تهاجم فکری
در طول تاریخ مسلمانان با جنگهای بزرگی رو به رو شدهاند، اما این جنگها یکجانبه و جزئی نبودهاند، بلکه در اغلب موارد همه جانبه بوده و تمام زمینههای مادی و معنوی را دربر گرفتهاند. بدون شک عواملی که سبب بروز این جنگها میشدند، از لحاظ کمی و کیفی متفاوت بودهاند، اما این امر سبب بیتفاوتی مسلمانان نشده و هر بار با در نظرگرفتن شرایط و اوضاع و احوال فکری، سیاسی و نظامی عکس العمل نشان داده و با روشی منطقی و حکمتآمیز به مقابله با دشمنان پرداختهاند.
محرک و دلیل اصلی اتخاذ چنین روشهایی، عقیدهی پاک و منابع غنی و خالص اسلام و نیز تأثیر روش تربیتی مسلمانان با الهام از قرآن مجید و فرمودههای گوهر بار پیامبر جبوده است، از آنجا که ایمان عمیق همیشه پشتیبان موضعگیریهای مسلمانان بوده، لذا این جنگها هیچگاه بر وضعیت زندگی مسلمانان و جامعهی اسلامی تأثیر مخربی نداشتهاند.
واقعیت روشن و انکارناپذیری که به آن اعتراف کرد، این است که دشمنان اسلام - مخصوصاً در چند سدهی اخیر - برای ایجاد تفرق و پراکندگی میان مسلمانان و تضعیف همه جانبهی آنها متفق و متحد بودهاند، به همین دلیل همیشه در رسیدن به آمال و اهداف پلیدشان موفق بودهاند، پرواضح است که هرگاه قدرت ایمان رو به ضعف و سستی نهد و پایبندی دلها نسبت به اصول عقاید کم شود، مسلمانان نیز قدرت و توان آزادی و آزادگی را از دست خواهند داد.
مهمترین این حملات تهاجمات فکری هستند که طبق نقشههای دقیق پایهریزی شده و عملی میگردند؛ مهمترین اهداف آنها نابودی نهایی اصولی هستند که به هر نحوی با اسلام مرتبطاند، مخصوصاً مسایل عقیدتی، فکری و اخلاقی.
اغلب کشورهای غربی تلاش میکنند تا جهان اسلام را در دایرهی فکری خویش محاصره کنند و آنگاه تهاجم فکری خود را علیه مسلمانان آغاز کنند، حال اگر مسلمانان در دورههای گذشته به آثا مخرب و خطرناک این توطئههای دقیق و حسابشده پی نبردهاند، امروزه به شیوهای کاملاً علنی به اندیشه و تفکرات جوانان مسلمان شبیخون میزنند و جهان اسلام را دچار خطرناکترین بحرانها میکنند، عدهی زیادی از روشنفکران نیز آگاهانه یا ناآگاهانه تحت تأثیر این تهاجمات فکری قرار گرفتهاند.
بیتردید شعارهای فریبندهای که تحت عناوین مختلف به جهان اسلام ترزیق میشوند، از سلاحهای پیشرفتهی امروزی بسی خطرناکترند، زیرا اینگونه تهاجمات علیه بعد روحی و معنوی و وسیع برای ویراننمودن پایههای تفکر اسلامی در شخصیت انسان مسلمان. جدیدترین و پیشرفتهترین سلاحی که امروزه به منظور فریفتن و منحرفکردن جوانان و روشنفکران مسلمان از آن استفاده میشود، ایجاد شک و تردید در مسائل عقیدتی است، این امر زمینهی مناسبی را برای تسلط افکار و عقاید غربیها بر عقاید دینی و فرهنگ و آداب و رسوم ملی آنها فراهم مینماید.
ناگفته پیداست که فرهنگ انحرافی و ضد اخلاقی غربیها نه تنها با عقیدهی پاک اسلام، بلکه حتی با فطرت سالم همهی انسانها در تضاد است، به این ترتیب آنها میکوشند تا سد راه پیشرفت علم و تکنولوژی مسلمانان شده و آنها را عقب مانده نگهدارند. برای تحقق این منظور نقشههای طولانی مدتی را طراحی کردهاند تا فرزندانمان را از دین اسلام دور کنند اگرچه ثمرهی این کار در دراز مدت آشکار گردد.
این نقشهها اگرچه طولانیمدت بوده و آهسته و پیوسته پیش میروند، اما در عوض گام به گام [۱]و دقیق به سوی هدف حرکت میکنند، به همین دلیل اغلب مسلمانان از توطئه و سیاستهای آنان غافل و بیخبرند، علی الخصوص که نقشههای خود را تحت نامهایی نظیر: علم و تکنولوژی، روشنفکری، آزادی، تساوی و برابری و... طراحی نموده و اهداف پلیدشان را زیر این نقابهای خوش آب و رنگ و فریبنده پنهان میکنند و به این شیوه خنجر زهرآگین خود را از پشت به مسلمانان میزنند.
[۱] ﴿لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ﴾[النور: ۲۱]. «یعنی از توطئهها و نقشههای گام به گام شیطان (و ایادی و پیروان او) پیروی نکنید». (مترجم)