دیدگاه اهل سنت در مورد اصحاب

۷ حکم دشنام به ام‌المؤمنین عایشه ل

۷ حکم دشنام به ام‌المؤمنین عایشه ل

کسی که به ام‌‌المؤمنین عایشه ل تهمتی بزند که خداوند در قرآن او را از آن تبرئه کرده و پاکی‌اش را اعلام نموده است، کافر می‌شود، و بر این حکم، ائمه به طور اجماع، حکم داده‌اند، بدون هیچ اختلاف نظری.

از امام مالک روایت شده که فرمود:

«هر کس ابوبکرس را دشنام دهد، حد زده می‌شود و هر کس عایشه ل را دشنام دهد کشته خواهد شد. پرسیدند چرا؟ فرمود: هر کس او را متهم نماید با قرآن مخالفت ورزیده است» [۷۵].

ابن شعبان در روایت خود از امام مالک می‌گوید که فرمود:

«چون خداوند می‌فرماید: ﴿يَعِظُكُمُ ٱللَّهُ أَن تَعُودُواْ لِمِثۡلِهِۦٓ أَبَدًا إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ١٧ [النور: ۱۷]. «خداوند شما را اندرز مى‏دهد که هرگز چنین کارى را تکرار نکنید اگر ایمان دارید». و در ادامه گفت: هر کس به این گناه برگردد کافر می‌شود» [۷۶].

دلایلی که بر کفر بودن دشنام به عایشه ل وجود دارد صریح و ظاهر است، از جمله:

نخست: آنچه که امام مالک به آن استدلال می‌کند که چنین کاری تکذیب قرآن است، چرا که به طور صریح و روشن، برائت عایشه را اعلام کرده و تکذیب قرآن، کفر است.

ابن کثیر می‌گوید:

«تمام علماء متفق‌القول هستند که هر کس عایشه را به چیزی متهم نماید که در قرآن برائتش آمده است، کافر است، چون چنین کسی مخالف قرآن است» [۷۷].

ابن حزم در توضیح و تعلیق بر قول امام مالک می‌نویسد:

«فرموده‌ی امام مالک صحیح است، چون این دشنام‌ها سبب مرتد گشتن او می‌شود، چون خداوند را تکذیب نموده است» [۷۸].

دوم: این اتهام، باعث تخریب شخصیت پیامبر ج می‌شود که قرآن در چند مورد به آن اشاره فرموده، از جمله:

ابن عباس ب میان این دو آیه فرق گذاشته:

﴿وَٱلَّذِينَ يَرۡمُونَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ثُمَّ لَمۡ يَأۡتُواْ بِأَرۡبَعَةِ شُهَدَآءَ[النور: ۴].

«و کسانى که زنان پاکدامن را متهم مى‏کنند، سپس چهار شاهد (بر مدعاى خود) نمى‏آورند».

و این آیه:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَرۡمُونَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ٱلۡغَٰفِلَٰتِ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ[النور: ۲۳].

«کسانى که زنان پاکدامن و بى‏خبر [از هرگونه آلودگى] و مؤمن را متهم مى‏سازند».

ابن عباس ب به هنگام تفسیر آیه‌ دوم می‌گوید:

«این در شأن عایشه و همسران پیامبر ج می‌باشد و مبهم نیست، بلکه واضح و روشن است و قابل توبه هم نمی‌باشد. ولی هر کس یک زن مؤمن را قذف نماید [تهمت بی‌عفتی بزند] خداوند راه توبه را به او می‌دهد ...».

در ادامه می‌گوید که مردی در جلسه خواست بلند شود و برای تفسیر زیبایش صورت ابن عباس ب را ببوسد [۷۹].

ابن عباس توضیح داده که:

«این آیه در مورد کسانی نازل شده که عایشه و همسران پاک پیامبر ج را قذف نمودند، چون قذف آنان، طعن و دشنام به پیامبرج می‌باشد، و هر کس زنِ کسی را متهم کند، در واقع خود او را اذیت کرده است، درست همان گونه که باعث عار و ننگ است اگر پسر او مورد اتهام واقع شود، چون نسبت ناپاکی را به همبسترش داده‌اند که این بزرگ‌ترین آزاری است که می‌توان به یک مرد رساند. حتی چنین تهمتی اگر به خودش نسبت داده می‌‌شد، سبک‌تر و آسان‌تر بود» [۸۰].

علما به طور اجماع می‌گویند که آزار رساندن به پیامبر ج از مصادیقِ کفر است.

قرطبی در تفسیر این آیه می‌گوید:

﴿يَعِظُكُمُ ٱللَّهُ أَن تَعُودُواْ لِمِثۡلِهِۦٓ أَبَدًا إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ١٧[النور: ۱۷].

«خداوند شما را اندرز مى‏دهد که هرگز چنین کارى را تکرار نکنید اگر ایمان دارید».

«یعنی؛ این که به سب و دشنام دادن به عایشه برنگردید و یا به افراد هم شأن او مانند بقیه همسران پیامبر ج که با او هم‌مرتبه می‌باشند نیز همین طور، چون این تهمت‌ها باعث آزار پیامبر ج می‌شود؛ زیرا به ناموس او اهانت شده است و چنین سخنانی کفر است و گوینده آن کافر می‌شود [۸۱].

و از جمله اسنادی که دلالت می‌کند بر این که قذف همسران پیامبر ج باعث اذیت و آزار ان بزرگوار می‌شود، روایتی است که مسلم و بخاری درباره حدیث «افک» آورده‌اند:

«از عایشه ل نقل شده که پیامبر ج بر روی منبر رفت و از عبدالله بن أبی‌سلول انصاف خواست. عایشه ل می‌گوید: پیامبر در حالی که بر روی منبر بود فرمود: ای مسلمانان، چه کسی به من حق می‌دهد و انصاف به خرج می‌دهد درباره مردی که آزارش به من رسیده و اهل و بیتم را اذیت می‌کند؟».

ثابت می‌شود که پیامبر ج آن قدر ناراحت شده بود که تقاضا نمود در حق او انصاف به خرج دهند، و مؤمنانی که از تعصب جاهلی به دور بودند گفتند:

«ای رسول خدا، به ما دستور بفرما که گردن اینها را بزنیم، شما هر وقت چنین دستوری دادید، آن وقت با شما منصفانه برخورد خواهیم کرد و پیامبر ج هم درخواست سعد برای گردن‌ زدنِ آنها را انکار ننمود» [۸۲].

شیخ محمد بن عبدالوهاب / می‌گوید:

«هرکس اتهام ناپاکی را به امّ‌المؤمنین عایشه مطهره ل نسبت دهد، او از زمره عبدالله بن ابی سلول(سردسته منافقین) می‌باشد، و زبان حال پیامبر ج می‌گوید: ای جامعه مسلمانان، چه کسی عذر من را در مورد کسی که من را آزار داده است می‌پذیرد ﴿وَٱلَّذِينَ يُؤۡذُونَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ بِغَيۡرِ مَا ٱكۡتَسَبُواْ فَقَدِ ٱحۡتَمَلُواْ بُهۡتَٰنٗا وَإِثۡمٗا مُّبِينٗا ٥٨ [الأحزاب: ۵۸]. «و آنان که مردان و زنان باایمان را به خاطر کاری که انجام نداده‌اند آزار می‌دهند. بدون تردید تهمت و گناه آشکاری بر دوش کشیده‌اند» پس یاوران و پشتیبانان دین کجا هستند تا به پیامبر ج بگویند که ما شما را می‌پذیریم و عذرت را ‌خواهانیم؟» [۸۳].

همان‌طور که این تهمت از جانبی دیگر نیز باعث تخریبِ شخصیت پیامبر ج می‌شود، چنان که خداوند می‌فرماید:

﴿ٱلۡخَبِيثَٰتُ لِلۡخَبِيثِينَ[النور: ۲۶].

«زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند».

ابن کثیر می‌گوید:

«معنی این آیه این است که خداوند عایشه را همسر پیامبر ج قرار نمی‌داد، مگر این که او از جمله زنان طیبه و پاک دنیا است که شایستگی همسری با پیامبر را داشته و اگر از پاکان نبود، شرعاً شایستگی پیامبر را نداشت، و چنین چیزی هم مقرر نمی‌گشت و به همین خاطر خداوند می‌فرماید: ﴿أُوْلَٰٓئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ [النور: ۲۶]. «اینان از نسبت هاى ناروایى که (ناپاکان) به آنان مى‏دهند مبرا هستند» یعنی آنان از آنچه تهمت زنان و دشمنان دین می‌گویند مبرّا و دورند» [۸۴].

[۷۵] الصارم المسلول: ص ۵۶۶، ۵۶۶. بنگرید به: المحلى: ۱۱/۴۱۴ و ۴۱۵. [۷۶] الشفا: ۲/۱۱۰۹. [۷۷] تفسیر ابن کثیر: ۳/۲۷۶. نزد آیه ۲۳سوره‌ی النور و در البداية والنهاية ۸/۹۵، دار الکتب العلمیة اجماع علما بر آن است. [۷۸] المحلی ۱۱/۴۱۵. [۷۹] ابن جریر: ۱۸/ ۸۳ و ابن کثیر: ۳/۲۷۷. [۸۰] الصارم المسلول ص ۴۵ و قرطبی:۱۲/۱۳۹ دار الکتب العلمیة. [۸۱] القرطبی: ۱۲/۱۳۶،۱۳۷ از ابن العربی در أحکام القرآن: ۳/۱۳۵۵ – ۱۳۵۶ تحقیق البجاوی. [۸۲] الصارم المسلول: ص ۴۷- ۴۹با اختصار. [۸۳] الرد علی الرافضة: ۲۵-۲۶. [۸۴] ابن کثیر: ۳/۲۷۸.