پزشک و کلیدهای نیکی
بارها در مورد پزشکان و بیماران فکر کردهام و پزشکی را با دیگر مشاغل مقایسه کردهام... متوجه شدم معلمها معمولا با یک قشر از مردم سر و کار دارند که معمولا در یک سطح فکری و توانایی و یک نوع برخورد هستند... بنابراین معمولا در تعامل با آنها مشکل چندانی ندارند...
متوجه شدم مهندسان هم با گروهی از مردم سر و کار دارند که تفاوت چندانی با هم ندارند، بنابراین چندان دچار مشکل نمیشود... همینطور خلبانها تنها با کابین خلبانی و کادر پرواز سر و کار دارند نه با مسافران... همینطور کاپیتانها و معمارها و آهنگران و نجارها...
اما پزشک در مطب خود مینشیند و بیماران مختلفی به او مراجعه میکنند... آدمهای باهوش و تیز که خیلی راحت منظور پزشک را میفهمند و پزشک هم حرف آنها را متوجه میشود... و برخی هم دارای سطح فهم پایینی هستند که حرف پزشک را نمیفهمند و پزشک هم نمیتواند حرفش را به آنها بفهماند... ببخشید جناب دکتر متوجه نشدم چی گفتین! بیشتر توضیح بده!
بعضی هم بد فهم هستند و دکتر را با حرفهایشان اذیت میکنند... منظورت چیه دکتر؟ از خدا بترس اینقدر برام دارو ننویس مگه من چقدر پول دارم؟ این همه آزمایش برای چیه؟ مگه سر گردنه است؟
بعضی هم حسن ظن دارند... بعضی دیگر زود عصبانی میشوند و شاید پزشک را با حرفهایشان ناراحت کنند: دکتر تو هیچی نمیدونی... اینقدر برام دارو مینویسی و من خوب نمیشم! وقتی بلد نیستی مردم رو معالجه کنی خوب چرا مطب میزنی؟ بیچاره آدمی که سر و کارش به تو بیفته!
برخی صبورند... برخی کریم... بعضی بخیلن... باز زبانها و گویشهای گوناگون... بزرگ و کوچک... غنی و فقیر...
بنابراین پزشک باید خود را برای تعامل با هر موقعیتی آماده کند و با بیماران صبور و شکیبا باشد به ویژه با کهنسالان و کودکان و با کسانی که بر اثر حادثه وحشت زده هستند...
مومنی که با مردم همنشینی میکند و بر آزار آنان صبر پیشه میکند نزد خداوند محبوبتر از مومنی است که با مردم نشست و برخاست ندارد و بر آزار آنان صبر نمیکند... چنانکه رسول الله جفرموده است...
از جمله کلیدهای خیر:
١- مهربانی با بیمار و احوال پرسی با او...
٢- آماده داشتن کتابها و سیدیهای مفید و اهدای آن به بیماران...
٣- مهربانی با خانواده و همراهان بیمار و تحمل سوالات آنان و تاثیر بر آنان از طریق نصیحت و خیرخواهی...
٤- بازدید روزانه از بیمارانی که در بیمارستان بستری هستند برای اجر و پاداش، زیرا مسلمان اگر به عیادت برادر مسلمان خود برود تا وقتی که بازگردد در باغهای بهشت است...
٥- تبسم در چهرهی بیمار... زیرا «لبخند تو در چهرهی برادرت صدقه است»...
٦- راهنمایی بیمار و پاسخ دادن به سوالات وی زیرا «هر کس در راه برآورده ساختن نیازهای برادرش باشد خداوند نیز نیازهای او را برآورده خواهد ساخت»...
٧- در نظر داشتن اجر و پاداش هنگام کشیک و ترک خانواده... چه بسا این کار زیر این سخن پیامبر جقرار گیرد که: «یک روز مرز داری در راه خدا بهتر از دنیا و ما فیها است»... [١٢]
٨- دوری از عجله در تشخیص بیماری، و دقت در نوشتن دارو... و آنطور که فقها گفتهاند: کسی که پزشک نیست اگر پزشکی کند جریمه میشود...
٩- تلاش برای ستر عورت بیماران و «هر کس عورت مسلمانی را بپوشاند خداوند در روز قیامت او را خواهد پوشاند»... [١٣]
١٠- دوری از گپ و گفتگوی زیادی با یک بیمار و معطل کردن دیگر بیماران در خارج از مطب... زیرا بسیاری از این بیماران شاید کار یا کودکان خود را رها کردهاند و وقتشان کم است...
[١٢] به روایت بخاری. [١٣] به روایت مسلم.