۹ خودداری از بازگویی آنچه میان اصحابش رخ داده است
پیامبر ج میفرماید: «إِذَا ذُكِرَ أَصْحَابِي فَأَمْسِكُوا، وَإِذَا ذُكِرَ النُّجُومُ فَأَمْسِكُوا، وَإِذَا ذُكِرَ الْقَدَرُ فَأَمْسِكُوا». «وقتی که ذکر اصحاب من به میان آمد، [از گفتنِ بدی آنان] خودداری نمایید، و وقتی که بحث طالع بینی و فال بینی به میان آمد خودداری کنید، و وقتی که موضوع قدر به میان آمد، خودداری نمایید» [۹۶].
به همین دلیل، روش اهل سنت و جماعت این است که از ذکر اشتباهات و لغزشهای صحابه، زبان فرو میبندند و اختلافات آنان را بازگو نمیکنند.
ابونعیم / میگوید:
«خودداری از گفتن اشتباهات اصحاب و پخش خوبیهای آنها و مناقبشان، از نشانههای مؤمنین راستین و واقعی است، آنهایی که خداوند این گونه آنان را مدح و ستایش میکند:
﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ﴾[الحشر: ۱۰].
«کسانی که پس از مهاجرین و انصار به دنیا میآیند، میگویند: پروردگارا، ما را و برادران ما را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتهاند، بیامرز».
همچنین در تعلیقش که بر حدیث بالا که ذکر شد، چنین میگوید:
«پیامبر ج امر نفرمود که ذکر محاسن و فضایل اصحاب را ننمایید، بلکه دستور داد از ذکر کارهایی که به خاطر افراطکاری و به هنگام خشم و غضب از آنان سرزده، خودداری نمایید» [۹۷].
پس دستوری که پیامبر ج برای خودداری کردن فرموده است، خودداری مخصوصی است که منظورش این است که آن قدر در مواردی که به هنگام جدال و اختلافات میان اصحاب پیش آمده، دقت نکنید و آنان را شخصیت آنا را زیر سئوال نبرید، به گونهای که گروهی از آنان را تمجید، و گروهی را شکسته و نابود نمایید [۹۸].
ما به چنین چیزی دستور داده نشدهایم، بلکه به ما امر شده که برای ایشان استغفار نماییم، آنان را دوست بداریم، محاسن و فضایلشان را پخش کنیم، و اگر بدعتگذاری پیدا شد که قصد تخریبِ شخصیت آنان را داشت، لازم است از آنان دفاع نموده و با دلایل علمی و عقلی و عادلانه، سخنانِ باطل او را خنثی نماییم [۹۹].
این چیزی است که در این زمان به آن محتاج هستیم، چرا که که ملتهای اسلامی در دانشگاهها، مدارس و غیره درگیر تفرقهافکنیهایی شدهاند که در نتیجه آن، بدون در نظر گرفتن آداب و روشهایی که خداوند أ بفرموده، اختلافات را زنده میکنند. متأسفانه این روش دشمنان به برخی از مسلمانان نیز سرایت نموده است، به گونهای که بعضی از آنان، روایات مبهم و خودساختهای را سرهم میکنند، وقایع را آن گونه که خود میخواهند بازگو کرده و احکام خویش را بدون در نظر گرفتن آراء و اقوال ائمه، صادر میکنند.
به همین دلیل، خواستم برخی از شیوهها و توجیهات اساسی را برای کسانی که میخواهند در این زمینه تحقیق نمایند، بازگو کنم، تا هنگامِ نیاز، مورد استفاده قرار گیرد.
[۹۶] طبرانی در الکبیر: ۲/۷۸/۲ و ابونعیم در الحلیة: ۴/۱۰۸ و در الإمامة از حدیث ابن مسعود آمده، و آلبانی آن را با طرق و شواهد تأئید کرده است، السلسلة الصحیحة: ۱/۳۴. [۹۷] الإمامة: ۳۴۷. [۹۸] منهج کتابة التاریخ الإسلامي: محمد بن صامل العلیاني السلمي ۲۲۷، ۲۲۸. [۹۹] منهاج السنة: ۶/۲۵۴ تحقیق: د. رشاد سالم.