که در هر شرایطی روشنیبخش راه دیگران هستند و صادقانه مردم را به سوی دین خداوند فرا میخوانند و الگوهای ارزشمندی برای همکیشان خود و پیروان دیگر ادیان میباشند و سرچشمههای خیر و نیکی هستند و از اعماق درون و در عمل به دیگران احترام میگذارند و خیرخواه آنان میباشند و دوستشان میدارند و در پی آن هستند که براساس حق، دادگری، نیکوکاری و خیرخواهی با آنها زندگی کنند.
انسانهای مسلمان با آفریدههای خداوند از سر ستیز برنمیآیند؛ زیرا میدانند که خداوند خیر و شر، زیبا، زشت، ایمان، کفر، نیکی و بدی را در راستای هماهنگی برای تحقق تکامل بشری آفریده است. و وجود تفاوتهای میان مردم را از آنجا که تبلور و خواست حکمت و مشیت خداوند است، به او محل مینماید. خداوند متعال در اینباره میفرماید:
﴿وَلَوۡ شَآءَ رَبُّكَ لَأٓمَنَ مَن فِي ٱلۡأَرۡضِ كُلُّهُمۡ جَمِيعًاۚ أَفَأَنتَ تُكۡرِهُ ٱلنَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ ٩٩ وَمَا كَانَ لِنَفۡسٍ أَن تُؤۡمِنَ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَيَجۡعَلُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِينَ لَا يَعۡقِلُونَ ١٠٠﴾[یونس: ۹۹].
«و اگر پروردگار تو میخواست هرکس در زمین است همه آنها ایمان میآوردند پس آیا تو مردم را ناگزیر مینمایی که ایمان بیاورند؟ هیچکس جز با اجازه خداوند ایمان نمیآورد و خداوند بر کسانی که نمیاندیشند، پلیدی (و بدبختی را) قرار داده است».
این آیه آبی سرد را بر روی آتش تعصب و کینهورزی میپاشد و نهال ایمان به اراده و خواست مطلق خداوند و سپردن همه امور به او را در دل انسان بر زمین مینشاند و ثمر آن نهال ایمان، سماحت، بردباری و پرهیز از اعتراض به اندیشهها و آرمانها، احزاب، مذاهب، معرفتها و برداشتهای گوناگون و ادیان مختلف است.
هرگاه سماحت و تحملپذیری بر قلوب و اندیشهها مسلط شود، حاصل آن همکاری و دوستی متقابل و مهربانی میان همه مردم مسلمان و غیرمسلمان خواهد بود. گاهی ممکن است مسلمانی با غیرمسلمانی همسایه یا همکار باشد، در اینجا این سئوال پیش میآید که: چگونه روابط خود را با او تنظیم نماید؟
قرآن کریم چهارچوب و چگونگی روابط با غیرمسلمانان را مشخص فرموده و به زندگی مسالمتآمیز دینی اکتفاء ننموده، بلکه گامی بلندتر را برداشته و آن را به مرتبه زندگی و روابط همراه با محبت و تفاهم اوج بخشیده است و این نشانه منزلت والای اسلام و اندیشه فرادینی و فراملی آن است. خداوند متعال در مقام بیان تفاوت میان مسلمانان و دشمنان آنها میفرماید:
﴿لَّا يَنۡهَىٰكُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يُقَٰتِلُوكُمۡ فِي ٱلدِّينِ وَلَمۡ يُخۡرِجُوكُم مِّن دِيَٰرِكُمۡ أَن تَبَرُّوهُمۡ وَتُقۡسِطُوٓاْ إِلَيۡهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِينَ ٨ إِنَّمَا يَنۡهَىٰكُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِينَ قَٰتَلُوكُمۡ فِي ٱلدِّينِ وَأَخۡرَجُوكُم مِّن دِيَٰرِكُمۡ وَظَٰهَرُواْ عَلَىٰٓ إِخۡرَاجِكُمۡ أَن تَوَلَّوۡهُمۡۚ وَمَن يَتَوَلَّهُمۡ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٩﴾[الممتحنة: ۸- ۹].
«خداوند شما را از کسانی که در دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکردهاند، باز نمیدارد که با آنها نیکی کنید و با ایشان عدالت ورزید؛ زیرا خداوند دادگران را دوست میدارد * فقط خداوند را از شما دوستی با کسانی باز میدارد که در (کار) دین با شما جنگیدهاند و شما را از خانههایتان بیرون کردهاند و در بیرون راندنتان با یکدیگر همکاری کردهاند. هرکسی آنها را به دوستی بگیرد، آنان همان ستمگران هستند».
غیرمسلمانانی که خواهان زندگی مسالمتآمیز با مسلمانان هستند و در یک سرزمین با هم زندگی مینمایند و دارای وطن واحدی میباشند روابط با آنها باید براساس نیکی، دوستی، تفاهم و دادگری استوار باشد؛ زیرا آنان با مسلمانان دشمنی نورزیدهاند و از در جنگ وارد نشده و از سرزمین خود آنها را بیرون نکردهاند.
با این همه دشمنانی که در خارج ممالک اسلامی قرار دارند و در عمل دشمن خود را از طریق توطئهها، برنامهها و عملکردهای کینهتوزانه خود در عرصههای مختلف سیاسی، اعتقادی، اقتصادی و فرهنگی به اثبات رسانیدهاند، به هیچوجه مورد اطمینان نیستند و باید با آنها بسیار هوشیارانه رفتار کرد و دوستی، محبت و مشورت با آنها عاقبت خوبی را به دنبال نخواهد داشت و این روش و اندیشه را از این آیه قرآن به خوبی میتوان فهمید که میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمۡ أَوۡلِيَآءَ تُلۡقُونَ إِلَيۡهِم بِٱلۡمَوَدَّةِ وَقَدۡ كَفَرُواْ بِمَا جَآءَكُم مِّنَ ٱلۡحَقِّ يُخۡرِجُونَ ٱلرَّسُولَ وَإِيَّاكُمۡ أَن تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ رَبِّكُمۡ﴾[الممتحنة: ۱].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، دشمن من و دشمن خودتان را به دوستی نگیرید و با آنها اظهار دوستی نکنید. در حالی که به آن حقیقتی که بر شما نازل شده کافر هستند و پیامبر خدا و شما را از مکه بیرون میکنند که چرا به خداوند و پروردگارتان ایمان آوردهاید؟»
اگر آننه دشمنان تهاجم نظامی، فرهنگی و اقتصادی را علیه ما آغاز کنند، با آنها به رویارویی خواهیم پرداخت و به هیچوجه به آنها اجازه تجاوز و زیرپا نهادن حقوق مسلمانان داده نخواهد شد.
اما غیرمسلمانانی که در میان مسلمانان زندگی میکنند، هموطنانی هستند که در حقوق هموطنی و دیگر حقوق سیاسی و اجتماعی با مسلمانان یکسان هستند و حقوق و مسئولیتهایشان آنان (غیرمسلمانان) در این زمینهها با مسلمانان در یک ردیف قرار دارد؛ زیرا رسول خداصمیفرماید:
«هرکس با غیرمسلمانی که با مسلمانان پیمان دوستی و زندگی مسالمتآمیز دارد، ستم کند و حقی از حقوق او را ضایع نماید، یا او را به کاری سخت وادارد و یا چیزی را که به آن راضی نیست از او بستاند، در روز قیامت من با او طرف خواهد بود». [۳۴۸]
و هرگاه راجع به دین، ایمان، نبوت و انبیاء بحث و مجادلهای پیش بیاید، لازم است مسلمانان با آرامش، تأمل و پرهیز از طعن، توهین و ایجاد دشمنی و جلوگیری از شعلهور شدن آتش کینه و حقد، با آنان به بحث و گفتگوی پسندیده و حکیمانه اقدام نمایند؛ زیرا خداوند متعال در اینباره میفرمایند:
﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ ١٢٥﴾[النحل: ۱۲۵].
«با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با انان به شیوهای که نیکوتر است مجادله بنما. در حقیقت پروردگار تو (جان) کسی که از راه منحرف شده داناتر و او به حال راهیافتگان نیز داناتر است».
همچنین میفرماید:
﴿۞وَلَا تُجَٰدِلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ إِلَّا بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ إِلَّا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡۖ وَقُولُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱلَّذِيٓ أُنزِلَ إِلَيۡنَا وَأُنزِلَ إِلَيۡكُمۡ وَإِلَٰهُنَا وَإِلَٰهُكُمۡ وَٰحِدٞ وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ ٤٦﴾[العنکبوت:۴۶].
«با اهل کتاب جز به شیوهای که بهتر است مجادله کنید، مگر با کسانی از آنان که ستم کردهاند و بگویید: به آنچه به سوی ما نازل شده و آنچه به سوی شما نازل گردیده ایمان آوردیم و خدای ما و خدای شما یکی است و ما تسلیم او هستیم».
لازم به توضیح است که خوردن غذا و نوشیدنی حلال با اهل کتاب و ازدواج با زنان و دختران آنها بلامانع است، اما ازدواج آنها با زنان و دختران مسلمان جایز نیست. بدین علت که روابط میان زن و مرد نباید دچار تزلزل و صدمه بشود؛ زیرا انسان مسلمان به همه انبیاء و پیامبران پیش از حضرت محمدصایمان دارد، اما غیرمسلمان به نبوت حضرت محمدصباور ندارند و بر همین اساس ممکن است که میان زن و شوهر مسلمان و غیرمسلمان نزاع و اختلاف بروز نماید و زندگی خانوادگی آنها از هم فرو پاشد؛ زیرا خداوند متعال در اینباره می فرماید:
﴿ٱلۡيَوۡمَ أُحِلَّ لَكُمُ ٱلطَّيِّبَٰتُۖ وَطَعَامُ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ حِلّٞ لَّكُمۡ وَطَعَامُكُمۡ حِلّٞ لَّهُمۡۖ وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكُمۡ إِذَآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحۡصِنِينَ غَيۡرَ مُسَٰفِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِيٓ أَخۡدَانٖ﴾[المائدة: ۵].
«امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده است و طعام کسانی که اهل کتاب هستند برای شما حلال و طعام شما برای آنها حلال است و (ازدواج شما) با زنان پاکدامن مسلمان و زنان پاکدامن از کسانی که پیش از شما کتاب (آسمانی) به آنان داده شده به شرط آنکه مهرهایشان را به آنها بدهید، حلال است. در حالی که خود پاکدامن باشید نه زناکار و نه آنکه زنان را در پنهانی دوست خود بگیرید...».
هرگاه غیرمسلمانان ساکن در ممالک اسلامی خواهان مشارکت با مسلمانان در جنگ با دشمنان گردیدند، مشارکت آنها مانعی ندارد. همچنین مسلمانان میتوانند در زمینه امور اداری، مدنی، علمی، فنی، کشاورزی، صنعت، تجارت، طبابت و ...، از غیرمسلمانان استفاده کنند، اما همه مذاهب در این مورد اتفاقنظر دارند که باید رهبری و پُستهای کلیدی سیاسی، اداری، فرهنگی، اقتصادی، آموزشی و نظامی در اختیار خود مسلمانان باشد. حضرت محمدصبرای هجرت به مدینه از راهنمایی مشرکی به نام عبدالله بن اریقط و در غزوه حنین از صفوان بن امیه طلب همکاری فرمود. همچنین زهری روایت نموده که رسول خداصبرای فتح پایگاه اصلی یهود در خیبر از برخی از خود یهودیان هم بهره گرفت. [۳۴۹]
[۳۴۸] اخرجه ابوداود [۳۴۹] اخرجه ابوداود فی مراسیله