تغییر در آفرینش خداوند
بر همین منوال تراشیدن ریش نوعی تغییر در آفرینش خداوند عزوجل میباشد؛ خداوند عزوجل در سوره نساء متذکر شده است که شیطان گفت:
﴿وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَيُبَتِّكُنَّ ءَاذَانَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلۡقَ ٱللَّهِ﴾ [النساء: ١١٩].
«و تراشیدن ریش نیز از همان تغییری است که شیطان آن را پسندیده و بدان دستور میدهد».
حکیمالامت حضرت مولانا اشرف علی تهانوی[٣٧] قدس سره در تفسیر خود به نام «بیان القرآن» تحریر نموده است: همانا تراشیدن ریش در این تغییر داخل میباشد.
بخاری از علقمه روایت نموده است که فرمود: «حضرت عبدالله س زنانی را که خالکوبی[٣٨] میکنند و زنانی را که خواهان ازاله موهای چهره[٣٩] هستند و زنانی را که بین دندانها را اصلاح کرده[٤٠] و برابر میکنند تا زیبا جلوه کنند و آفرینش خداوندی را تغییر میدهند لعنت نموده، ام یعقوب گفت: چرا چنین میگویی؟
عبدالله س فرمود: چرا لعنت ننمائیم کسانی را که رسول خدا ج لعنت نموده، و در کتاب الله نیز آمده است، ام یعقوب گفت: به خدا سوگند من در میان دو لوح قرآن را خواندهام اما چنین چیزی نیافتهام، عبدالله فرمود: به خدا قسمت اگر تو میخواندی این آیه را چنین مییافتی:
﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ﴾ [الحشر: ٧].
پس این امر به ثبوت رسید که تغییر در آفرینش خداوند سبب لعنت میگردد و آنچه که حضرت رسول ج از آن نهی نموده است در نزد خداوند عزوجل هم نهی شمرده میشود و این امر بسیار ظاهر است، البته آنچه که بدان دستور داده شده است یا تغییری را که شریعت مطهره اسلام آن را جایز شمرده است جزء تغییر ممنوع و ناجایز محسوب نمیگردد مثل ختنه، تراشیدن موهای زیرناف و چیدن ناخنها و غیره.
[٣٧]- علامه مصلح کبیر، مربی چیرهدست حکیم الامة مولانا اشرف علی تهانوی، در شهر «تهانه بهون» یکی از شهرهای غربی استان اتراپردش هند دیده به جهان گشوده، آنجا نشو نما حاصل نمود و به همین علت به تهانوی ملقب گردید، تعلیمات ابتدایی را در شهر خود فرا گرفت سپس در دامان دانشگاه مشهور (دارالعلوم دیوبند) جای گرفت از مصلح و ربانی بزرگ حاجی امدادالله مهاجر مکی بسیار بهره برد و همچنین از علامه فقید بزرگ و اصلاحگر چیرهدست مولانا رشید احمد گنگوهی استفاده نمود، ایشان از بزرگمردان راه علم و دین بودند که به وسیله سخنرانیها و تألیفات ایشان در زمینه عقیده و عمل خداوند أ بسیاری را بهرهمند گردانید و هزاران مسلمان از ایشان نفع حاصل نمودند، ایشان رایت اصلاح را از میان مصلحان دیگر برای امت اسلامی در شبه قاره هند برافراشتند و زیر تربیت ایشان حدود ١٤٠ شاگرد فارغالتحصیل شدند که مشهورترینشان علامه محدث ظفر احمد عثمانی تهانوی (صاحب قواعد فی علوم الحدیث و اعلاء السنن که به دستور شیخ و اشاره ایشان صورت گرفت میباشد) و مفتی اعظم سابق هند و پاکستان حضرت مولانا مفتی محمد شفیع دیوبندی و غیره میباشد. ایشان تألیفات بسیار و گرانقدری دارند اعم از کوچک و بزرگ که تعدادشان حدود نهصد کتاب میرسد، من جمله «جامعالآثار» مجموعهای در زمینه حدیث و «احیاءالسنن» و «المسک الزکی» سخنان ایشان بر ترمذی و «بوادر النوادر» و «کلام الملوک» و «الثوب الحلی» شرح مختصری بر سنن ترمذی و «بیان القرآن» «ر. ک: اعلام المحدثین فیالهند ٧٧ و گفتار ارزشمند محقق کبیر زاهد کوثری درباره ایشان در مقالات کوثری ٩٤ تحت عنوان احادیث الاحکام و أهم الکتب المؤلفة فیها و تناوب الأقطار فیالاضطلاع بأعباء علوم السنة» را نیز بنگرید.
[٣٨]- بخاری در صحیح خود ٧/٢١٣ در کتاب اللباس (باب المتنمصات) و مسلم در صحیح خود ٣/١٦٧٨ در کتاب اللباس و الزینة (باب تحریم فعل الواصلة والمستوصلة الخ) شماره ٢١٢٥. تذکر: الواشمات، از الوشم: این است که زن سوزن و یا مثل آن را در پشت دست یا بند دست یا لب یا غیره از بدن زنی دیگر فرو ببرد که خون بیرون آید سپس آن را با سرمه و اشیای دیگر پر کند تا سبز گردد و این عمل هم بر کسی که چنین کارهایی را میکند و هم بر کسی که خواهان آن است بر هر دو حرام میباشد.
[٣٩]- نامصات: به زنهایی اطلاق میگردد که موها را از چهره زن میکند و «متنمصات» به زنانی اطلاق میشود که خواستار چنین عملی هستند و این کردار حرام است مگر آنکه ریش یا سبیلهای زن بیرون آیند پس ازاله آنها حرام نیست بلکه مستحب است (از عبارت فقهاء ظاهر میگردد که اگر در صورت زن موی بیرون آید که شوهر از آن نفرت میکند و از زینت زن کاسته میشود برای ویز جایز است که موها را بکند چون زینت برای زن مطلوب است البته اگر مصود از آن تزیین برای بیگانگان باشد یا در کندن موها ضرری به زن لاحق میشود در چنین صورتها جایز نیست (ردالمحتار، ٥/٢٦٤) «مترجم».
[٤٠]- مراد آن که بین دندانهای ثنائیات و رباعایت را تراش داده اصلاح کند و چنین عملی را بیشتر پیرزنان و زنان بزرگسال میکنند تا جوان به نظر آیند و این عمل اگر برای طلب زیبایی باشد حرام است اما برای ضرورت اشکالی ندارد. (شرح مسلم از نووی ١٤/١٠٦).