تأثیر تبلیغات غرب در کشورهای جهان سوم
نقشی را که امروزه دستگاههای تبلیغاتی غرب در کشورهای جهان سوم ایفا میکنند، پروژهی تازهای نیست، بلکه از همان اوایل شروع کار استعمارگران روی این پروژه کار شده و طرح و برنامههایی برای آن در نظر گرفته شده و به مرحلهی اجرا درآمدهاند، دولتهای زیادی این طرحهای استعماری را در زمینههای سیاسی، اقتصادی و... پیاده نموده و برخی از آنها تاکنون نیز ادامه دارند.
تبلیغات، حقیقتاً نقش بسیار مهمی در موفقیت طرح و برنامهها ایفا میکند و از آن به عنوان «قدرت چهارم» نام برده میشود و اهمیت و تأثیر آن در این عصر از جنگ رو در رو کمتر نیست، به همین سبب کشورهای غربی برای آن اهمیت به سزایی قایل شده و همیشه تلاش میکنند تا وسایل پیشرفتهتری برای تبلیغات اختراع کنند. آنها مطابق نقشههای دقیق مستقیماً افکار و نظرات و عقاید و اخلاق خود را بدون توجه به فرهنگ و آداب و رسوم ملل دیگر در میان آنها رواج میدهند.
آنها برای تشویق اذهان عمومی نیز همیشه برنامههای تبلیغاتی زهرآگین و از پیش تعیینشدهای دارند.
آنچه استعمارگران میخواهند به نام فرهنگ و آداب و رسوم مترقی بر مردم کشورهای جهان سوم و کشورهای اسلامی تحمیل کنند، هرگز با فرهنگ و آداب و رسوم این کشورها مطابقت نخواهد کرد، اما استعمارگران آنچنان زیرکانه آن را تبلیغ مینمایند که مردم تصور میکنند فرهنگ غربیها تفاوت چندانی با فرهنگ آنها نداشته و از برخی جهات حتی ممکن است از فرهنگ آنها هم بهتر باشد.
برخی از راهبران و دولتمردان کشورهای جهان سوم به خاطر دوام حکومتشان دقیقاً مطابق خواست و ارادهی کشورهای استعمارگر، کشورشان را اداره میکنند، هرگاه دولتهای استعمارگر قدرتمند، دستگاههای تبلیغاتی خود را علیه کشور منطقه یا گروهی بسیج نمودهاند، توانستهاند افکار عمومی و واکنش سیاسی آنها را به نفع خود تغییر داده و آنها را با خود همسو و همراه گردانند، زیرا آنها دارای قدرت، ثروت، تکنولوژی و دستگاههای پیشرفتهی تبلیغاتی هستند.
آنها رویدادها و اخبار مناطق مختلف جهان را براساس منافع خویش تفسیر کرده و تجزیه و تحلیل مینمایند، آنگاه از طریق رسانههای تبلیغاتیشان آن را به خوردِ مردم دنیا میدهند. آنها موفق شدهاند که با این روش تبلیغاتی تأثیر زیادی بر رسانههای تبلیغاتی کشورهای مسلمان بگذارند و افکار عمومی را با خود همسو سازند تا روحیهی رویارویی و مخالفت با استعمارگران را تضعیف نموده و یا به طور کلی از بین ببرند و نیرو و توانشان را پراکنده سازند.
همیشه رسانههای تبلیغاتی غرب، ناآرامیها، رویدادها و مخالفت و رویارویی با استعمارگران فعالیت نهضتهای آزادی خواه منطقه و بیداری اسلامی را به شیوهای منفی مطرح میکنند و از آنها به گروههای تندرو، تروریست و افراطی نام میبرند، استعمارگران شایعههای مختلفی علیه این نهضتها درست میکنند و حقایق را وارونه جلوه میدهند تا مردم را نسبت به مسلمانان و دیگر احزاب آزادی خواه بدبین نمایند.
اکنون استعمارگران رسانههای تبلیغاتی کشورهای جهان سوم را قبضه نموده و آنها را مطابق طرح و برنامههای خود اداره میکنند، البته نباید این مطلب را از نظر دور داشت که قسمت عمدهی درآمد این دستگاههای تبلیغاتی به جیب کمپانیهای غربی برمیگردد، از طرفی دیگر تلاش میکنند تا مشکلاتی را برای دیگر دستگاههای تبلیغاتی به وجود آورند تا نتوانند با دستگاههای تبلیغاتی دست نشاندهی آنها رقابت کنند و راه هرگونه ترقی و پیشرفت تکنولوژیک را سد میکنند تا نتوانند پاسخگوی سئوالات و نیازهای جدید مردم باشند.
مسلمانان امروزه نیازمند سیستمهای جدید و تکنولوژی پیشرفتهی تبلیغاتی هستند تا بتوانند با سیستم تبلیغاتی غرب رقابت کنند و اخبار، عقاید، افکار و... خویش را به گوش جهانیان برسانند.
همچنین این تکنولوژی پیشرفته سبب میشود که دولتها در سطح وسیعترین با یکدیگر ارتباط داشته باشند و گفت و گوی میان تمدنها و دولتهای مختلف آسانتر صورت گیرد و این امکان را به کشورهای صاحب تکنولوژی میدهد که بتوانند آزادانه به تفسیر حوادث و رویدادها بپردازند.
علاوه براین موارد، لازم است که به خاطر رشد و پیشرفت جامعهی بشری، همکاری، کمکرسانی، عدالت و تفاهم میانشان برقرار باشد. جنگ تبلیغاتی تأثیر زیادی بر روی دیدگاه و نظر دولتها نسبت به یکدیگر میگذارد، به همین خاطر لازم است که کشورهای جهان سوم اهمیت تبلیغات آزاد را دریابند تا شر دیو سیاه تبلیغات مسموم را از سر جامعهی ما و نقاب مکر و خیانت را از چهرهی دشمنان بردارند و چهرهی واقعی آنها را به جهانیان بشناسانند، زیرا تهاجم فکری و تبلیغات زهرآگین و کاذب، برعقلانیت افراد جامعه تأثیر منفی میگذارد.
متأسفانه برخی از روزنامهنگاران براساس سبک و شیوهی بیگانگان کار میکنند، در نتیجه آثارشان غیر واقعی و نامناسب است، راه حل واقعی برای نجات از تقلید و وابستگی از چنگال تبلیغات غرب آن است که: دستگاههای تبلیغاتی و افکار عمومی مردم کشورهای جهان سوم از بند اسارت فکری رها شوند و این دستگاهها به صورت مستقل کارکرده و زبان حال مردم باشند. همچنین باید تلاش کنند تا واقعیت را به گوش مردم جهان برسانند و آنها را فریب ندهند.