توقیع نهایی امام زمان و داستان ایجاد مسجد جمکران

فهرست کتاب

حضرت آیت الله شیخ حسین نورى همدانى

حضرت آیت الله شیخ حسین نورى همدانى

بنده که در اواخر سال ۱۳۶۲ قمرى به حوزه مقدسه قم آمدم، پس از چند روزى سخت مریض شدم و چون در مضیقه اقتصادى بودم از مراجعه به طبیب هم ناتوان بودم، با زحمت زیاد به مسجد مقدس جمکران به قصد استشفاء رفتم، پس از انجام اعمال مسجد و توسل به حضرت ولى عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء از مسجد خارج شدم و چند دقیقه‌اى (چون آن روز غیر از یک مسجد کوچک با چند اطاقى که در جوار مسجد بود چیز دیگرى نبود) نشستم که خوابم گرفت، و چون بیدار شدم اثرى از آن بیمارى در خود ندیدم. در سال ۱۳۷۸ براى نماز استسقاء و طلب باران مرتبه اول به خاکفرج رفتیم و نماز را در آن‌جا خواندیم ولى من اثرى ندیدم. اما دفعه دوم که مى‌خواستیم نماز استسقاء را بخوانیم به جمکران آمدیم، چون ماه رمضان بود و مردم همه روزه بودند و البته نماز باران سه روز روزه لازم دارد، با آنکه در آن روز یک لکه ابرى هم در آسمان نبود، همان شب باران حسابى نازل شد و دلیلش این بود که این دفعه ما به امام عصر÷پناه آورده بودیم. همان شب خیلى‌ها به من تلفن زدند که آقا این چه کرامتى است؟! و من مطمئن بودم (ما خودمان که لیاقتش را نداریم) ولى در میان مستمعین و حضار که بیشتر پیرمرد و زن و زوّار بودند حتماً افراد دل شکسته و مستجاب الدعوة وجود داشت.