داستان پاچنار یزد
داستان پاچنار یزد از اشاره فردی به خوابی شروع میشود که ادعا میکند او در کنار قبر پدرش وقتی خواب بوده، به مسجد جمکران دعوت میشود. به مسجد جمکران میرود و در میان راه تابلویی که در خواب دیده را در مسیر راه میبیند و همانجا پیاده میشود. با پیرمردی که خود را سید خراسانی معرفی میکند همصحبت شده و در آنجا به طریق طی الارض مشهد الرضا را زیارت میکند و باز میگردد. بامزگی اصلی داستان اینجاست که آنجا به او توصیه مهدیه پاچنار و دستور پخت آش هر ساله در روز تولد یکی از پنج تن را میکنند.
فرد مذکور ادعا میکند این خواب را در تاریخ ۲۳/۴/۷۷ میبیند و پس از چند روز بعد بساط آش و دیدن نور و شفای مریضها شروع میشود. و بنای آش ظهور! گذاشته میشود. به سرعت هیات امنایی تشکیل شده و خادمینی و دار العنایتی. زمان که میگذرد پوچی و تهی بودن حرفها عیان میشود. مسئولین جلوگیری میکنند و غائله ختم میشود. از این گونه مساجد در بابل هم راه اندازی شد که البته هنوز دائر است.
دلایل اینجانب در رد این داستان به پایان رسید.
و اما شما که دلایل مرا خواندید خود قضاوت کنید!
﴿وَٱلَّذِينَ ٱجۡتَنَبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ أَن يَعۡبُدُوهَا وَأَنَابُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰۚ فَبَشِّرۡ عِبَادِ١٧ ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ هَدَىٰهُمُ ٱللَّهُۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمۡ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ١٨﴾[الزمر: ۱۷-۱۸].
«و کسانى که از عبادت طاغوت پرهیز کردند و به سوى خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست؛ پس بندگان مرا بشارت ده! همان کسانى که سخنان را مىشنوند و از نیکوترین آنها پیروى مىکنند؛ آنان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند».
البته بحث و جدل با آنهایی که دلشان آمادگی پذیرفتن حرف حق را ندارد کمی مشکل است.
برای معرفی این افراد، بهتر است نمونهای از این افراد را معرفی نمایم.
از یکی از دوستان پرسیدم بهترین افرادی که تاکنون به این دنیا آمدهاند چه کسانی هستند؟ در پاسخ گفت ۱۴ معصوم. گفتم اگر خدا بخواهد بهتر از آنان آورد چه؟ گفت: نمیکند! گفتم پس تکلیف آیات:
﴿وَرَبُّكَ ٱلۡغَنِيُّ ذُو ٱلرَّحۡمَةِۚ إِن يَشَأۡ يُذۡهِبۡكُمۡ وَيَسۡتَخۡلِفۡ مِنۢ بَعۡدِكُم مَّا يَشَآءُ كَمَآ أَنشَأَكُم مِّن ذُرِّيَّةِ قَوۡمٍ ءَاخَرِينَ١٣٣﴾[الأنعام: ۱۳۳].
«پروردگارت بىنیاز و مهربان است؛ اگر بخواهد، همه شما را مىبرد؛ سپس هر کس را بخواهد جانشین شما مىسازد؛ همانطور که شما را از نسل اقوام دیگرى به وجود آورد».
چه میشود؟ گفت مشیت خدا براین است که اینها از بقیه برترند! گفتم شاید تابحال بهترین بوده باشند! اما من و تو چه کسی هستیم برای خدا مشیت تعیین کنیم؟ حال اگر خدا خواست بهتر از آنان بیافریند مگر از من و تو سوال میکند؟ در ضمن فکر نمیکنی مسیحیان همین اشتباه را کردند و این اشتباه باعث شد از پذیرفتن حق سرباز زنند؟ زیرا آنان میگفتند عیسی پسر و دست راست خداست و بهتر از او در عالم نخواهد آمد و همین امر موجب گمراهی آنان شد. همه میدانیم پیامبری پس از محمد بن عبدالله نیست. اما شخص بهتر و عابدتر چه؟ اینکه کسی بهتر از او خواهد آمد یا خیر به اذن الهی است و نه من! در ضمن مسیحیان دلایلی متقن نسبت به ادعایشان داشتند. عیسی بدون پدر متولد شد، معجزاتی بسیار سترگ و حیرت آوربه اذن پروردگار انجام داد که خداوند آنها را تایید نموده است:
﴿إِذۡ قَالَ ٱللَّهُ يَٰعِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ٱذۡكُرۡ نِعۡمَتِي عَلَيۡكَ وَعَلَىٰ وَٰلِدَتِكَ إِذۡ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِ تُكَلِّمُ ٱلنَّاسَ فِي ٱلۡمَهۡدِ وَكَهۡلٗاۖ وَإِذۡ عَلَّمۡتُكَ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَٱلتَّوۡرَىٰةَ وَٱلۡإِنجِيلَۖ وَإِذۡ تَخۡلُقُ مِنَ ٱلطِّينِ كَهَيَۡٔةِ ٱلطَّيۡرِ بِإِذۡنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيۡرَۢا بِإِذۡنِيۖ وَتُبۡرِئُ ٱلۡأَكۡمَهَ وَٱلۡأَبۡرَصَ بِإِذۡنِيۖ وَإِذۡ تُخۡرِجُ ٱلۡمَوۡتَىٰ بِإِذۡنِيۖ وَإِذۡ كَفَفۡتُ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ عَنكَ إِذۡ جِئۡتَهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡهُمۡ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٞ١١٠﴾[المائدة: ۱۱۰].
«هنگامى را که خداوند به عیسى بن مریم گفت: «یاد کن نعمتى را که به تو و مادرت بخشیدم! زمانى که تو را با» روح القدس «تقویت کردم؛ که در گاهواره و به هنگام بزرگى، با مردم سخن مىگفتى؛ و هنگامى که کتاب و حکمت و تورات و انجیل را به تو آموختم؛ و هنگامى که به فرمان من، از گل چیزى بصورت پرنده مىساختى، و در آن مىدمیدى، و به فرمان من، پرندهاى مىشد؛ و کور مادرزاد، و مبتلا به بیمارى پیسى را به فرمان من، شفا مىدادى؛ و مردگان را (نیز) به فرمان من زنده مىکردى؛ و هنگامى که بنى اسرائیل را از آسیب رساندن به تو، بازداشتم؛ در آن موقع که دلایل روشن براى آنها آوردى، ولى جمعى از کافران آنها گفتند: اینها جز سحر آشکار نیست!»
و و از همه مهمتر آنکه سرانجام در حضور آنان به آسمان صعود کرد:
﴿بَل رَّفَعَهُ ٱللَّهُ إِلَيۡهِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا١٥٨﴾[النساء: ۱۵۸].
«بلکه خدا او را به سوى خود، بالا برد. و خداوند، توانا و حکیم است».
و این موضوع تنها خاص عیسی بن مریم و مادرش بوده که خداوند آنها را به عنوان نشانهای از قدرت خود قرار داده است:
﴿وَٱلَّتِيٓ أَحۡصَنَتۡ فَرۡجَهَا فَنَفَخۡنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلۡنَٰهَا وَٱبۡنَهَآ ءَايَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ٩١﴾[الأنبياء: ۹۱].
«و به یاد آورزنى را که دامان خود را پاک نگه داشت؛ و ما از روح خود در او دمیدیم؛ و او و فرزندش [= مسیح] را نشانه براى جهانیان قرار دادیم!»
حال خیلی جای تعجب نیست که آنها به بیراهه رفتند. واقعا با دیدن این همه معجزات عجیب و غریب، خیلی درک وشعور میخواهد که عیسی را همتای خدا قرار ندهیم!
این دوست عزیز جوابی برای گفتن نداشت!
حال اگر کسی دلایل منطقی را نپذیرفت از اکنون به بعد میگوییم دین شما از آن خودتان و دین من هم از آن خودم (لکم دینکم و لي دین)(کافرون). پروردگار متعال نیز پیش از این در این خصوص آیاتی نازل فرمودند:
﴿وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيۡكَ إِعۡرَاضُهُمۡ فَإِنِ ٱسۡتَطَعۡتَ أَن تَبۡتَغِيَ نَفَقٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ أَوۡ سُلَّمٗا فِي ٱلسَّمَآءِ فَتَأۡتِيَهُم بَِٔايَةٖۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَمَعَهُمۡ عَلَى ٱلۡهُدَىٰۚ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِينَ٣٥﴾[الأنعام: ۳۵].
«و اگر اعراض (نپذیرفتن حق و روی گرداندن) آنها بر تو سنگین است، چنانچه بتوانى نقبى در زمین بزنى، یا نردبانى به آسمان بگذارى (و اعماق زمین و آسمانها را جستجو کنى، چنین کن) تا آیه (و نشانه دیگرى) براى آنها بیاورى! (ولى بدان که این لجوجان، ایمان نمىآورند!) امّا اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) بر هدایت جمع خواهد کرد. (ولى هدایت اجبارى، چه سودى دارد؟) پس هرگز از جاهلان مباش!»
جالب است که بدانید مسئولین با افتخار اعلام میدارند که این مسجد در شبهای شعبانیه (ماه شعبان) در مجموع ۲ میلیون زائر دارد! مراسم حج ابراهیمی که آرزوی یک ونیم میلیارد تا دو میلیارد مسلمان است در طی حدود یک ماه ذیحجه، هر ساله میهمان دو و نیم میلیون نفر است که از سراسر دنیا (حدود ۵۵ کشور مسلمان و تقریبا همین مقدار کشور غیر مسلمان که دارای سکنه مسلمان است) به مکه مسافرت مینمایند. حال ما چگونه مسحور این سخنان پوچ شدهایم که هر سال این تعداد زائر طی چند روز به به یابانهای اطراف قم میروند. در این در حالی است که در ۶ کیلومتری همین مسجد، شهر قم با آن همه عالم و اسلام شناس وجود دارد که نه تنها از این کار جلوگیری نمینمایند بلکه به این موضوع دامن میزنند: