تهاجم فکری

نقش تبلیغات در کشورهای جهان سوم

نقش تبلیغات در کشورهای جهان سوم

پروژه تبلیغات یکی از ثروت‌های مهم هر ملتی است، به همین سبب بایستی با تمام وجود برای تجهیزش کوشید و به شیوه‌ای مؤثر و اساسی از آن بهره گرفت، اساساً پیشرفت و تبلیغات، دو روی سکه هستند و هرکدام بر دیگری تأثیر می‌گذراند. از طرفی با توجه به موقعیت‌های سیاسی، اقتصادی و رشد فکری یک جامعه تغییر می‌کنند و در پروژه‌ای تازه مداوم و همه جانبه برای آزادی انسان و تأمین آسایش اجتماع و بنیان‌نهادن جامعه‌ای آزاد مطمئن و توانمند برای مقابله با فقر و عقب‌ماندگی علمی و هدفمند علیه این منطقه‌ی مهم و استراتژیک (جهان سوم) در جریان است و ثابت‌ماندن وضعیت کنونی جهان سوم و اختلافات میان ملل و کشورهای منطقه دلیل خوبی برای اثبات این ادعاست. مثلاً: اختلافات عرب با عرب، فارس و عرب، ترک و عرب، ترک و کرد و غیره.

دشمنان کشورهای جهان سوم موارد اختلاف و اتفاق این کشورها و همچنین حقایق موجود و روش‌های روانه جلوه‌دادن آن‌ها را به خوبی می‌دانند و در فرصت‌های مناسب از آن‌ها به نفع خود بهره می‌گیرند.

تبلیغات تحمیلی استعمارگران علیه کشورهای جهان سوم آنچنان با قدرت عمل می‌کند که می‌توان گفت: این کشورها را تحت محاصره‌ی خود قرار داده و بیشتر مردم آن کشورها را زیر نفوذ تبلیغاتی خود قرار می‌دهد و قدرت تفکر آزاد و مستقل را از آن‌ها سلب می‌کند، حتی در بعضی موارد عده‌ای از مردم دقیقاً افکار و دیدگاه دستگاه‌های تبلیغاتی غرب را منعکس نموده و در واقع بلندگوی بدون هزینه‌ی این دستگاه‌ها می‌گردند، اگر کشورهای قدرتمند بخواهند مطابق نقشه‌ای منظم دیدگاه و نظریات خود را به رقبا و مخالفانشان تحمیل کنند، تلاش می‌کنند تا از طریق دستگاه‌های تبلیغاتی داخلی و خارجی وابسته به خود به ترویج و تبلیغ شعارهایی بپردازند که از حق و حقوق انسان‌ها (حقوق بشر) بحث می‌کند.

آن‌ها در شعارهای خود چنین عنوان می‌کنند که دفاع از حقوق بشر مهم‌ترین و اساسی‌ترین هدف آن‌هاست، در حالیکه تبلیغات جهان سومی‌ها ارزش چندانی برای انسان‌ها قایل نیست، هدف آن‌ها القای این دیدگاه به مردم جهان است، حال تفاوتی ندارد که خود مستقیماً مسؤول این دستگاه‌های تبلیغاتی باشند، یا به هر نحوی با آن‌ها ارتباط داشته باشند. اگر بنا باشد که تبلیغات کشورهای جهان سوم هم مانند دنیای غرب باشد، این نوع تبلیغ خود به خود از وضعیت موجود در منطقه دور بوده و باارزش‌های انسانی بیگانه است، زیرا چنین تبلیغاتی متأثر از وضعیت زندگی جامعه‌ی غرب می‌باشد.

این نوع تبلیغات آیینه‌ی تمام نمای اهداف، افکار، اندیشه‌ها و عقاید دنیای غرب است؛ از طرفی دیگر این تبلیغاتی غرب بوده و درست به همان سبک و شیوه و سیاست آن‌ها عمل می‌کند و به جای آنکه مستقل و آزاد کار کرده و خلاق باشد و به رشد و گسترش تمدن و آداب و رسوم ملی کمک کند و مراقب اهداف و سرمایه‌های حساس و مهم خود باشد، به فرهنگ و تمدن بیگانه خدمت می‌کند.

دنباله‌روی مُقلدبودن تبلیغات جهان سوم تأثیرات مخرب و خطرناکی بر فرد و اجتماع گذاشته است که به عنوان مثال به چند مورد از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

۱- نظارت شدید دولت بر دستگاه‌های تبلیغات در کشورهای جهان سوم سبب شده که توانایی افراد نادیده گرفته شود و حقوق آن‌ها ضایع گردد و افراد نتوانند به شیوه‌ای عملی با تأثیرات منفی آن رویارویی کنند و حضور فعالی در عرصه‌ی زندگی اجتماعی داشته باشند، زیرا آن‌ها باید مقلد و دنباله‌رو سیستم‌هایی باشند که علیه اسلام تبلیغ می‌کنند. تبلیغات این کشورها بایستی دقیقاً مطابق خواست استعمارگران بوده و هیچ ضرری برای آن‌ها دربر نداشته باشد و توطئه‌ها و نقشه‌های پلید آنان را به خطر نیندازد.

۲- افکار مردم را توسط سریال‌هایی که مبین دیدگاه غربی‌ها نسبت به زندگی بوده و طبعاً متفاوت از دیدگاه مسلمانان می‌باشد، سست و ضعیف می‌گردانند. از طرفی این سریال‌ها افکار عمومی مردم را هم دچار شکست و ناکامی می‌نمایند و آن‌ها را نسبت به وقایع اطراف خود بی‌تفاوت می‌کنند و افراد را چنان به خود مشغول می‌کنند که قدرت تغییر و دگرگونی محیط آشفته‌ی اطراف را از آن‌ها می‌گیرد و سرانجام ناامید و سرگردان تسلیم وضعیت موجود خواهند شد.

۳- خودداری مردم از مبارزه علیه دشمنان و احساس حقارت در مقابل آن‌ها سبب شده که دشمنان پیروزی‌های زیادی کسب کنند و مردم تا حدودی از فرهنگ و تمدنشان فاصله بگیرند. استعمارگران توانسته‌اند مردم را به جنگ‌ها و کشمکش‌های داخلی سرگرم نمایند تا به فکر مقابله با آن‌ها نباشند، برخی از این کشمکش‌های ویرانگر و خانمان برانداز که سبب ناآرامی برخی کشورها شده، اختلافات نژادی، اختلافات ملی، قومی و جناح بندی‌های داخلی هستند. استعمارگران پایه‌های اقتصادی این کشورها را ویران نموده‌اند تا منافع خود را حفظ کنند.

۴- تحمیل، ترویج و تبلیغ ارزش‌های اخلاقی و آداب و رسوم دنیای غرب در کشورهای جهان سوم، نظیر: ایجاد رعب و وحشت، اغفال، سکس، بی‌بند و باری، از دیگر تبلیغات منفی تقلید از تبلیغات غرب می‌باشد، همگی این‌ها از ویژگی‌های جوامع غربی هستند؛ اما در این جوامع ترویج داده شده‌اند. آن‌ها حتی تکنولوژی پیشرفته‌ی امروزی مانند اینترنت و ماهواره را که می‌توانند ذاتاً مایه‌ی خیر و خدمت به بشریت باشند، علیه بشریت به کار گمارده‌اند و چه بسا کانال‌های داخلی برخی از کشورهای جهان سوم آگاهانه یا ناآگاهانه کپی کانال و برنامه‌های دنیای غرب اند.

در اینجا می‌توان به این مطلب اشاره کرد که دستگاه‌های تبلیغاتی جهان سوم مسؤول فروریختن دیوار اعتماد میان دولت و مردم هستند.

نبود اعتماد یا از بین‌بردن آن در کشورهای جهان سوم، اغلب ناشی از آن است که توانایی افراد نادیده گرفته شده و زمینه‌ی رشد افکار عمومی فراهم نیامده است تا مردم بتوانند صواب را از خطا، درست را از نادرست و حق را از ناحق تشخیص دهند و این مسأله به زیان عقلانیت جامعه تمام شده و نیازمند یک بازسازی کلی و همه جانبه است.