وظیفه ولى نسبت به زن
پیامبرجفرموده است: «إذا أتاكم من ترضون خلقه ودينه فزوجوه، إلا تفعلوه تكن فتنة في الأرض وفساد كبير» «هر گاه کسى پیش شما براى خواستگارى دخترتان آمد که اخلاق و دیندارى او مورد پسندتان بود، دخترتان را به ازدواج او در بیاورید و اگر چنین نکنید زمین را فتنه و فساد بزرگى خواهد گرفت.»
۱- ولى زن، باید از خداوند بترسد و او را به ازدواج شوهرى صالح در بیاورد و نباید زن را به ازدواج فردى بد اخلاق و کسى که در دینش ضعیف است در بیاورد یکى از بزرگان فرموده است: هر کسى دختر یا خواهر یا برادرزادهاش را به عقد و ازدواج فردى فاسق در بیاورد گویا خویشاوندى او را قطع نموده است.
و مردى به حضرت امام حسنسگفت: افراد زیادى به خواستگارى دخترم آمدهاند، دخترم را به ازدواج کدام یک از آنها در بیاوردم؟
حسنسفرمود: به کسى که بیشتر از خدا بترسد، زیرا چنین فردى اگر دخترت را بپسندد او را مورد نوازش قرار مىدهد و اگر دخترت مورد پسندش نباشد بر او ظلم نخواهد کرد.
۲- شیخ الاسلام ابن تیمیه/گفته است: اگر دختر، مردى را پسندید که در سطح او بود بر ولیش که پدر یا برادر یا عمویش باشد واجب است که دختر را به نکاح همان مرد در بیاورد، اگر ولى از ازدواج دادن او سر باز بزند، ولى دیگرى که نسب دورترى با زن دارد اقدام به این کار کند. و یا اینکه حاکم این کار را بکند و همه علماء بر این کار اتفاق نظر دارند. بنابر این ولى نمىتواند زن را مجبور به ازدواج با کسى بکند که مورد پسند زن نباشد و نیز به اتفاق علماء ولى نمىتواند مانع ازدواج زن با کسى باشد که مورد پسند زن و همکفو اوست.
زیرا فقط اهل جاهلیت و ظالمان، زنان تحت تکفل خود را طبق اغراض و اهداف مشخص خود، بدون اینکه مصلحت زن را در نظر بگیرند به ازدواج با افرادى که زنان نمىپسندیدند مجبور مىکردند و آنها را از ازدواج با افرادى که از نظر شخصیتى با زن برابر و مورد پسند او بود باز مىداشتند و این عمل را خدا و پیامبرش حرام قرار داده و مسلمین به نامشروع بودن این کار اتفاق نظر دارند.
خداوند بر اولیاى زنان واجب گردانیده تا در امر ازدواج به مصلحت زنان بیاندیشند نه به مصالح خود؛ زیرا زن امانتى است در دست ولى خود که خداوند در مورد امانت فرموده است:
﴿۞إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُكُمۡ أَن تُؤَدُّواْ ٱلۡأَمَٰنَٰتِ إِلَىٰٓ أَهۡلِهَا وَإِذَا حَكَمۡتُم بَيۡنَ ٱلنَّاسِ أَن تَحۡكُمُواْ بِٱلۡعَدۡلِۚ﴾[النساء: ۵۸] .
«بىگمان خداوند به شما دستور مىدهد که امانتها را به صاحبان آن برسانید، و هنگامى که در میان مردم به داورى نشستید دادگرانه داورى کنید».
حتى اگر فردى از دیدگاه مسلمانان، صالح و نیکو باشد مىتوان به او پیشنهاد کرد که با دخترش یا خواهرش ازدواج کند همانگونه که حضرت عمر بن الخطابسبه حضرت عثمانسپیشنهاد کرد تا با دخترش حفصهب ازدواج نماید، سپس به حضرت ابوبکرسپیشنهاد کرد تا اینکه پیامبرجحفصه را خواستگارى نمود و با او ازدواج کرد.
۳- همچنین جایز است که زن به مرد صالح و نیکو کار پیشنهاد ازدواج بدهد به ویژه اگر زن ولى و سرپرستى نداشته باشد، خدیجه بنت خویلد قبل از بعثت به پیامبرجپیشنهاد ازدواج داد و او بهترین همسرى بود که پیامبرجرا پناه داد و با جان و مالش به او کمک نمود و هیچ کس این کار خدیجه را عیب نگرفت، در صورتى که بزرگان و اشراف قریش قبلا به خواستگارى او آمده بودند و او همه را رد نموده بود.