تهاجم فکری

ابعاد توطئه

ابعاد توطئه

استعمارگران به طور مداوم تلاش می‌کنند تا اهداف و آرمان‌های مقدس دین اسلام را از اذهان مسلمانان پاک کنند، زیرا این باورها همیشه مهم‌ترین تکیه‌گاه و محرک مسلمانان برای بازگشت به اهداف و آرمان‌های اصیل اسلام هستند.

دشمنان دین اسلام روش‌ها و تاکتیک‌های مختلفی را برای دست‌یابی به اهدافشان به کار می‌گیرند، یکی از این مکانیسم‌ها، تخریب و نابودی عقاید دین اسلام است که با ایجاد اتهامات بی‌مورد طرح شبهات و ضعیف نشان‌دادن پایه‌های فکری آن را عملی می‌کنند، آن‌ها چنان با آب و تاب به تبلیغ این موارد می‌پردازند که در نظر افراد ساده لوح، خصوصاً قشر جوان و نوجوانان - که کمتر از گذشته اطلاع دارند – خوش آیند جلوه نموده و بر قلب و فکر آن‌ها تأثیر بگذارد.

آن‌ها با طرح پرسش‌هایی که از فلسفه‌ی یونانیان نشأت گرفته است، بذر تردید و گمان را در دل جوانان می‌پاشند و آن‌ها را دچار سردرگمی می‌کنند.

برخی از پرسش‌های فلسفی آنان در رابطه با مواردی چون: وجود خدا، جهان فرشتگان، وحی پیامبران، کتاب‌های آسمانی، قضا و قدر و... می‌باشد. همزمان با آن، با استفاده از برنامه‌های دقیق و منظم تلاش می‌کنند تا جوانان را از اسلام دور کنند.

استعمارگران موفق شده‌اند که زمینه‌های علم و دانش را برای اجرای نقشه‌هایشان تصرف کنند، آن‌ها برای فریب اذهان عمومی افرادی را از نژادهای مختلف و با نقاب‌های مختلف در دستگاه‌ها و سیستم‌های آموزشی و تبلیغاتی منصوب نموده‌اند تا مراکز مهم تبلیغاتی، تربیتی و برنامه‌ریزی‌های کلان یک کشور یا یک منطقه را در دست گیرند و به این طریق بتوانند نسلی را مطابق اهداف و خواسته‌هایشان تربیت کنند که منافع آن‌ها را در آن کشور تأمین کنند.

اگر چنانچه استعمارگران بتوانند اذهان این نسل را از عقاید دین اسلام - که حقیقتاً پایه و اساس شخصیت آن‌هاست - خالی کنند، آنگاه هیچ چاره‌ای جز قبول ایدئولوژی استعمارگران و نهایتاً تقلید و وابستگی کامل به آن‌ها نخواهند داشت.

به این ترتیب این نسل برای استعمارگران طمع کار، حکم لقمه‌ی آماده‌ای خواهد داشت و به راحتی آن را خواهند بلعید.

این نقشه بسیار وسیع و طولانی‌مدت بوده و از لحاظ دقت و تاکتیک‌های مکارانه کم‌نظیر است و متأسفانه امروزه امت اسلامی به آن گرفتار شده است.

به طور کلی می‌توان اهداف این نقشه را در سه مورد خلاصه کرد که از خطرناک‌ترین عوامل ویرانی یک جامعه‌ی متمدن و با فرهنگ شمرده می‌شوند. این موارد عبارت‌اند از:

۱- خالی‌کردن تدریجی افکار نسل جوان کشورهای اسلامی که براساس عقاید مقدس دین اسلام تربیت شده‌اند و تزریق افکار، عقاید و باورهای غربی به این نسل؛ این روش را «شست و شوی مغزی» می‌گویند.

۲- پرکردن خلای فکری نسل جوان با یک سری افکار فریبنده و گمراه‌کننده؛ این کار خدمت بسیار بزرگی به استعمارگران نموده و آن‌ها را زودتر به اهدافشان خواهد رساند و فرصت بیشتری برای تسخیر فکری و نظامی به دشمنان اسلام خواهد داد.

۳- نیروهای نظامی‌ای که استعمارگران برای رسیدن به اهدافشان تشکیل - داده‌اند، تأثیر مهمی بر روند کار آن‌ها داشته و کمک زیادی به فروریختن پایه‌های اساسی افکار ملت مورد تهاجم واقع شده می‌نمایند.