بدعت و پیامدهای سوء آن بر امت

۵- عرف و آداب و رسوم محلی

۵- عرف و آداب و رسوم محلی

ادله‌ی تعیین شده (اعم از نص و یا استنباط) از قرآن و سنت و اجماع گرفته می‌شود.

آداب و رسوم برخی یا بیشتر کشورها و یا سخنان بسیاری از علماء و پارسیان و امثال اینها، ارزش مخالفت با حدیث رسول الله صرا ندارد.

هر کس معتقد باشد که عادات و رسومی که با سنت صحیح مخالف است و امت آنها را تأیید کرده و ناپسند نداسته، جایز است، مانند نمازهای سنتی که پیش از نماز جمعه [۳۴]خوانده می‌شود و یا مولود خوانی به مناسبت تولد پیامبر [۳۵]صو یا مذهب گرای [۳۶]؛ باید بداند که این فهم او اشتباه و عقیده اش نادرست است؛ زیرا همواره در هر زمان کسانی بوده‌اند که این رسوم را نا پسند دانسته‌اند.

وقتی که در زمان امام مالک /، بیشتر علمایی که در علم و ایمان مقام بلندی داشتند، عمل اهل مدینه را به عنوان حجت نپذیرفتند و اعتقاد داشتند که سنت همانطور که برای دیگران حجت است برای اهل مدینه هم حجت می‌باشد، هر چند مخالف رسم و عمل شان باشد؛ پس چگونه می‌توان بر عادات و آداب و رسوم مردم و عرف‌های فاسد یا گروه نادانی که ایمانی کامل به خدا و رسول ندارند و در علم و دانش تخصصی هم نداشته و خودشان را رئیس مردم می‌دانند، اعتماد کرد.

شاعر چه نیکو سروده [۳۷].

آزاده کسی که آداب و رسوم مخالف را درهم شکسته و راه صحیح را در پیش می‌گیرد، هر چند با جماعتها باشد، و آنگاه که مردم از روی نادانی به حقیقت پشت کنند، در میان مردم پرچم حقیقت را برافراشته نگه دارد و در پیروی حق، از ملامت ملامتگران باکی نداشته باشد، هر چند در آستانه نابودی قرار گیرد.

برادر مسلمان! حق با اشاره انگشتان زیاد و غوغای تبلیغاتی و جو سازی‌های گمراه کننده، شناخته نمی‌شود بلکه حق نوریست که همیشه می‌درخشد، هر چند در زندگی یک نفر باشد، همواره سخنانی از سلف صالح در تأیید این حقیقت نقل شده.

عبدالله بن مسعود سمی‌گوید: «جماعت (نجات یافته) آن است که بر حق باشد، هر چند تنها تو باشی» [۳۸].

قاضی عیاض /‌ می‌گوید: «بر توست که راه حق را لازم بگیری و از اندک بودن سالکان آن وحشت نکنی، و هرگز به راه باطل نروی و فریب کثرت هلاک شدگان را نخوری» [۳۹].

این کلمات در توصیف گروه مؤمنی است که بر سنت رسول الله پایبند و آن را با چنگ و دندان نگه می‌دارند و در وضعیتی که عموم مردم منحرف و گمراه هستند این گروه راه راست را در پیش می‌گیرند و مخالفت منحرفان آنان را به بیراهه نمی‌کشاند، چرا که منحرفان از ارزش وجودی اندکی برخوردارند، هر چند تعدادشان زیاد باشد.

رسول الله صمی‌فرماید: «همانا اسلام با غربت آغاز شد و بزودی همچون روز آغازین غریب خواهد شد، خوشا به حال غریبان؛ پرسیدند: آنان چه کسانی هستند؟ فرمود: «کسانی که در زمان انحراف مردم به اصلاح دعوت می‌دهند» [۴۰]. و در جایی دیگر فرمود: «خوشا به حال غریبان! مردمان صالحی که در میان عده کثیری از مردم شرور قرار گرفته‌اند، آنانی که تأیید کنندگانشان کمتر از مخالفانشان هستند» [۴۱].

برادر ایمانی، شیفته و دلباخته‌ی این باش که در پیروی از قرآن و سنت و اجتناب از بدعت و طرفداران آن، برادر پیامبر باشی.

رسول الله صمی‌فرماید: «دوست داشتم برادرانمان را می‌دیدم، گفتند: ای رسول خدا مگر ما برادران تو نیستیم؟! فرمود: شما اصحاب من هستید؛ برادرانمان کسانی هستند که تا بحال نیامده‌اند» [۴۲].

آری، غربا، برادران رسول الله هستند، آنان که در زمان گروه گروه شدن است، سنت پیامبر را با چنگ و دندان می‌گیرند، و در تاریکیهای انحراف و گمراهی، بر پیروی از راه و روش پیامبر استوارند، خوشا بحال آنان و خجسته با فرجامشان.

[۳۴] ر. ک. الفتاوی الکبری ابن تیمیه ۱/۱۶۲ دارالمعرفة بیروت والأجوبة النافعة /۱۶-۳۳ آلبانی. [۳۵] ر.ک. فیما قیل فی المولد من الغلو والإجحاف ابوبکر الجزائری. [۳۶] ر.ک. کتابی که مؤلف به نام مؤلفات سعید حوی: دراسة و تقویم ص ۸۷-۸۹. [۳۷] و اقبال به همین مفهوم می‌گوید:

مسلمانی که داند رمز دین را
نساید پیـش غیـر الله جبین را
اگر گردون به گرد او نـگردد
به گرد خود بگرداند زمین را «مترجم»

[۳۸] ر.ک. مشکاه المصابیح ، تحقیق آلبانی (۱/۶۱). [۳۹] مدارج السالکین، ابن قیم (۱.۲۲). [۴۰] السلسلة الأحادیث الصحیحة (۱۲۷۳). [۴۱] صحیح الجامع الصغیر(۳۸۱۶). [۴۲] تخریج المسلم.