تهاجم فکری

طرفداران قدرت‌های بیگانه در کشورهای اسلامی

طرفداران قدرت‌های بیگانه در کشورهای اسلامی

در میان کشورهای اسلامی افراد و گروه‌هایی وجود دارند که پشتیبان و آلت دست تهاجم فکری‌اند و هدف آن‌ها آشفته‌نمودن برنامه‌های اسلام و ایجاد تفرقه میان مسلمانان می‌باشد، این گروه‌ها تحت عناوین مختلفی چون مبارزه با استعمار، دفاع از حقوق اقلیت‌ها و مستضعفان و... فعالیت می‌کنند که به طور کلی می‌توان آن‌ها را به چهار دسته تقسیم کرد:

گروه اول: کسانی هستند که از بیگانگان تقلید می‌کنند، هدف این گروه اجرای پروژه‌ی مخالفت با دین و ملیت است و این کار به خاطر به دست‌آوردن مال و ثروت و مقام و منافع موقت و زودگذر انجام می‌گیرد.

گروه‌های مختلفی در کشورهای اسلامی دروازه‌ی گنجینه‌های مادی و معنوی را به روی دشمنان باز نموده‌اند که به برخی از این گروه‌ها اشاره می‌کنیم:

الف- گروهی که اعضای تشکیل‌دهنده‌ی آن سیاستمداران هستند و طبق نقشه‌های دقیق و حساب‌شده اقدام می‌کنند. مانند: احزاب و سازمان‌های ناسیونالیسم عربی و غیر عربی.

ب- گروه سرمایه‌داران که برای کسب ثروت برنامه‌ریزی می‌کنند.

ج- گروه‌های نظامی که نقشه‌هایشان را برای میدان جنگ طراحی می‌کنند و از طریق نیروی نظامی به پروژه‌ی مذکور خدمت می‌کنند. مانند: ژنرال‌های نظامی ترکیه و محافظ و پاسدار تفکر لائیسم هستند.

د- گروه‌های التقاطی؛ گروه‌هایی هستند که تهاجمات فکری خود را متوجه دین و ملیت می‌کنند، آن‌ها شور و اشتیاق مردم را نسبت به دین کم نموده و عقاید خرافی را وارد دین می‌کنند، وضعیت دنیای اسلام را آشفته نموده و بالآخره کاری می‌کنند که مردم را از دین خدا متنفر سازند و حتی برخی از آن‌ها صراحتاً با دین به مخالفت می‌پردازند و سد راه دعوت اسلامی می‌گردند، اهم اهداف این گروه‌ها را می‌توان در دو پروژه خلاصه کرد:

پروژه‌ی اول: برخی از مسلمانان ساده‌لوح را تحریک می‌کنند تا عقاید و باورهای نادرست و اشتباه را به عنوان باورهای اصیل دینی بپذیرند و به این طریق آن‌ها را از واقعیت دین دور می‌کنند.

پروژه‌ی دوم: اسلام را به عنوان دین عقب‌مانده به مردم معرفی می‌کنند تا جوانان مسلمان را از آغوش خانواده و تربیت خانوادگی جدا کنند و تربیت دینی آن‌ها را از اساس ویران نمایند و آن‌ها را مطابق برنامه‌ی خودشان تربیت کنند.

گروه دوم: این گروه متجاوزان اند؛ یعنی آن‌هایی که از کل قوانین و برنامه‌های اسلام یا فرهنگ و ملیت‌شان و یا از قسمت‌هایی از آن‌ها تجاوز نموده و آن را مقبول نمی‌دانند، این‌ها خطرناک‌ترین گروه‌اند. این طبقه پرچمدار ایدئولوژی و فلسفه‌ی الحادی - به اصطلاح - روشنفکران [۱۴]غرب اند.

این گروه حقیقتاً در هر مکان و زمانی سربازان تهاجم فکری‌اند و در خودِ کشورهای اسلامی تحت عناوینی چون: ملی‌گرایی، عدالت و دادپروری، آزادی زنان و غیره، در کمین انسان‌های ساده‌لوح نشسته‌اند.

این گروه عقاید و باورهای نادرست را - که اغلب از طرف دشمنان اسلام یا دوستان نادان وارد اذهان مردم شده‌اند - به عنوان باورهای دینی به مردم شناسانده و با این توطئه مردم را از اسلام ناب متنفر می‌سازند و به تبلیغ و ترویج ایدئولولژی غربی‌ها می‌پردازند که هم غیر واقعی و نادرست است و هم با وضعیت جوامع اسلامی ناسازگار می‌باشد، این گروه‌ها نقشه‌هایشان را چنان طراحی می‌کنند که نسل‌ها یکی بعد از دیگری براساس همین باورهای غلط و خرافی تربیت شوند تا از اسلام حقیقی دور شده و کم کم از آن متنفر گردند و از هرآنچه به نام اسلام شناخته شود، بیزار باشند و نهایتاً اسلام را به عنوان عقایدی کهنه‌پرستانه و بی‌اساس و بی‌استفاده و عقاید خویش را به عنوان افکاری روشن‌فکرانه و مترقی به دیگران معرفی می‌کنند.

گروه سوم: این گروه آدم‌های سهل‌انگار و بی‌توجه اند، این‌ها هیچ توجهی به وقایع و رویدادهای اطراف خود ندارند و هیچ اهمیتی به تغییر و تحولات و جریان‌های جامعه‌ی خود نمی‌دهند و تمام هم و غمشان جمع‌آوری مال و ثروت و خوش‌گذرانی است و بس! آن‌ها خود را به این امور مشغول می‌گردانند، و آروزهایشان را اینگونه تحقق می‌بخشند.

برخی از آن‌ها چنان وانمود می‌کنند که گویا دارای وجدان و عقیده‌ای پاک و خالص بوده و مرتکب اشتباه و خطا نمی‌شوند، در حالیکه غیر از منافع شخصی خویش به چیز دیگری نمی‌اندیشند، این گروه خیلی راحت به خرید و فروش اجناس و کالاهای حرام می‌پردازند، از کتب و روزنامه و نشریات مختلف گرفته - که به اخلاق و عقاید دینی حمله می‌کنند - تا اجناس مختلفی که به هر نحو به زیان جامعه‌ی اسلامی تمام خواهند شد.

هر مؤسسه و سازمانی که به آن‌ها پول خوبی پیشنهاد کند! خیلی راحت خود و فرزندانشان را به استخدام آن‌ها درخواهند آورد و از آن‌ها حمایت و پشتیبانی می‌کنند، این گروه نیز بسیار خطرناک اند، چرا که بی‌سر و صدا پروژه‌ی استعمارگران را پیش می‌برند و این مسأله خود از عقب‌نشینی در میدان جنگ خطرناک‌تر است.

گروه چهارم: مدافعان خودی هستند؛ این گروه کسانی هستند که با تفکر محدود و سطحی خویش به شریعت اسلام زندگی و دیگر قضایا می‌نگرند، این‌ها اهداف و فلسفه‌ی عقیده‌ی دین را درک ننموده و نمی‌دانند که دین اسلام برنامه‌ای کامل و واقع‌گرا بوده و پاسخگوی تمامی نیازهای بشری است و راه حل‌های مناسبی برای رفع مشکلات سیاسی، فکری، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد.

این قبیل گروه‌ها برای حفظ مقام و موقعیت شخصی خویش با داعیان دین به مخالفت پرداخته و با حیله و نیرنگ به اغفال و گمراه‌کردن مردم می‌پردازند و در فرصت‌های مناسب شایعه پراکنی می‌کنند تا زمینه‌ی تهاجم فکری را آماده کنند.

علاوه بر همه‌ی این‌ها برای تحمیل ایدئولوژی غربی، وسایل و تاکتیک‌های مختلفی نظیر: زور و فشار، تهدید و تطمیع را به کار می‌گیرند و سد راه پیشرفت اسلام و مسلمانان آگاه و دلسوز می‌گردند و نمی‌گذارند مسلمانان خدمات عام المنفعه داشته باشند، تا مستضعفان همیشه گرسنه و بی‌پناه باشند و هیچگاه به فکر مقابله با استعمارگران نیفتند.

[۱۴] دیدگاه قرآن نسبت به جاهل و دانا براساس مدارک و مدارج علمی نیست، بلکه براساس میزان پذیرش حق می‌باشد؛ یعنی هرکس حق‌پذیر باشد عالم، و هرکس آن را نپذیرد جاهل است. (مترجم)