جواب اول خمینی
به نقل از صفحه ۱۰۵ کتاب کشف الاسرار ۵ خط آخر خمینی میگوید:
قرآن ننوشته باشد هم باید قبول کنید:
«اینک ما قبل از جواب اساسی از این پرسش خود را نیازمند میدانیم به یک نظر به طور کلی درباره امامت از خرد و عقل، داوری میخواهیم تا ببینیم امامت را، عقل که فرستاده خدا است یکی از اصول مسلمه دین به شمار میاورد و لازم میداند که خدای جهان کارهایش همه براساس خرد بنا نهاده شده این اصل را گوشزد بشر کند شاید همین جا سخن ما و شما ختم شود و نیازمند به دنبالدادن آن نباشیم».
و در صفحۀ ۱۰۷ سطر ۵ به بعد خمینی مینویسد:
«پیغمبری که برای رفتن به مستراح و خلوتکردن با زن و شیردادن طفل چنین حکم خدایی و فرمان آسمانی آورده و برای هیچ چیز کوچک و بزرگ نیست مگر آنکه تکلیف معین کرده برای موضوع جانشینی پیغمبر که بقا و اساس دعوت نبوت بر آن است چطور ممکن است هیچ کلمه تمام عمر نگوید و دین الهی را دستخوش اغراض مشتی چپاولچی هرزه کند، ما خدایی را میپرستیم که به خلاف گفته عقل کاری نکند نه خدای که بنای مرتفع عدالت و دینداری را بنا کند و خود به خرابی آن بکوشد و یزید و معاویه و عثمان و از این قبیل چپاولچیهای دیگر را به مردم امارات دهد و تکلیف ملت را پس از پیغمبر تعین کند.
یک رییس کارخانه که ۵۰ نفر کارمند دارد یا سرپرست عائله که ۱۰نفر افراد دارد اگر بخواهد ۲ ماه مسافرت کند نه آن کارخانه را بیتکلیف میاندازد و نه این عائله خود را بیسرپرست میگذارد اینک پیغمبر اسلام که هزاران قانون آسمانی آورده و یک نظام بزرگ برپا کرده میخواهد از میان آنها برای همیشه برود، اکنون خرد چه میگوید؟ اکنون خرد میگوید که باید جانشین معرفی کند و این کار آخر بزرگترین کار برای بقای اساس توحید است را بکند نه این که آیین خود را بیسرپرست رها کند و به دست یک مشت معلوم الحال که وقت مردن او بر سر ریاست بر سر کله هم میزدند وآشوت به پا میکردند واگذار کند عقل شما و همه خردمندان چه حکم دارد میگوید هیچ حکم ندارد یا میگوید که امامت یک اصل مسلم است که در اسلام خدا تعیین آن را کرده چه در قرآن اسم برده باشد یا فرضاً اسم برده نباشد».
جواب
اولاً: اگر به فرض که حرف تو درست باشد در آن صورت همان ایرادی که بر ما میگیرید بر مهدی تو وارد است زیرا به خیال تو محمدص۱۲ امام را جانشین خود معرفی کرد، اولین آنها حضرت علی و آخرین آنها مهدی است اما شما مهدی را ۱۲۰۰ سال پیش غیب کردید و کارخانه اسلام را بدون جانشین رها کردید و حالا در روی کره زمین هیچ کس نمیتواند ادعا کند که من از طرف الله رهبر مردم هستم، چرا این کار مهدی را عاقلانه میدانید و کار محمدصرا دور از خرد میشمارید؟
اگر همیشه باید شخصی بشریت را رهبری کند قبل از ظهور پیغمبر رهبر بشریت کی بود؟
عجبا از این و عقاید متضاد ایشان آیا باور به روز قیامت ندارند؟ یا عقل ندارند تا این تضاد آشکار بین آنچه که میگویند و آنچه که به آن معتقدند را درک کنند. گوییا باور نمیدارند روز داوری که چنین مکر و فریب در کار داور میکنند.
عجا خمینی که گویندۀ این حرفهاست خودش بیجانشین مرد اما شاید خداوند پیروان او را کور کرده که این تناقضات آشکار را نمیبینند.
دوماً: ما از تو دلیل عقلی نخواستیم دلیل شرعی خواستیم اگر عقل همه کاره باشد دیگر در هیچ چیزی به قرآن احتیاج نداریم حتماً در عقل نقصی است که خدا پیغمبران را فرستاد همین عقل به هندی میگوید مدفوع گاو را بخورد و به تو امر میکند که خاک قبر مرده را بخوری و به زن تایوانی میگوید ادرار خود را بخورد و هرسه گمان میکنید کارتان ثواب است.
سوماً: کسیکه راهی را بلد نیست و راه بر او ناشناخته است البته احتیاج به راهنما دارد ولی اگر راهنما یک بار راه را به او نشان داد و نقشه راه را هم به او داد دیگر لازم نیست که همیشه راهنما همراه او باشد، پیغمبر یک بار راه را به بشریت نشان داد و خداوند هم ضمانت کرده که اجازه ندهد کسی جاده را عوض کنند (قرآن قابل تغییر نیست). لذا با نقشه هرکس میتواند راه را پیدا کند پس کاری برخلاف عقل انجام نشده است.
چهارماً: فرضاً اگر قبول کنیم که حضرت علی را خداوند جانشین کرده باز حالا برای ما بیفایده است و لازم است که امروز هم امامی تعیین کند پس چونکه تعیین نکرده حرف تو از پای بست ویران است و تو بیخود در بند نقش ایوان هستی.