بدعت و پیامدهای سوء آن بر امت

اسباب بدعت‌گذاری در دین

اسباب بدعت‌گذاری در دین

بی‌خبری از سنت پاک و علم مصطلح حدیث، بگونه‌ای که صحیح را از ضعیف و درست را از نادرست تشخیص نمی‌دهند، شرایط بوجود آمدن بدعت و کثرت احادیث ضعیف و موضوع را فراهم می‌کند.

مانند بدعت «وحدة الوجود» که بر اساس حدیث موضوع: «ما ما وسعني سمائي ولا أرضي ولكن وسعني قلب عبدي الـمؤمن» «آسمان و زمینم مرا در خود جای نداد ولی قلب بنده مؤمنم مرا در خود جای داد» بوجود آمده و مانند: بدعت نور محمدی صکه بر اساس حدیثی موضوع و جعلی: «أول ما خلق الله نور نبيك يا جابر» «اولین چیزی که الله آفرید، نور پیامبر تو بود، ای جابر!»

و نیز بدعت آفرینش مخلوقات به خاطر محمد صکه به حدیث دروغین: «لولاك لولاك لما خلقت الأفلاك» «اگر تو نبودی، افلاک (مخلوقات) را نمی‌آفریدیم» بر می‌گردد، و به این دروغ پرداز پوشیده نماند اگر مخلوقات نبودند، محمد صمبعوث نمی‌شد؛ خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ ١٠٧[الأنبیاء: ۱۰۷]. «تو را نفرستادیم مگر برای رحمت بر عالمیان».

۲- مردم رئیسانی جاهل انتخاب می‌کنند و از آنان فتوا می‌پرسند و آنان را آموزش می‌دهند و در نتیجه بدون علم به نام دین الله فتوا می‌دهند و در چنین شرایطی استحسان. که بر پایه هواپرستی و رأی شخصی استوار است زیاد می‌شود. پیامبر صمی‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لاَ يَقْبِضُ الْعِلْمَ انْتِزَاعًا، يَنْتَزِعُهُ مِنَ الْعِبَادِ، وَلَكِنْ يَقْبِضُ الْعِلْمَ بِقَبْضِ الْعُلَمَاءِ، حَتَّى إِذَا لَمْ يُبْقِ عَالِمًا، اتَّخَذَ النَّاسُ رُءُوسًا جُهَّالاً فَسُئِلُوا، فَأَفْتَوْا بِغَيْرِ عِلْمٍ، فَضَلُّوا وَأَضَلُّوا» [۵۱]. «خداوند علم را با بیرون کردن از قلوب علماء نمی‌گیرد، بلکه آن را وسیله‌ی وفات علماء می‌گیرد تا اینکه هیچ عالمی نماند، در آن وقت مردم، جاهلان را سران خود قرار می‌دهند و مسائل دینی را از آنان می‌پرسند و آنان هم بدون علم فتوا می‌دهند و در نتیجه خودشان گمراه شده و دیگران را نیز گمراه می‌کنند» و این یکی از نشانه‌های قیامت است. پیامبر صفرموده است: «إِنَّ مِنْ أَشْرَاطِ السَّاعَةِ أَنْ يَلْتَمِسَ الْعِلْمَ عِنْدَ الأَصَاغِرِ». «همانا یکی از نشانه‌های قیامت این است که بدنبال علم پیش اصاغر بروند» و ابن مبارک /می‌گوید: منظور از اصاغر بدعتیان است.

۳- عادات، رسوم و خرافاتی که شریعت هیچ دلالتی بر آن ندارد و مورد قبول عقل هم نیست، مانند عزاداری و بدعت زیارت، شاعر گوید: «عروسی، عزاداری، زیارت و دید و بازدید اگر خلاف سنت باشد صاحب منزل بد بخت و بیچاره می‌شود».

۴- تقلید و اعتقاد به عصمت ائمه مجتهد و یا مقدس دانستن شیوخ بگونه‌ای که مقامشان را نزدیک مقام پیامبران برسانند [۵۲].

۵- پیروی از آیات و روایات متشابه؛ خداوند متعال می‌فرماید: ﴿فَأَمَّا ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمۡ زَيۡغٞ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَٰبَهَ مِنۡهُ ٱبۡتِغَآءَ ٱلۡفِتۡنَةِ وَٱبۡتِغَآءَ تَأۡوِيلِهِۦ[آل‌عمران: ۷]. «اما کسانی که در دلهایشان کثری است برای فتنه انگیزی و تاویل به دنبال متشابهات می‌افتند».

[۵۱] متفق علیه. [۵۲] نگاه: «هدیة السلطان إلی مسلمی بلاد الیابان» با تحقیق مؤلف.