کرامت زن مسلمان
زنان مسلمان در صدر اسلام افرادى را که در خطر بودند پناه مىدادند و اسیران را آزاد مىکردند که همه اینها بیانگر این است که زن مسلمان از نهایت احترام و عزت برخوردار بود، ام هانى بن ابى طالب دو تن از خویشاوندان شوهرش را که محکوم به مرگ بودند پناه داد، او مىگوید: در سال فتح مکه نزد پیامبرجرفتم دیدم که آنحضرتجمشغول غسل کردن است و فاطمه با لباسش او را مىپوشاند سلام کردم، پیامبر« گفت چه کسى است؟ گفتم من ام هانى دختر ابو طالب هستم، پیامبرجفرمود: خوش آمدى اى ام هانى! بعد از اینکه پیامبرجفارغ شد برخاست و در حالى که پارچهاى به خود پیچیده بود، هشت رکعت نماز خواند، چون نمازش را تمام کرد گفتم: اى پیامبر خدا! برادرم علىسمىخواهد مردى را که من پناه دادهام به قتل برساند، من بن هبیره را پناه دادهام، پیامبرجفرمود: کسى را که تو پناه دادهاى ما نیز هم پناه دادیم.
ابوالعاص بن ربیع شوهر قبلى دختر پیامبر زینب را که هنوز مسلمان نشده بود و زینب به همین دلیل از او جدا شده بود، به اسارت در آمده بود ابوالعاص از زینب خواست که او را پناه بدهد، زینب به او وعده داد که کارى برایش بکند منتظر ماند تا پیامبرجبا مسلمین نماز صبح را بخواند، آنگاه از در خانهاش که به مسجد باز مىشد با صداى بلند آواز داد که من ابوالعاص بن ربیع را پناه دادهام، پیامبرجفرمود: اى مردم! شما شنیدید زینب چه گفت؟ مردم گفتند بله، پیامبرجفرمود: سوگند به ذاتى که جانم در دست اوست من قبلا خبر نداشتم تا آلان که من و شما این کلمات را با هم شنیدیم، سپس ادامه داد که مسلمانان علیه دشمنان خود دست واحدى هستند، و ادنىترین آنها با دیگران برابر است، آنگاه به زینب چنین فرمود: ما نیز پذیرفتیم پناه کسى را که به تو پناه دادهاى»
سپس وقتى پیامبرجبه خانهاش وارد شد زینب پیش او رفت و از پیامبرجخواست تا اموال ابو العاص را که به غنیمت گرفته شده بود به وى بر گردانند و پیامبرجنیز چنین کرد، بعد ابو العاص به مکه برگشت و حقوق و دیونى که بر گردنش بود هر یک را به صاحبانش باز گرداند و سپس به مدینه بر گشت و مسلمان شد و پیامبرجهمسرش زینب را دوباره به عقد او در آورد[۲۵] .
[۲۵] سیر اعلام النبلاء ج ۱ ص /۳۳۲ الاصابة۴۸/۷