بدعت و پیامدهای سوء آن بر امت

شناخت بدعت واجب است

شناخت بدعت واجب است

زیرا پیامبر صفرموده: «كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ، وَكُلُّ ضَلَالَةٍ فِي النَّارِ». «تمام بدعتها گمراهی‌اند و فرجام همه گمراهی‌ها آتش است». از این فرموده‌ی پیامبر استنباط می‌شود که شناخت بدعتها (در دین) و اجتناب از آنها واجب است. همانطور که شاعر می‌گوید:

«شر را شناختم، نه به خاطر شر بودنش؛ بلکه به خاطر حفاظت خود از آن، هر کس خیر را از شر تشخیص ندهد، بدام آن گرفتار می‌شود».

اصل این مسئله در سنت مشخص و واضح است؛ بدلیل حدیث حذیفه بن الیمان: «كَانَ النَّاسُ يَسْأَلُونَ رَسُولَ اللَّهِ جعَنِ الْخَيْرِ وَكُنْتُ أَسْأَلُهُ عَنِ الشَّرِّ مَخَافَةَ أَنْ يُدْرِكَنِى» «مردم از رسول الله در خصوص خیر می‌پرسیدند و من از بیم گرفتار شدن بدام شر، از شر سؤال می‌کردم».

۲- در شیوه‌ی عبادت تنها به شناخت سنت اکتفا نشود؛ بلکه باید بدعتهایی را که ناقص عبادت به شیوه‌ی سنت است را بشناسیم؛ همانطور که در باب ایمان، شناخت توحید بدون شناخت شرک، کافی نیست. خداوند متعال با اشاره به این حعقیقت بزرگ می‌فرماید: ﴿فَمَن يَكۡفُرۡ بِٱلطَّٰغُوتِ وَيُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱسۡتَمۡسَكَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰ لَا ٱنفِصَامَ لَهَاۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[البقرة: ۲۵۶].

«بنابراین کسی که به طاغوت کفر ورزد و به الله ایمان آورد، به محکمترین دستاویز‌ها در آویخته است که اصلاً گسستن ندارد و الله شنوا و دانا است».

این اصل اساسی محسوب می‌گردد که خداوند رسولان را برای تحقق آن مبعوث کرده و می‌فرماید: ﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ[النحل: ۳۶]. «در میان هر ملتی پیغمبری فرستادیم تا خداوند را عبادت و از طاغوت دوری کند».

این اصلی است که مؤمنان در زندگی شان عملی کرده‌اند، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ ٱجۡتَنَبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ أَن يَعۡبُدُوهَا وَأَنَابُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰۚ فَبَشِّرۡ عِبَادِ ١٧[الزمر: ۱۷]. «کسانی که از عبادت طاغوت دوری می‌گزینند و به سوی الله باز می‌‌گردند، ایشان را بشارت باد، پس مژده بده به بندگانم را».

و پیامبر صاین امر را مورد تأکید قرار داده و می‌فرماید: «مَنْ قَالَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَكَفَرَ بِمَا يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَرُمَ مَالُهُ وَدَمُهُ وَحِسَابُهُ عَلَى اللَّهِ» [۴۹]. «هر کس لا إله إلا الله بگوید و به معبودان غیر از الله کفر ورزد، مال و خونش حرام می‌گردد و حسابش با خداست».

خدا و رسول تنها به پذیرفتن توحید اکتفاء نکردند بلکه کفر به غیر از الله را نیز لازمه‌ی آن دانسته‌اند، این امریست که شناخت شرک و کفر بر اساس آن ضروری است؛ و گرنه انسان نا خودآگاه بدام آن گرفتار می‌شود.

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَمَا يُؤۡمِنُ أَكۡثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشۡرِكُونَ١٠٦[یوسف: ۱۰۶]. «بیشترشان به الله ایمان ندارند و مشرکند».

مسئله سنت و بدعت هم بدون تفاوت به همین صورت است؛ این امر در سفارش پیامبر به اصحابش واضح و روشن است، عرباض بن ساریه ساز پیامبر صروایت می‌کند: «فَعَلَيْكُمْ بِسُنَّتِى وَسُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الرَّاشِدِينَ الْمَهْدِيِّينَ عَضُّوا عَلَيْهَا بِالنَّوَاجِذِ وَإِيَّاكُمْ وَمُحْدَثَاتِ الأُمُورِ فَإِنَّ كُلَّ بِدْعَةٍ ضَلاَلَةٌ». «بر شماست که از سنت من و خلفای راشدین راهیافته پیروی کرده، آن را با دندانهایتان محکم بگیرید و بر شماست که از امور نو پیدا دوری کنید؛ زیرا تمام بدعتها گمراهی‌اند».

در این حدیث پیامبر با اشاره به حدیث مذکور، مسلمانان را به التزام به سنت و دوری از بدعت دستور می‌دهد این مسئله‌ای است که در عالم واقعیت نیز مشهود است؛ زیرا شناخت یک چیز بدون ضد آن نمی‌شود. ابن قتیبه دینوری می‌گوید: «... هرگز حکمت و قدرت بدون خلق هر چیز به همراه ضد آن تشکیل نمی‌شود و هر چییز با ضد خودش شناخته می‌شود بنابراین، نور با ظلمت، علم با جهالت، خیر با شر، نفع با ضرر و شیرینی با تلخی شناخته می‌شود» [۵۰].

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡأَزۡوَٰجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلۡأَرۡضُ وَمِنۡ أَنفُسِهِمۡ وَمِمَّا لَا يَعۡلَمُونَ ٣٦[یس: ۳۶]. «پاک است [ذاتى‏] که همه گونه‏ها را آفرید، از [قبیل‏] آنچه زمین مى‏رویاند و از [جنس‏] خودشان (انسانها) و از آنچه نمى‏دانند».

منظور از ازواج، هر نوع مخلوق و ضد آن است، مانند مذکر و مؤنث. ﴿وَأَنَّهُۥ خَلَقَ ٱلزَّوۡجَيۡنِ ٱلذَّكَرَ وَٱلۡأُنثَىٰ ٤٥[النجم: ۴۵]. «و او زوجین، مذکر و مؤنث را خلق کرده است». و این موضوع در کلمه‌ی شهادتین (لا إله إلا الله، محمد رسول الله) واضح است چون در شهادت اول سلب و ایجاب و نفی و اثبات است و الوهیت را از غیر الله نفی و سلب کرده؛ زیرا کسی جز الله سزاوار این امر نیست و الوهیت تنها برای الله ثابت است؛ چون او تنها معبود بر حق است و در شهادت دوم، پیروی از غیر پیامبر نفی شده و تنها امر به پیروی از پیامبر صمی‌کند.

نتیجه: معنای شهادت اول این است که هیچ معبود بر حقی جز الله نیست و معنای شهادت دوم این است که هیچ کس جز رسول الله صبر حق نیست.

۳- لذا بر دعوتگران واجب است که مسلمانان را از بدعتها و شرک بر حذر داشته و به توحید و سنت فرا خوانند و دعوت به الله بر همین استوار است. خداوند می‌فرماید: ﴿وَلۡتَكُن مِّنكُمۡ أُمَّةٞ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلۡخَيۡرِ وَيَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ١٠٤[آل‌عمران: ۱۰۴]. «باید از میان شما گروهی باشند که به نیکی دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند و آنها خود رستگارند».

منظور از امر به معروف امر به توحید و سنت است و منظور از نهی از منکر، بر حذر نمودن از شرک و بدعت است؛ با همین شیوه، امت محمدی به عنوان بهترین امت برای مردم بیرون شدند و افضلترین امتها گردیدند، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِۗ[آل‌عمران: ۱۱۰]. «شما بهترین امت هستید که به سود انسانها آفریده شده اید. امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و به خدا ایمان دارید».

متأسفانه این امر از اکثر گروههای مسلمان معاصر به علت عدم آگاهی از اسباب گرفتار شدن بدام بدعت و بی‌خبری از سود خاتمه‌ی بدعتی، مخفی مانده است. اسبابی که انسان را بدام بدعت گرفتار می‌کند بسیار زیاد است و چه بسا که برخی علماء نیز بدان مبتلا شده‌اند.

[۴۹] مسلم. [۵۰] تاویل مختلف الحدیث، ابن قتیبه ص ۱۴ ، دارالکتاب العربی – بیروت.