ماجرای غدیر از نظر ما مسلمانان اهل سنت

اجرای غدیر از دیدگاه اهل سنّت

اجرای غدیر از دیدگاه اهل سنّت

در سال دهم هجری پیامبر اکرم جحضرت علیسرا به همراه عدّه‌ای از مسلمانان به نجران (یکی از شهر‌های یمن) فرستاد تا زکات مسلمانان و جزیه‌ی نصارای آن منطقه را بگیرد. هنگامی که حضرت علیساز آن دیار باز می‌گشت، مصادف بود با وارد شدن حضرت محمّد جبه مکّه برای انجام مراسم حج. بنابراین؛ یکی از همراهانش را به عنوان فرمانده بر آنان گمارد و پیش از آنان خود را به مکّه برای انجام مراسم حج نزد حضرت محمّد جرسانید.

بعد از رفتن حضرت علی همراهانش حُلّه‌های یمنی از اموال زکات را میان خود تقسیم کردند (به گمان اینکه سهم خود را از آن اموال برداشته‌اند. امّا اقدام آنان نوعی امتیازطلبی بر سایر مردم ذینفع بود) وقتی به نزدیک مکّه رسیدند حضرت علی برای دیدار آنان از مکّه بیرون رفت. چون دید که حُلّه‌ها را پوشیده‌اند، از اقدام همراهانش ناراحت شد و آنان را مورد سرزنش قرار داد و پارچه‌های یمنی را از تن ایشان بیرون آورد و در جای خود نهاد.

اقدام حضرت علیسموجب دلگیری همراهانش شد. لذا نزد حضرت محمّدجاز وی شکایت کردند. حضرت جاعتراض آنان را موجّه ندانست و فرمود: علی در امری که به دین خدا (حقوق مردم) مربوط باشد، سخت‌گیرتر از آن است که بتوان از وی گلایه کرد. بعد از اتمام مراسم حج، پیامبر امین جبا همراهانش به سوی مدینه حرکت کرد. در میان راه متوجّه شد، گلایه و اعتراض همراهان حضرت علی بازگو می‌شود. بنابراین؛ در محلی به نام جُحفه نزد برکه‌ای که بعدها به غدیرخم شهرت پیدا کرد توقّف نمود. و برای حاضران سخنرانی کرد و ضمن بیان نصایحی و ذکر امانتداری و نیک‌رفتاری حضرت علی فرمود: «من کنت مولاه فعليّ مولاه، اللّهمّ وال من والاه وعاد من عاداه»یعنی: «هرکس من یاور و دوست او هستم علی نیز یاور و دوست اوست، خدایا، دوست بدار کسی که او را دوست دارد و دشمن بدار کسی که او را دشمن می‌دارد». و با این سخنان مبارک و حکیمانه کدورتی که در دل‌های آن افراد نسبت به حضرت علی ایجاد شده بود زدوده شد. این بود خلاصه‌ای از ماجرای مربوط به روایت غدیر از نظر ما مسلمانان اهل سنّت.

داستان مزبور در کتاب‌های سنّی و شیعی ذکر شده است. برای مثال می‌توان به سیره‌ی ابن هشام ج ۴ ص ۲۷۴ ، السیرة النبویّه اثر ابن کثیر ج ۴ ص ۴۱۴ ، الکامل فی التاریخ ابن اثیر فصل حوادث سال دهم هجری، تفسیر رَوح الجنان و رُوح الجنان اثر جمال الدّین ابو الفتوح رازی ج ۴ ص ۲۷۵ و مجالس المؤمنین قاضی نورالله شوشتری ج ۱ ص ۴۳ مراجعه نمود.