تمجید مسوره بن مخرمهس
امام احمد روایت میکند: «حسن بن حسن [۱۱۱]به مسور نامهی نوشت و از دخترش خواستگاری کرد، او گفت: شب نزد من بیا، شب وقتی حسن آمد مسور بعد از حمد خدا گفت: هیچ سبب و نسب و وصلتی را از نسب و وصلت شما بیشتر دوست ندارم، اما رسول خدا فرمود: فاطمه پارهی تن من است آنچه او را شاد کند مرا شاد میکند و آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت میکند، و روز قیامت اسباب قطع میگردد جز سبب و نسب من، و زن تو دختر فاطمه [۱۱۲]است، اگر دخترم را به ازدواج شما دربیاورم این عمل او را ناراحت میکند، و اینگونه با عذرخواهی از او جدا شد» [۱۱۳].
نگاه کنید چقدر این صحابی بزرگوار فاطمه دختر پیامبر جرا گرامی میدارد که حتی بعد از مرگش به او احترام میگذارد و احساسات او را در باره نوهاش رعایت میکند.
و وصلت با یکی از سران بنیهاشم را از دست میدهد.
[۱۱۱] او حسن بن حسن بن علی ابن ابی طالبسمشهور به حسن مثنی بود. [۱۱۲] همسرش فاطمه بنت حسینسبود. [۱۱۳] فضائل الصحابه: ۱۳۴۷ و مستدرک حاکم: ۴۷۴۷.