خداوندأراضی است، و شیعه نفرین میکند؟
سپس ای شیعهی عزیز، با من بیا به قضیهی دیگری در مورد اصحاب کرامشبپردازیم. به حقیقت خداوند متعال از آن بزرگواران راضی گردید، و سند رضایت و مدح خود را در قرآن مجید بر آنها نازل فرمود، برای اینکه تا قیامت آن را تلاوت کنند، آنجا که خداوندأفرمود:
﴿۞لَّقَدۡ رَضِيَ ٱللَّهُ عَنِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ يُبَايِعُونَكَ تَحۡتَ ٱلشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمۡ فَأَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ عَلَيۡهِمۡ وَأَثَٰبَهُمۡ فَتۡحٗا قَرِيبٗا١٨﴾[الفتح: ۱۸].
«خداوند از مؤمنان راضی گردید همان دم که در زیر درخت با تو بیعت کردند. خدا میدانست آنچه را که در درون دلهایشان (از صداقت و ایمان و اخلاص و وفاداری به اسلام) نهفته بود، لذا اطمینان خاطری به دلهایشان داد، و فتح نزدیکی را (گذشته از نعمت سرمدی آخرت) پاداششان کرد».
و در آیهی دیگر فرمود:
﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِينَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ كَرِيمٞ٧٤﴾[الأنفال: ٧۴].
«بیگمان کسانی که ایمان آوردهاند و مهاجرت کردهاند؛ و در راه خدا جهاد نمودهاند، و همچنین کسانی که پناه دادهاند و یاری کردهاند، (هر دو گروه) آنان حقیقه مؤمن و باایمانند (و شایسته واژه مهاجر و انصارند و تار و پود جاودانه پرچم اسلامند و) برای آنان آمرزش (گناهان از سوی یزدان منان) و روزی شایسته (در بهشت جاویدان) است».
و فرمودهی خدا در سوره (فتح:۲٩):
﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِيمَاهُمۡ فِي وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِۚ وَمَثَلُهُمۡ فِي ٱلۡإِنجِيلِ كَزَرۡعٍ أَخۡرَجَ شَطَۡٔهُۥ فََٔازَرَهُۥ فَٱسۡتَغۡلَظَ فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ يُعۡجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلۡكُفَّارَۗ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمَۢا٢٩﴾[الفتح: ۲٩].
«محمد فرستاده خدا است، و کسانی که با او هستند در برابر کافران تند و سرسخت، و نسبت به یکدیگر مهربان و دلسوزند. ایشان را در حال رکوع و سجود میبینی. آنان همواره فضل خدای را میجویند و رضای او را میطلبند. نشانه ایشان بر اثر سجده در پیشانیهایشان نمایان است. این، توصیف آنان در تورات است، و اما توصیف ایشان در انجیل چنین است که همانند کشتزاری هستند که جوانههای (خوشههای) خود را بیرون زده، و آنها را نیرو داده و سخت نموده و بر ساقههای خویش راست ایستاده باشد، بگونهای که برزگران را به شگفت میآورد. تا کافران را به سبب آنان خشمگین کند. خداوند به کسانی از ایشان که ایمان بیاورند و کارهای شایسته بکنند آمرزش و پاداش بزرگی را وعده میدهد».
و خداوند متعال فرمود:
﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ١٠٠﴾[التوبة: ۱۰۰]
«پیشگامان نخستین مهاجران و انصار، و کسانی که به نیکی روش آنان را در پیش گرفتند و راه ایشان را به خوبی پیمودند، خداوند از آنان خوشنود است و ایشان هم از خدا خوشنودند، و خداوند برای آنان بهشت را آماده ساخته است که در زیر (درختان و کاخهای) آن رودخانهها جاری است و جاودانه در آنجا میمانند. این است پیروزی بزرگ و رستگاری سترگ».
آیاتی که در رابطه با این موضوع در قرآن ذکر شده زیاد و متعدد هستند، و تمام آنها شامل مدح و ثنا و اعلان خوشنودی از اصحاب بزرگوارشاست.
چطور خدای متعال از آنها راضی شده ولی شما جماعت شیعهی امامیه آنها را دشنام میدهید و طعنه میزنید و قدر و منزلت و جایگاه آنها را پایین میآورید؟ آنها کسانی هستند که پیامبرصدر خصوص ایشان فرمودند: «لا تسبوا أصحابی، فو الذي نفسی بيده لو أنّ أحدکم أنفق مثلَ اُحد ذهبا ما أدرك مدّ أحدهم ولا نصيفه»متفق علیه.
یعنی: «یاران مرا ناسزا نگویید، قسم به کسی که جان من در دست او است اگر کسی از شما به مقدار کوه اُحد جواهرات را صرف کند، به مشتی از صدقه و حتی به نیم مشت آنها نمیرسد». [حدیث متفق علیه است].
اما آخوندهای شیعه در بارهی آن بزرگواران که حامل پرچم اسلام به همهی اقطار زمین در مشرق و مغرب بودند، و با جان و مال خود در راه خدا تلاش کردند و جهاد نمودهاند، چه میگویند.
برادر محترم، دوست دارم دو عبارت از گفتار آخوندهای شما را برایت نقل کنم، یکی از آنها از گذشتگان شیعه آن هم شیخ استادتان «کلینی) از کتاب (الکافی) و دیگر از علمای معاصرین که (خمینی) است و از کتاب (کشف الاسرار).
اوّل (کلینی) در بارهی ابوبکر و عمر میگوید: «شیخین (ابوبکر و عمر) بدون توبه از دنیا رفتند، و فراموش کرده بودند با امیرمؤمنان چه کردند، لعنت خدا و فرشتگان ومردم برآنان باد». (پناه بر خدا از کفر).
اما (خمینی) با صراحت گفته: «ابوبکر و عمر و عثمان خلفای رسول خداصنبودهاند، بلکه فراتر از آن، آنها احکام خدا را تغییر دادند، حرام خدا را حلال نمودند، و به فرزندان پیامبرصستم روا دیدند، و نسبت به قوانین خدا و احکام دین جاهل بودند».
توجه کن قرآن کریم در بارهی اصحاب بزرگوار چه میفرماید، و شیعه در مورد آنها چه میگویند. قرآن از آنها اعلان رضایت میکند و شیعه آنها را دشنام و نفرین میگویند، کدام را تصدیق نماییم؟
قطعاً انسان مؤمن و پرهیزگار و با تقوا کلام پروردگار جهانیان را تصدیق مینماید.
ای برادر محترم، بیا با هم به این حادثه گوش دهیم که داستان یکی از آخوندهای شیعهی امامیه است و (مصطفی حسینی طباطبائی) آن را در کتابش(حل اختلاف شیعه و سنی در مسئله امامت) نقل کرده است.
قصه- از ابراهیم بن قدامه بن حاطب از پدرش، و او هم از علی بن ابی الحسین ملقب به زین العابدین روایت شده که گفت: «چند نفر از اهل عراق نزد من آمدند، از ابوبکر و عمر و عثمان یاد کردند و به آنها طعنه زدند، بعد علی بن حسین؛ خطاب به آنها گفت: آیا شما از مهاجرین اولیه هستید که خداوند در مورد آنها فرموده:
﴿لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ ٱلَّذِينَ أُخۡرِجُواْ مِن دِيَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا وَيَنصُرُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلصَّٰدِقُونَ٨﴾[الحشر: ۸].
«همچنین غنائم از آنِ فقرای مهاجرینی است که از خانه و کاشانه و اموال خود بیرون رانده شدهاند. آن کسانی که فضل خدا و خوشنودی او را میخواهند، و خدا و پیغمبرش را یاری میدهند. اینان راستانند».
آن چند نفر در جواب گفتند: خیر ما آنها نیستیم.
گفت: پس شما از انصار و یاری دهندگان پیامبرصهستید که خداوند در وصف آنها فرمود:
﴿وَٱلَّذِينَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلۡإِيمَٰنَ مِن قَبۡلِهِمۡ يُحِبُّونَ مَنۡ هَاجَرَ إِلَيۡهِمۡ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمۡ حَاجَةٗ مِّمَّآ أُوتُواْ وَيُؤۡثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ وَلَوۡ كَانَ بِهِمۡ خَصَاصَةٞۚ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفۡسِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ٩﴾[الحشر: ٩].
«آنانی که پیش از آمدن مهاجران خانه و کاشانه (آئین اسلام) را آماده کردند و ایمان را (در دل خود استوار داشتند) کسانی را دوست میدارند که به پیش ایشان مهاجرت کردهاند، و در درون احساس و رغبت نیازی نمیکنند به چیزهائی که به مهاجران داده شده است، و ایشان را بر خود ترجیح میدهند، هرچند که خود سخت نیازمند باشند. کسانی که از بخل نفس خود، نگاهداری و مصون و محفوظ گردند، ایشان قطعاً رستگارند».
باز هم در جواب گفتند: نه، ما از انصار نیستیم.
زین العابدین گفت: اما شما خودتان را از آن دو دسته تبرئه ساختید، و من هم گواهی میدهم که شما از جمله کسانی نیستید که خداوندأدر شأن آنها میفرماید:
﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ١٠﴾[الحشر: ۱۰].
«کسانی که پس از مهاجرین و انصار به دنیا میآیند، میگویند: پروردگارا! ما را و برادران ما را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتهاند بیامرز. و کینهای نسبت به مؤمنان در دلهایمان جای مده، پروردگارا! تو دارای رأفت و رحمت فراوانی هستی».
سپس زین العابدین فرمود: بیرون شوید، خدا شما را لعنت کند».
***