اسرار هزار ساله [دعوت از پیشوایان دین کنونی ایران و سخنرانان و نویسندگان و جمعیتهای طرفدار آن]
علی اکبر حکمی زادهمعلومات کتاب
- مؤلف: علی اکبر حکمی زاده
- مترجم: تالیف
- تاریخ انتشار: سه شنبه, ۱۳ فروردین ۱۳۹۲
- به روز رسانی: سه شنبه, ۰۴ دی ۱۴۰۳
- دیوی : 297/4
- صفحه: 91
- مشاهده : 533532
- دانلودها: 127832
چکیده کتاب
نقد و بررسی اجمالی خرافات و موهومات رایج در جامعه شیعه ایران است. اثر حاضر، به قلم یکی از متفکران معاصر نوشته شده که پیش از تحولش، یکی از روحانیون حوزه قم بود. وی پس از بازاندیشی در باورهای شرکآلود و بیاساس شیعه، 13 سئوال مهم درباره اساس این مذهب و عقاید نادرستش مطرح کرد و علمای آن روزگار (سال 1322 شمسی) را به تحدی طلبید و چون پاسخی از آنان نشنید، دغدغههای فکریاش را ابتدا در نشریه پرچم و سپس به صورت کتابی مستقل منتشر نمود. وی در این اثر میکوشد تا مردم غفلتزده ایران را متوجه انحرافات و دوگانگیهای عقیدتی شیعه نموده و آنان را به مسیر سعادت اسلام رهنمون گردد. موضوع پرسشها و انتقادات کتاب بدین شرح است: شرک بودن توسل به پیامبر صلی الله علیه وسلم و ائمه برای عرض حاجت، استخاره کردن به جای تعقل و مشورت، جعلی بودن ادعای امامت، دروغ بودن ثواب و برکات زیارت و درخواست از مردگان، تخطئه ولایت فقیه و مجتهد، وظایف دولت در قبال جامعه، بحث در حرمت یا حلّیت مالیات، ناسخ و منسوخ در قرآن و پویاییِ فقه، ظنی بودن احادیث و تعارض آن با عقل و آسیبشناسیِ دین در جامعه.
- مؤلف: علی اکبر حکمی زاده
- مترجم: تالیف
- تاریخ انتشار: سه شنبه, ۱۳ فروردین ۱۳۹۲
- به روز رسانی: سه شنبه, ۰۴ دی ۱۴۰۳
- دیوی: 297/4
- صفحه: 91
- مشاهده: 533532
- دانلودها: 127832
فهرست کتاب
کلیدواژهها
علی اکبر حکمی زاده
«علی اکبر حکمیزاده» در شهر قم در خانوادهای متدین چشم به جهان گشود. پدرش، حجةالاسلام و المسلمین شیخ مهدی قمی پایین شهری، از بارزترین علمای شهر قم در زمان خودش بود و هنگامی که مرجع بزرگ، آیتالله شیخ عبدالکریم حایری، از اراک به قم نقل مکان کرد و حوزهی علمیه (مرکز تدریس دینی) را در سال 1340 هـ.ق بنیان نهاد، از ایشان استقبال و مهماننوازی کرد. شیخ مهدی قمی همچنین داماد آیتالله ابوالحسن طالقانی، پدر مرجع تقلید مبارز و مشهور ایرانی آیتالله سید محمود طالقانی است، یعنی «حکمیزاده» پسر خواهر مرجع مجاهد آیتالله طالقانی است.
علی اکبر حکمیزاده در این جو علمی در شهر قم نشو و نما یافت و زندگیاش را به عنوان طلبهی علوم شرعی آغاز کرد. او در این راه گامهای مهمی پیمود به گونهای که حاشیهای بر کتاب «الکفایة فی اصول الفقه» آخوند خراسانی نوشت، کتابی که آخرین کتاب اصولی است که در مرحلهی سطح تدریس میشود. بدین ترتیب حکمیزاده در زمرهی علمای مقلد مذهب تشیع درآمد و لباس عالمان دین را بر تن کرد، حتی در مجالس عزاداری حسینی به مرثیه خوانی پرداخت، رسول جعفریان، مورخ شیعی معاصر، او را از خطیبان سخنور و مرثیه خوانان خوب به شمار آورده است.
چنین مینماید که حکمیزاده از همان آغاز تعلیماتش، شخصیتی نافذ و تأثیرگذار و تا حدودی از تفکرات احمد کسروی، سکولار ملحد، متأثر بوده است. از اینجا بود که گام به گام از رویهی تقلیدی به سوی عقلانیتی عصری تحول یافت. با وجود این او هیچگاه به مرز الحاد و انکار اساس دین نرسید بلکه بر اساس اسلام ماند، اما به انتقاد از بیشتر عقاید و اعمال شیعیان که به اسم دین رواج یافته بود پرداخت و از سیاستهای غربیسازی رضاخان دفاع کرد. او خودش را خلع لباس کرد، سپس کتاب کوچک یا رسالهای را که با آن مشهور شد یعنی رسالهی «رازهای هزار ساله» را نوشت و آن را در مجلهی «پرچم» در سال 1322هـ.ش (مطابق با سال 1363هـ.ق یا 1944م) منتشر کرد، و در آن با نقدی گزنده و پرطعن، بسیاری از عقاید و اعمال رایج میان شیعیان امامی را مورد هجوم قرار داد، و تفکر شایستگی شرع برای هر زمان و مکان و همچنین امکان تطبیق شریعت اسلام با وضعی که در آن به سر میبرد را رد کرد و به سوی تبعیت از قانون عقل و طبیعت و سازگاری با عصر نو فراخواند.
با این رساله، او حرکتی در میان جامعهی دینداران به راه انداخت، حرکتی که دو تن از بزرگان شیعه در زمان خودش را نشانه رفته بود:آیتالله خالصی و آیتالله خمینی.
بعد از آن حکمیزاده به کار تجاری پرداخت و در آن مهارت یافت. و بقیهی عمرش را دور از ساحت علمی و دینی و به صورت گمنام زندگی کرد تا اینکه در سال 1407هـ.ق یا 1987م. در تهران وفات یافت.