«بابا خاتون دختر أسدالدین شیرکوه»
ایشان دختر شیرکوه و شیرکوه نیز عموی صلاح الدین بوده که سلطان نورالدین محمود پسر زنگی وزارت مصر را به او سپرد. لقب شیر کوه، سپهسالار ملک منصور بوده و امیرالمؤمنین به عنوان معاون و دستیار برای کارهای وزارت بهسویش فرستاده شده است.
امّا پایههای مدرسۀ عادلیۀ کوچک در دمشق به آنجا برمیگردد که باباخاتون، یک خانه و حمام را همراه با روستای «کامد» و بخشی از روستای «برقوم» از کارگران حلب، و بخشی نیز از روستای «بیت الدار» را خریداری کرد.
سپس تمام آنها را بر خودش تا زمانی که زنده است، وقف نمود. آنگاه بعد از مرگش بر دختر عمهاش زهره، دختر ملک عادل به شرط این که آنجا را مدرسه، قبرستان و محلههای مسکونی قرار دهد. همچنین بایستی این مدرسه حداقل، یک مدرّس، مرجع، امام، مؤذن، سرایهدار و مستخدم، همراه با ۲۰ فقیه داشته باشد.
علاوه بر این در وقفش قرار داد که مصارفی هم برای مصالح و عمارت مدرسه، و همچنین برای نزدیکان و غلامان و کنیزانش صرف شود، و این در اوایل ماه رمضان، سال ۶۵۵ هجری بوده همان گونه که ابن قاضی شهبه گفته است.
* * *