اسلام و بزرگداشت زن‏

فهرست کتاب

سوره نساء

سوره نساء

خداوند در قرآن کریم سوره‏اى بنام سوره «نساء» یعنى سوره زنان نازل فرموده است در صورتى که سوره‏اى را بنام مردان (رجال) نامگذارى نکرده است و این دلیل روشن این امر است که زن در اسلام از اهمیت ویژه‏اى برخوردار مى‏باشد خداوند در سوره نساء به بیان امور مهمى پرداخته است که به زن و خانواده و حکومت و جامعه مربوط است و بیشترین بخش سوره نساء درباره حقوق زنان سخن مى‏گوید، بدینجهت این سوره بنام سوره نساء نامیده شده است، اگر در مفهوم این سوره فکر کنیم، مى‏بینیم که خداوند زن را بسیار اکرام نموده است.

۱- خداوند نخستین زن را از پهلوى نخستین مرد آفرید و از آمیزش زن و مرد، زنان و مردان بسیارى آفرید و در دنیا منتشر کرد:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا كَثِيرٗا وَنِسَآءٗۚ[النساء: ۱] .

«اى مردمان از (نافرمانى) پروردگارتان بپرهیزید پروردگارى که شما را از ایک انسان بیافرید و همسرش را از نوع او آفرید و از آن دو نفر مردان و زنان فراوانى منتشر ساخت».

این آیه قسمتى از خطبه حاجت است که رسول اکرمجسخنرانی‌هاى خود را با آن آغاز مى‏نمود و خطبه حاجت بسیار مهم است به ویژه براى دعوت گران دینى و سخنرانان (که در آن چگونگى خلق انسان از فرد واحد را بیان مى‏کند).

۲- حقوق دختران یتیم در اسلام:

﴿وَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تُقۡسِطُواْ فِي ٱلۡيَتَٰمَىٰ فَٱنكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ مَثۡنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَۖ فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تَعۡدِلُواْ[النساء: ۳] .

و اگر ترسیدید که درباره یتیمان نتوانید دادگرى کنید، با زنان دیگرى که براى شما حلالند و دوست دارید با دو یا سه یا چهار تا ازدواج کنید. اگر هم مى‏ترسید که نتوانید میان زنان دادگرى را مراعات دارید به یک زن اکتفاء کنید یا با کنیزان خود ازدواج نمایید این سبب مى‏شود که کمتر دچار کجروى و ستم شوید.

عروة بن زبیر روایت کرده که از حضرت عایشهبدر مورد «وإن خفتم إلا تقسطوا في اليتامى»سوال نمودم عایشه گفت: خواهر زاده‏ام این آیه در مورد دختر یتیمى است که تحت پرورش و تکفل ولى (نامحرم) خود است، و مال و زیبایى دختر یتیم مورد پسند ولى‏اش واقع مى‏گردد، بنابراین او مى‏خواهد که با او ازدواج کند بدون اینکه در دادن مهریه انصاف را پیشه نماید بلکه مى‏خواهد او را با مهریه‏اى ارزان به نکاح خود در بیاورد، بنابراین خداوند در این آیه اولیاى یتیمان را نهى نموده از اینکه آن‌ها را اجبارا نکاح کنند و بر آن‌ها ظلم نمایند و دستور داده که در تعیین و پرداختن مهریه دختران یتیم، انصاف را پیشه کنند و نیز در این آیه دستور داده شده که آن‌ها غیر از دختران یتیم هر زنانى را که مى‏پسندند بروند و با آن‌ها نکاح کنند.

عروة مى‏گوید که عایشه فرمود: مردم بعد از نزول این آیه، در مورد دختران یتیم از پیامبرجبیشتر سؤال کردند، آنگاه خداوند این آیه را نازل کرد: ﴿وَيَسۡتَفۡتُونَكَ فِي ٱلنِّسَآءِۖ. عایشه آیه: ﴿وَتَرۡغَبُونَ أَن تَنكِحُوهُنَّرا نیز چنین تفسیر نموده است:

«که شما وقتى که با دختر یتیمى که ثروت و زیبائى ندارد حاضر به ازدواج نیستید، همچنان نباید با دختر یتیمى به خاطر مال و زیبایى‏اش ازدواج کنید مگر اینکه بطور کامل انصاف را رعایت نموده و ظلمى بر یتیم روا ندارید.»

{بخارى} مطلب دیگرى را که خداوند متعال در سوره نساء براى حفظ حقوق زنان ذکر نموده این است که اگر فکر مى‏کنید نمى‏توانید میان دو همسر برابرى و مساوات و عدالت برقرار نمایید با بیشتر از یک زن ازدواج نکنید. چنانکه خداوند فرموده است:

﴿فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تَعۡدِلُواْ فَوَٰحِدَةً أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡۚ[النساء: ۳] .

یعنى اگر شما ترس از آن داشتید که نمى‏توانید میان چند همسر مساوات برقرار کنید پس با زندگى با یک همسر اکتفا کنید.

۳- زنان در اسلام از ارث سهمیه مى‏برند:

خداوند فرموده است:

﴿لِّلرِّجَالِ نَصِيبٞ مِّمَّا تَرَكَ ٱلۡوَٰلِدَانِ وَٱلۡأَقۡرَبُونَ وَلِلنِّسَآءِ نَصِيبٞ مِّمَّا تَرَكَ ٱلۡوَٰلِدَانِ وَٱلۡأَقۡرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنۡهُ أَوۡ كَثُرَۚ نَصِيبٗا مَّفۡرُوضٗا ٧[النساء: ۷] .

براى مردان و براى زنان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان از خود بجاى مى‏گذارند سهمى است. خواه آن ترکه کم باشد خواه زیاد. سهم هر یک را خداوند مشخص و واجب گردانیده است.

در ایام جاهلیت قبل از اسلام فقط مردان ارث مى‏بردند و زنان از ارث محروم بودند. اسلام به این قانون جاهلى خاتمه داده و براى زن نیز سهمى در ارث مقرر نمود.

{متأسفانه امروز نیز در بعضى مناطق همان قانون جاهلى قریش در مورد ارث زنان اعمال مى‏شود، یعنى فقط مردان و فرزندان پسر از میراث پدر بهره‏مند و زنان و دختران محروم مى‏شوند. (مترجم)} تفاوت میان سهم میراث مرد و سهم میراث زن:

﴿يُوصِيكُمُ ٱللَّهُ فِيٓ أَوۡلَٰدِكُمۡۖ لِلذَّكَرِ مِثۡلُ حَظِّ ٱلۡأُنثَيَيۡنِۚ[النساء: ۱۱] .

«خداوند درباره فرزندانتان به شما فرمان مى‏دهد و بر شما واجب مى‏گرداند که بهره یک مرد به اندازه بهره دو زن مى‏باشد».

از آنجایى که مرد عهده دار تامین نفقه فرزندانش مى‏باشد و نیز در هنگام ازدواج باید مهریه زن را بپردازد، خداوند سهم مرد از میراث را دوبرابر سهمیه زن قرار داده است.

از ابن عباس روایت شده است که: «(در دوران جاهلیت یا قبل از نزول سوره نساء) مال از آن فرزند بود و وصیت نامه به والدین تعلق مى‏گرفت خداوند از این احکام چیزى را نسخ نموده و سهمیه مرد را دو برابر زن قرار داده و براى هر یک از پدر و مادر یک ششم و یک سوم مقرر نموده و سهمیه زن را از مال همسرش یک هشتم و یک چهارم قرار داد و براى شوهر نصف یک چهارم را معین کرد.» (بخارى)

۴- تعهد پرداخت مهریه زن توسط مرد:

مهریه را باید شوهر به زن بپردازد. خداوند متعال فرموده:

﴿وَءَاتُواْ ٱلنِّسَآءَ صَدُقَٰتِهِنَّ نِحۡلَةٗۚ فَإِن طِبۡنَ لَكُمۡ عَن شَيۡءٖ مِّنۡهُ نَفۡسٗا فَكُلُوهُ هَنِيٓ‍ٔٗا مَّرِيٓ‍ٔٗا ٤[النساء: ۴] .

و مهریه زنان را به عنوان هدیه‏اى خالصانه و فریضه‏اى خدایانه بپردازید، پس اگر با رضایت خاطر چیزى از مهریه خود بشما بخشیدند آن را حلال و گوارا مصرف کنید.

ابن عباس مى‏گوید: نحله یعنى مهریه‏

خداوند به شوهران دستور داده تا با زن‌هاى خود به خوبى زندگى کنند و فرموده است ﴿وَعَاشِرُوهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ[النساء: ۱۹] .

یعنى گفتار و کردارتان را بر حسب توان خود با زنان تان نیکو کنید همچنانکه شما انتظار دارید که همسرانتان با شما به نیکى رفتار کنند آنگونه که خداوند فرموده است:

﴿وَلَهُنَّ مِثۡلُ ٱلَّذِي عَلَيۡهِنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ[البقرة: ۲۲۸] .

و براى همسران (حقوق و واجباتى) است (که باید شوهران ادا بکنند) بگونه‏اى شایسته همانگونه که حق شوهران بر آنان واجب است.

و پیامبرجفرمودند: «بهترین شما بهترین‏تان با همسرش است و من از همه شما با همسرانم بهتر رفتار مى‏کنم» شیخ آلبانى این حدیث را صحیح ‏{ترمذى} دانسته است.

شوهر موظف است با زنش به نیکى رفتار کند گرچه او مورد پسندش واقع نشود. خداوند متعال فرموده است:

﴿فَإِن كَرِهۡتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰٓ أَن تَكۡرَهُواْ شَيۡ‍ٔٗا وَيَجۡعَلَ ٱللَّهُ فِيهِ خَيۡرٗا كَثِيرٗا ١٩[النساء: ۱۹] .

و اگر هم از آن‌ها کراهت داشتید چه بسا که از چیزى بدتان بیاید و خداوند در آن خیر و خوبى فراوانى قرار بدهد.

یعنى امید است که اگر شما با وجود نپسندیدن همسرانتان با آن‌ها نیکى کنید خداوند آن زن را مایه خیر و برکت زیادى براى شما در دنیا و آخرت قرار دهد. و پیامبرجفرموده است: «لا يفرك مؤمن مومنة ان كره منها خلقا رضي منها آخر»

گرفتن مهریه از زن بعد از جدایى جایز نیست:

خداوند متعال فرموده:

﴿وَإِنۡ أَرَدتُّمُ ٱسۡتِبۡدَالَ زَوۡجٖ مَّكَانَ زَوۡجٖ وَءَاتَيۡتُمۡ إِحۡدَىٰهُنَّ قِنطَارٗا فَلَا تَأۡخُذُواْ مِنۡهُ شَيۡ‍ًٔاۚ أَتَأۡخُذُونَهُۥ بُهۡتَٰنٗا وَإِثۡمٗا مُّبِينٗا ٢٠[النساء: ۲۰] .

و اگر خواستید همسرى را بجاى همسرى برگزینید. هرچند مال فراونى هم مهر یکى از آنان کرده باشید براى شما درست نیست که چیزى از آن مال را دریافت دارید آیا با بهتان و گناه آشکار، آن را پس مى‏گیرید؟

یعنى اگر کسى از شما قصد جدایى از همسرش را داشت و مى‏خواست همسرش را طلاق بدهدو با زنى دیگر ازدواج نماید نباید مهریه‏اى را که به زنش داده از او پس بگیرد گرچه مال هنگفتى هم باشد.

﴿وَكَيۡفَ تَأۡخُذُونَهُۥ وَقَدۡ أَفۡضَىٰ بَعۡضُكُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ وَأَخَذۡنَ مِنكُم مِّيثَٰقًا غَلِيظٗا ٢١[النساء: ۲۱] .

چگونه آن را بازپس مى‏گیرید و حال آنکه با یکدیگر آمیزش داشته‏اید و هر یک بر عورت دیگرى اطلاع پیدا کرده است و زنان از شما پیمان محکمى گرفته‏اند.

ابن عباس مى‏گوید منظور از این، عقد میان زن و شوهر است.

اگر زنى را مى‏پسندید و مى‏خواهید با او ادامه زندگى بدهید به تعبیر قرآن با «أمساك بمعروف» او را نگهدارید و اگر او را نمى‏پسندید پس «تصریح به احسان کنید، یعنى با پرداخت حق و حقوقى به خوبى او را از خود جدا کنید.

پیامبرجدر خطبه حجة الوداع فرموده: «استوصوا بالنساء خيرا، فإنكم أخذتموهن بأمانة اللّه وأستحللتم فروجهن لكلمة اللّه»{رواه مسلم} و نیز از مظاهر بزرگداشت و تجلیل مقام زن در اسلام، حرام بودن نکاح محارم نسبى و رضاعى است:

﴿حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمۡ أُمَّهَٰتُكُمۡ وَبَنَاتُكُمۡ وَأَخَوَٰتُكُمۡ وَعَمَّٰتُكُمۡ وَخَٰلَٰتُكُمۡ وَبَنَاتُ ٱلۡأَخِ وَبَنَاتُ ٱلۡأُخۡتِ وَأُمَّهَٰتُكُمُ ٱلَّٰتِيٓ أَرۡضَعۡنَكُمۡ وَأَخَوَٰتُكُم مِّنَ ٱلرَّضَٰعَةِ وَأُمَّهَٰتُ نِسَآئِكُمۡ وَرَبَٰٓئِبُكُمُ ٱلَّٰتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ ٱلَّٰتِي دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمۡ تَكُونُواْ دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ وَحَلَٰٓئِلُ أَبۡنَآئِكُمُ ٱلَّذِينَ مِنۡ أَصۡلَٰبِكُمۡ وَأَن تَجۡمَعُواْ بَيۡنَ ٱلۡأُخۡتَيۡنِ إِلَّا مَا قَدۡ سَلَفَۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ٢٣[النساء: ۲۳] .

«خداوند بر شما حرام نموده است ازدواج با مادرانتان، دخترانتان، خواهرانتان، عمه هایتان، خاله هایتان، برادرزادگانتان، خواهرزادگانتان، مادرانى که به شما شیر داده‏اند، خواهران رضاعیتان، مادران همسرانتان، دختران همسرانتان (از مردان دیگر که تحت کفالت و رعایت شما پرورش یافته و با مادرانشان همبستر شده‏اید، ولى اگر با مادرانشان همبستر نشده‏اید گناهى بر شما نیست)، همسران پسران صلبى شما، و اینکه دو خواهر را جمع آورید، مگر آنچه گذشته است، بیگمان خداوند بسى بخشنده و آمرزنده است».

حرام قرار دادن نکاح این افراد حکمت‏هاى بزرگ و اهداف بلندى که فطرت سالم آن را اقتضاء مى‏کند در بر دارد، مثلا فلسفه حرمت نکاح دو خواهر این است که اگر آندو همسر یک مرد باشند در میان خود دشمنى و رقابت مى‏ورزند و با یکدیگر کینه مى‏ورزند و نهایتا به صله رحم لطمه وارد مى‏شود.