با پزشکان
پزشکی شغل شریفی است... عیسی÷مردم را معالجه میکرد و نابینایان و کسانی را که دچار بیماری پیسی بودند شفا میداد... حتی مردگان را به اذن خداوند زنده میکرد... بنابراین پزشکی شغلی است شریف و پیشرو... به همین سبب شایسته است پزشکان برخی مسائل را در نظر بگیرند:
١- رازداری و محافظت از اسرار بیمار:
پیامبر خدا جمیفرماید: «هر که مسلمانی را بپوشاند خداوند نیز در دنیا و آخرت او را خواهد پوشاند»... [٨]
برخی از مردم به حکم جایگاهی که دارند از اسرار مردم مطلع میشوند، مانند پزشک یا مفتی یا... بر این اشخاص لازم است راز را پنهان بدارند مگر آنکه صاحبش اجازهی افشای آن را بدهد... اما در برخی شرایط افشای اسرار جایز است مانند اینکه لازم باشد پزشک مسئولان را از بیماری خطرناک واگیرداری مطلع کند... یا آنکه یکی از زوجین را از وجود یک بیماری که از طریق تماس جنسی منتقل میشود مطلع کند مانند ایدز...
٢- سوء استفاده نکردن از منصب برای منافع شخصی:
یک بار پس از یک سخنرانی شخصی پیش من آمد و گفت: شیخ من تو یکی از شرکتهای تولید و توزیع دارو مسئولیتی دارم... شرکت ما میلیونها ریال برای تبلیغ و بازاریابی خرج میکنه... سالانه میلیونها ریال تحت تصرف من هست تا با پزشکان رابطه برقرار کنم!
گفتم: یعنی چطور؟
گفت: برای پزشک کاتولاگی برای معرفی محصولاتمان میفرستیم و همراه آن هدیهای مانند ساعت یا سرویس خودکار و خودنویس... یا هزینهی سفر اونها را برای حضور در کنفرانسهای پزشکی تامین میکنیم و یا بلیط سفر اونا رو با خانواده برای سفرهای سیاحتی...
هر چه بیمارستانی که پزشک اونجا کار میکنه بیشتر محصولات ما رو بخره میدونیم که اون پزشک بیشتر محصولات ما رو برای بیماراش تجویز کرده... و بیشتر بهش میرسیم... در کل راههایی داریم که میدونیم کدوم پزشک بیشتر همکاری میکنه!
گفتم: خوب... آیا ممکنه این تشویق شما باعث بشه زیانی به بیمار برسه؟
گفت: تشویق و هدایای ما باعث میشه پزشک محصولات ما رو برای بیمار تجویز کنه... امکان داره محصولات شرکتهای دیگه که همون خاصیت رو داره و قیمتش هم کمتره تجویز نکنه و داروهای ما رو به قیمت بیشتر تجویز کنه...
همینطور ممکنه داروهایی که ضروری نیست رو براش تجویز کنه مانند برخی مسکنها و تب برها و ویتامینها... هر چند بیمار نیاز چندانی بهش نداره... اما برای اینکه ما سود کنیم و خودش هم به سودی برسه...
گفتم: این وسط قربانی بیمار بیچاره است و پولی که بیخود میده...
گفت: بله... اما شیخ این بیمار بالاخره باید دارو بخره... ما کاری میکنیم که داروی ما رو بخره نه کس دیگه...
گفتم: اما باید برای خرید محصولات شما پول بیشتری بده... همینطور داروهایی بخره که نیازی بهش نداره... برای اینکه شما پولی گیرتون بیاد... درسته؟
گفت: بله...
اینجا باید خطاب به برخی از پزشکان بگویم: کاری که برخی شرکتهای تهیه و توزیع دارو انجام میدهند جنایت است و پزشکان حق ندارند تقاضای آنها را قبول کنند... بلکه باید در برابر خواستههای آنان مقاومت کنند...
برخی از شرکتها در تعریف از دارو ادعاهای عجیب و غریبی مطرح میکنند... اما پزشک هشیار برای یک داروی تبلیغات دروغین نمیکند... این از امانتداری پزشک است که برای بیمار داروی صحیح را تجویز کند، نه داروی شرکتی که با وی ارتباط برقرار کرده یا برایش هدیه فرستاده یا به او وعدهی سفر خارج و اقامت در هتلهای گران قیمت و بلیط هواپیما و ساعتهای فاخر داده است...
یا ممکن است داروی شرکت دیگر همان تاثیر را داشته باشد اما قیمتش کمتر باشد... چرا باید داروی گرانتر را برای بیمار تجویز کند؟ این خیانت در امانت است... این پزشک به خاطر خداوند برای بیمار خیرخواهی نکرده... چرا بیمار بیچاره باید پول بیشتری برای همان دارو با نامی دیگر پرداخت کند؟
٣- اینجا جنبهی دیگری از امانتداری هست که کم اهمیتتر از دو مورد پیشین نیست:
گروهی از پزشکان مرد و زن را دیدهام که اهمیت زیادی به ستر عورت بیمار میدهند... هم هنگام معاینه و هم هنگام عمل و پس از آن... حتی برخی پزشکان را دیدهام که روزانه از بیماران خود بازدید میکنند و اگر متوجه شدند عورت او مکشوف است بدنش را با ملافه یا لحاف میپوشانند... اگر دیدند بیماری که بیهوش است بدنش لخت شده به سرعت او را میپوشانند و «هر کس که مسلمانی را در دنیا بپوشاند خداوند او را در دنیا و آخرت خواهد پوشاند»...
اما اهمالی که در برخی بیمارستانها موجود است بسیار کم است، اما با این وجود باید در این مورد هشدار داد تا پزشکان و پرستاران دربارهی این مساله یکدیگر را نصیحت کنند...
دکتر حارث میگفت: وقتی تازه کار بودم برخی عملهای کوچک را انجام میدادم... در اتاق عمل پس از بیهوشی، بیمار باید آماده سازی شود... من معمولا وارد اتاق عمل نمیشدم مگر پس از آماده سازی بیمار... یعنی وقتی که همهی بدن او پوشیده بود و تنها محل جراحی باز بود...
یک بار هنگام آمادهسازی بیمار وارد اتاق عمل شدم... جوانی را که قرار بود عمل شود دیدم در حالی که بیهوش به پشت بر روی تخت عمل افتاده بود و هیچ لباسی به تن نداشت! ظاهرا پرستارانی که باید لباس او را در میآوردند او را لخت کرده بودند اما پرستارانی که باید لباس عمل را تن او میکردند هنوز او را نپوشانده بودند... پزشکی که باید دستگاهها را چک میکرد آنجا بود اما انگار نه انگار! تازه بعدا بدتر هم شد که نمیتوانم بیش از این توضیح دهم!
خانم دکتر ساره میگوید: دربارهی اتاق عمل که نمیشود حرفش را زد... زنان بیمار را کاملا لخت بر روی تحت عمل میگذرند.. حتی ممکن است در اتاق عمل پزشکان مرد متخصص بیهوشی و دانشجوهای پسر و دختر باشند...
بعضی وقتها میگویم: بیمار رو بپوشونین... رئیس گروه پزشکی میگه: ما که اینجا همه پزشکیم! با خودم میگم: حالا که پزشکیم باید مردم رو کشف عورت کنیم؟! اما طمئنم اگه همسر خودش بود اجازه نمییداد اینطور باهاش رفتار کنن!
برای اینکه سوء تفاهم پیش نیاید باید بگویم: این دو حادثه که برایتان نقل کردم بسیار نادر هست اما برای آنکه برادران و خواهران پزشک و پرستار متوجه این قضایا باشند آن را نقل کردم...
٤- تواضع و فروتنی...
٥- شناخت احکام شرعی مربوط به علاج بیماران در حد توان:
برای پزشک شایسته است که یک شناخت حداقلی نسبت به علوم فقهی و احکام عبادات داشته باشد... چون مردم از وی دربارهی مسائل شرعی مربوط به بیماری خود خواهند پرسید... همینطور لازم میشود دربارهی چگونه وضو و نمازشان به آنها توضیح دهد...
بعضی از بیماران نماز نمیخوانند، نه اینکه از نماز بدشان بیاید... بلکه چون چگونگی وضو و نماز بیمار را بلد نیستند... وقتی بعضی از بیماران را نصیحت میکنیم که نماز خودشان را ترک نکنند، میگویند: چطور نماز بخونم در حالی که لباسم نجسه؟! چطور نماز بخونم در حالی که تختم رو به قبله نیست!
چه کسی مسئول این بیماران است؟
پزشک موفق احکام مربوط به نجاسات و لمس عورت و مسائل مربوط به آن از جمله باطلان وضو و احکام مربوط به جمع بین دو نماز در صورت نیاز و اینکه کی و میان چه نمازهایی میتواند جمع ببندد و احکام مربوط به قبله و نماز و وضو و تیمم را فرا میگیرد و به بیماران خود آموزش میدهد... بیمار را در صورت توانایی برای نماز صبح بیدار میکند... امروزه یادگیری این مسائل بسیار ساده است زیرا کتابهای مربوط به فتاوای پزشکی و احکام شرعی مربوط به بیماران در دسترس است و پزشک و بیمار میتوانند به راحتی از آن استفاده کنند...
٦- گواهی دروغ:
برخی ادارات دولتی برای دادن مرخصی یا بازنشتگی یا کمک مالی یا دیگر امتیازات به کارمندان خود نیاز به گزارش پزشکی دارند...
اینجا برای پزشک لازم است که در صورت گواهی دادن یا نوشتن گزارش، شهادتش مطابق با واقعیت باشد، و خویشاوندی یا دوستی باعث نشود گزارشی خلاف واقع بنویسند که در این صورت شهادت زور داده و رسول الله جمیفرماید: «آیا شما را از بزرگترین گناهان کبیره آگاه نسازم؟» گفتند: آری ای فرستادهی الله... فرمود: «شرک به الله و بدرفتاری با پدرو مادر...» سپس مدتی ساکت ماند... آنگاه فرمود: «و سخن دروغین... و سخن دروغین...» و آنقدر این را تکرار کرد که فکر کردیم دیگر ساکت نمیشود... [٩]
٧- انتقاد نکردن از دیگر پزشکان در برابر بیماران:
گاه پزشک و پرستار با تلاش و کوشش در شغل خود پیشرفت میکنند... اما دچار نوعی خود فریفتگی میشوند و به شدت از کار خود تعریف میکنند... در مقابل از کار دیگر پزشکان ایراد میگیرند تا بیماران آنها را به سوی خود جلب کنند... ممکن است بیماران از پزشکی که وقت خود را صرف تعریف و تمجید از خود میکنند خوششان نیاید به ویژه اگر خلاف واقع باشد... بیماری دو نوع است: بیماری دل که یک بیماری معنوی است و بیماری بدن که یک بیماری حسی است... چه خوب است که یک پزشک، طبیبِ هر دو باشد...
[٨] به روایت مسلم. [٩] به روایت بخاری و مسلم.