جواب ۸ خمینی
به نقل صفحه ۱۳ کتاب کشف الاسرار سطر ۵ آخر و صفحه ۱۳ خط۱-۲ میگوید:
«نام علی در قرآن است اما به اشاره!
ما در اوایل این گفتار ثابت کردیم که پیغمبر امام را با اسم و رسم در قرآن ذکر کند میترسید که مبادا پس از خودش قرآن را دست بزند یا اختلاف بین مسلمانها شدید شود و یکسره کار اسلام تمام شد و اینکه گواهی از قرآن میآوریم که در اظهار امامت با اسم و رسم محافظهکاری میکرده و از منافقان ترس داشت و در سوره مائده آمده ﴿۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ وَإِن لَّمۡ تَفۡعَلۡ فَمَا بَلَّغۡتَ رِسَالَتَهُۥۚ وَٱللَّهُ يَعۡصِمُكَ مِنَ ٱلنَّاسِۗ﴾.
این آیه به اعتراف اهلسنت و نقل آنها به طرق معتبره از ابی سعید و ابی رافع و ابی هریره و اتفاق شیعه روز غدیر خم درباره تبلیغ امامت علی بن ابی طالب نازل شده و سوره مائده آخرین سوره نازل شده. این آیه و آیه شریفه ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ﴾در حجت الوداع که آخرین حج پیغمبر بود نازل شده و بین نزول این آیه و وفات پیغمبر، دو ماه ۱۰ روز فاصله بیش نبوده و معلوم است که پیغمبر تا آن وقت تبلیغ همه احکام را فرموده بوده چنانچه خود آنحضرت در خطبه روز غدیر خم میگوید پس معلوم میشود این تبلغ راجع به امامت است و وعدهکردن اینکه خدا تو را نگهداری میکند دلیل بر آن است که همچو چیزی را میخواهند تبلیغ کند و اگر نه در سایر احکام ترسی و محافظهکاری نبود جمله کلام آنکه از این آیه به واسطه قرآئن و نقل احادیث کثیره معلوم میشود که پیغمبر در تبلیغ امامت خوف از مردم داشت و اگر کسی رجوع به تواریخ و اخبار کند میفهمد که ترس پیغمبر به جا بوده ولی خداوند او را امر کرده باید تبلغ کنی و وعدهکرد او را حفظ کند او نیز تبلیغ کرد و دربارۀ آن کوششها کرد تا آخرین نفس ولی حزب مخالف نگذاشت کار انجام گردد».
پاسخ ما
اولاً: قبلاً در همین کتاب کشف الاسرار گفتی که آوردن نام علی در قرآن مصلحت نبود چونکه سبب اختلاف و تحریف و تغییر و جنگ میشده و به همین دلایل الله نام او را در قرآن ذکر نکرده حالا میگوید الله به رسولش گفته من صلاح ندیدم در قرآن بگویم ولی تو در حدیث بگو و حضرت محمدصجواب داده در حدیث هم صلاح نیست خداوند فرموده نه تو باید بگویی!؟ این چه هست که میگویی آخر این چیست که میگویی؟
دوماً: میگویی ترس محمدصبه جا بوده یعنی خداوند (نعوذ بالله) بیجا گفتند؟ تو آخر چی میگویی؟
سوماً: شما میگویید حضرت محمدصامامت را تبلیغ کرد مردم آمدند تبریک گفتند پس دیگر ترس برای چی بوده حقیقت این است که آیه ربطی به این قضیه ندارد همه حرفهایت فرض روی فرض است خیال بالای خیال است پندار در پندار است.
چهارماً: تو تفسیر این آیه را از طریق اهلسنت آنهم ابوهریره نوشتی چونکه دروغگو کمحافظه است از یاد بردی که قبلاً گفته بودی الله برای این نام علی را در قرآن ذکر نکرد چونکه ترس آن بود حزب ریاستخواه آیه را منکر میشدند یا تحریف میکردند و دین برباد میشد حالا همان سنی را اینقدر صادق کردی که معما و چپستان را به طرفداری از علی تفسیر میکند کسی که به قول تو اگر نام علی در قرآن میآید آن را با یک حدیث جعلی منکر میشد پس به طریق اولی باید این اشاره را به امامت عمر تفسیر میکرد پس معلوم شد که اول دروغ گفتی و حرف بر تناقص و تضاد و دوگانهگویی استوار است.
پنجماً: الله گفته بلغ یعنی بگو چه را بگو خودش ترسیده به حضرت محمدصگفته بگو این تفسیر تو از آیه است آیا عاقل این حرف را میگوید؟
ششماً: خواننده اگر قبل و بعد از این آیه را مطالعه کند میبیند که درباره جدال با یهود و نصاری است. در این آیه میگوید بلغ و در آیه بعدی میگوید ای اهل کتاب شما یک ذره هم برحق نیستید، ربط علی به این آیات از کجاست؟ از گفته ابوهریره؟ شیعه میگوید ابوهریره دشمن علی است پس تضاد در خود حرف نهفته است.