دوم: اختصاص علم غیب تنها به خداوند متعال است
احمد کاتب نسبت دادن علم غیب را به غیر خداوند رد میکند و انتساب آن را به انبیاء یا ائمه غلو ظاهری محسوب میکند. کاتب بیان کرده است که قرآن نسبت علم غیب را به غیر خداوند هر که میخواهد باشد، باطل کرده است. و برای این امر به کلام خداوند استدلال کرده است که میفرماید: ﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ فَلَا يُظۡهِرُ عَلَىٰ غَيۡبِهِۦٓ أَحَدًا ٢٦ إِلَّا مَنِ ٱرۡتَضَىٰ مِن رَّسُولٖ﴾[الجن: ۲۶ – ۲۷] .
«دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمیسازد. مگر رسولانی که آنان را برگزیده».
و میفرماید: ﴿قُل لَّا يَعۡلَمُ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ٱلۡغَيۡبَ إِلَّا ٱللَّهُۚ﴾[النمل: ۶۵] .
«بگو: کسانی که در آسمانها و زمین هستند غیب نمیدانند جز خدا».
و میفرماید: ﴿وَمَا تَدۡرِي نَفۡسٞ مَّاذَا تَكۡسِبُ غَدٗاۖ وَمَا تَدۡرِي نَفۡسُۢ بِأَيِّ أَرۡضٖ تَمُوتُ﴾[لقمان: ۳۴] .
«و هیچ کس نمىداند فردا چه به دست مىآورد، و هیچ کس نمىداند در چه سرزمینى مىمیرد؟».
کاتب دیدگاه ائمه را در این باب به روشنی توضیح داده است که: امام صادق همیشه علم خود را به غیب نفی میکرد و به صراحت میگفت: «من تعجب میکنم از افرادی که میپندارند من غیب میدانم، و هیچ کس جز خداوند غیب نمیداند. اگر میدانستم که فلان خادم من به من ضربهای میزند او را از خود دور میکردم و بدین ترتیب در هیچ خانهای حادثهای ناگهانی و اتفاقی روی نمیداد»[۲۱] .
و همچنین استدلال میکند به آنچه که یحیی بن عبدالله از امام موسی کاظم÷پرسید که فدایت شوم بعضی گمان میکنند که تو علم غیب میدانی؟ گفت: سبحان الله! دستت را بر سرم بگذار، قسم به خدا مویی بر آن و بر بدنم باقی نمیماند وقتی که چنین سخنى گفتی. قسم به خدا ما وارثان رسول اللهصهستیم.
در روایت دیگری حر عاملی نقل کرده است، که در آن امام میگوید: جاهلان و احمقان شیعه که بال پشه از آنها برتر است ندا سر میدهند که «من غیب میدانم»[۲۲] من در پیشگاه خدا و رسولش از آنها بیزارم. و کاتب ذکر میکند که این دسته غلات همیشه در ساحت شیعیان وجود دارند. به قول یکی از معاصران «شخصیت معصوم دارای دو جنبه است با یکی از این جنبهها به غیب دسترسی مییابد و از خداوند وحی دریافت میکند. و اختصاص وحی نبوت به خاتم انبیاء (محمدص) منافی گشایش غیب بر ائمه و دریافت وحی غیر از وحی نبوت بر آنها نیست. هر چند که این وحی در نوع و کیفیت با وحی نبوت اختلاف داشته باشد»[۲۳] .
و آنچه که باعث تعجب کاتب شده است، این است که گروهی از این غلات نسبت دادن علم غیب را به امامان از مسلمات تفکر اهل بیت میدانند. و کسی را که بدان باور نداشته باشد به حق امامان کوتاهی کرده است. در حالی که نسبت به رد و انکار اهل بیت از این غلوها خود را به نادانی میزنند.
کاتب تأکید میکند که این غلو از نظر عده دیگری از معاصران مانند محمد باقر صدر و کسانی که با این افکار خیلی افراطی مخالف هستند، مردود میباشد[۲۴] .
[۲۱] تطور الفکر السیاسی الشیعی، ۷۷، و به آثار مذکور در کتاب بصائر الدرجات،۲۱۳ بنگرید. [۲۲] تطور الفکر السیاسی الشیعی، ۲۳۱-۲۳۰، به نقل از کتاب: اثبات الهداة، حر عاملى ۷۶۴، ۷۶۷. [۲۳] نگا:http://www.alkatib.co.uk/amilnajr.html. [۲۴] نگا: تطور الفکر السیاسی، ۲۳۷، نگا: نظر خالصی ۴۱۸-۴۰۷ و نظر محمد حسین فضل الله ۵۳۲-۵۱۷.