سوم: نهی از دعا و نیایش و مددجویی به غیر از خداوند
احمد کاتب معتقد است که نصوص زیادی بر تحریم دعا و مددجویی از غیر خداوند دلالت میکنند. و کاتب در اینجا به این آیه استدلال میکند که میفرماید: ﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن يَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا يَسۡتَجِيبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ﴾[الأحقاف: ۵] .
«چه کسى گمراهتر است از آن کس که معبودى غیر خدا را مىخواند که تا قیامت هم به او پاسخ نمىگوید (زیرا او چیزی را به دعا خوانده است که خود نمیشنود مانند: مردگان، بتها، درختان، چه رسد به اینکه به خواننده خویش سودی را جلب، یا ضرری را از وی دفع نماید)».
و میفرماید: ﴿وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَۖ﴾[يونس: ۱۰۶] .
«و جز خدا، چیزى را که نه سودى به تو مىرساند و نه زیانى، مخوان!».
و میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ عِبَادٌ أَمۡثَالُكُمۡۖ﴾[الأعراف: ۱۹۴] .
«آنهایى را که غیر از خدا مىخوانید (و پرستش مىکنید)، بندگانى همچون خود شما هستند».
با توجه به سیاق این آیات کاتب افکار شیخ وحید خراسانی غالی و توجیه مسلمانان و غیر مسلمانان نسبت به استغاثه از امام مهدی (امام موهومی که وجود ندارد) را رد میکند و آن را با سخن خراسانی مقایسه میکند که میگوید: «از جمله ضروریات و مسلمات این است که تمامی افرادی که راهها به روی آنها بسته شده و در بیابان خشک و بیآب و علفی راه گم کرده باشند خواه یهودی باشند یا مسیحی یا مسلمانان ، شیعه یا سنی فرقی نمیکند، اگر با نیت بگویند:«یا أبا صالح المهدي أدرکني»قطعاً به نتیجه میرسند... راز آن این است که در آن حالت دعا در حقیقت متوجه امام میشود، چون او از اضطرار واقعی خبر دارد و پردههای مانع را میدارد و در غیر آن حالت این دعا و نیایش متوجه امام نمیشود». در حالی که کاتب میبیند که واقعیت زندگی امامان و بلاهایی که بر سر آنها میآید. منافی آن چیزی است که خراسانی ادعا میکند. و میگوید که دعا به امام با اعتقاد به «فاعل به وجود آورنده» بودن وی، یکی از نقشهای خداوند را به او میدهد که خداوند آن را به خود اختصاص داده است. بنابراین «خداوند متعال از مردم خواسته است که او را به تنهایی بپرستند و آشکارا و پنهان او را بدون شریک بخوانند»[۲۵] .
[۲۵] نگا: مقاله (من أین یستقی الشیخ الوحید الخراساني افکاره المتطرفه. حول الامام المهدي؟) از کاتب www.alkatib.co.uk/last.htm.