گفتار ششم: حدیث
دین امروز ما میگوید: «وظیفهای را که خدا برای آدمی قرار داده، درمیان همین احادیثی است که ما در دست داریم» و بر این سخن هم دلیل از کتاب و سنت و عقل و اجماع آوردهاند؛ ولی همۀ آنها را خودشان جواب دادهاند، به جز دو دلیل که آن را هم من جواب میدهم و سپس دلیلهای درست نبودن این اخبار را میآوریم.
اول: دلیل «انسداد» است که میگویند ما میدانیم خدا ما را مکلف کرده و میدانیم که آن تکلیف هم در میان همین اخبار است. حال که دست ما به علم نمیرسد، ناچاریم به همین اخبار عمل کنیم. این سخن را اگر کمی از هم بشکافیم، میبینیم کفر آشکاری است، زیرا خدا همه چیز این زمین را برای آدمی آفریده و آدمی را هم برای پیمودن راه حق؛ حال اگر کسی بگوید که خدا باب علم به این راه را هم بر روی او بسته، اسم این خدا را چه میتوان گذاشت؟
آیا هیچ ستمکاری و یا هیچ دیوانه چنین کاری را میکند که کسی را به کاری وادارد و اسبابش را از او بگیرد. همین دولت که شما او را «ظَلَمه» میخوانید، تا حکم خود را به کسی ابلاغ نکند، یا وسیلۀ عمل به آن را در دسترس نگذارد، از شما کاری را نمیخواهد؛ پس چگونه بر خدای توانا و مهربان روا میشمارید که هزاران سال این اشرف مخلوقات خود را سرگردان گذارد و او را حواله کند به این احادیثی که صدها و شاید هزارها سال ناپاک در ساختن آنها به کار رفته؟ ما قوانین طبیعت و حکم عقل را که با روشنترین بیان و بیهیچ واسطه، ارادۀ الهی را بیان میکند کنار میاندازیم و آنگاه مانند آن گدایانی که جامۀ خود را در خانه میگذارند و برهنه بر سر راه مینشینند و میلرزند، میگوییم: خدا باب علم را به روی ما بسته؛ و حال آنکه اگر کسی به فطرت اولی خود باشد با یک نگاه این را در مییابد که اگر دری را بر روی ما بستند، معنایش این است که از آن در نباید رفت.
دلیل دوم که برای درست بودن اخبار آوردهاند، سیرۀ عُقلاست، یعنی اگر کسی خبری را از جایی شنید، آن را میپذیرد (مانند تاریخ)؛ پس ما هم باید این اخبار را بپذیریم. آری، این سخن درست است، ولی تا وقتی که دلیلی بر نادرستی آن نداشته باشیم؛ چنان که امروز به همین جهت، تاریخ پیشدادیان را نمیپذیریم؛ و ما گذشته از آنها که تا اینجا گفته شده، شش دلیل بر نادرستی این احادیث داریم که اول به تفصیل نوشته شده بود، ولی در اینجا برای اختصار، فهرستوار آورده شد:
بسیاری از احادیث با عقل نمیسازد (نمونههای چندی از این اخبار در گفتارهای پیش گذشت)؛
بسیاری از اینها با علم و گاهی با حس نمیسازد (نمونۀ حدیث دیده شود)؛
بسیاری از اینها با زندگی نمیسازد. (گفتار حکومت و قانون دیده شود)؛
بیشتر اینها خودشان با هم نمیسازند. (کتابهای حدیث پر است از اینها)؛
میدانیم بسیاری از این احادیث ساختگی است (کتابهای در آیه قسمت حدیث موضوع یا مجعول دیده شود).
این اخبار، ظنّی است و به حکم عقل و قرآن، پیروی ظنّ جایز نیست: ﴿وَإِنَّ ٱلظَّنَّ لَا يُغۡنِي مِنَ ٱلۡحَقِّ شَيۡٔٗا ٢٨﴾ [۲۴].
[۲۴] «و در واقع، گمان در [وصول به] حقیقت هیچ سودى نمىرساند». [النجم : ٢٨].