اهداف اساسی تهاجم فکری
تهاجم فکری معمولاً در چهارچوب چند برنامهی مشخص صورت میگیرد که بعضی از آنها کوتاهمدت بوده و برخی دیگر در دراز مدت نتیجهبخش خواهند بود.
البته این برنامهها دارای مکانیسمهای ویژهای بوده و با توجه به شرایط زمانی و مکانی خاصی پیاده خواهند شد.
مهمترین اهدافی که مهاجمان فکری در پی آن هستند، عبارتند از:
۱- تضعیف هویت ملی و نابودی ریشههای اصالت و استقلال فکری و نیز تخریب تمامی آثار فرهنگی و تمدن اقوام مسلمان.
۲- از میان برداشتن افکار و عقاید اسلامی و ارزشهای اخلاقی و جایگزینی قوانین ساختهی دست بشر و ایدئولوژیهای گمراه کننده و پایهریزی زندگی اجتماعی مطابق سبک زندگی غربیها، تا مسلمانان را از ریشههای دینی و ملی خود جدا کنند، قطعاً چنین مسلمانی از لحاظ هویت دینی و ملی، احساس حقارت و پوچی خواهد کرد و آنگاه دنبالهرو مهاجمان فکری خواهد بود و افکار و عقاید و آداب و رسوم آنها را تمام و کمال خواهد پذیرفت و مقاومت در مقابل اینگونه تهاجمات را لازم نمیبیند.
۳- آنها تلاش میکنند تا نقش دین اسلام و مسجد را در زندگی جوانان و روشنفکران مسلمان کماهمیت جلوه دهند، درست به همان شیوهای که روشنفکران غربی به دین مسیح و کلیسا مینگرند، تا ابتدا دین اسلام را از سیاست جدا نموده و آنگاه به طور کلی آن را از عرصهی زندگی مسلمانان حذف کنند.
متأسفانه اغلب جوانان ما شناختی واقعی و اصولی از دین اسلام ندارند، دین اسلام به شیوهای منطقی و واقعبینانه به زندگی مینگرد و برای تمامی مراحل و مقاطع زندگی انسان برنامهریزی نموده است، اما جوانان ما از این واقعیت بیخبرند.
به علاوه، عدهای از این به اصطلاح روشنفکران به تبلیغ الحاد و دشمنی با دین میپردازند و آن را سبب رکود و عقبماندگی مردم میدانند.
این قبیل جوانان چنان فریب دشمنان دین را خوردهاند که اصالت اسلام، پایههای فکری، عقل و منطق را فراموش نموده و مانند «رُباتی» در اختیار این دشمنان قرار گرفتهاند. به آنها چنان تفهیم شده که گویا مخالفت با دین از نشانههای روشنفکری مدرن امروزی است.