ازالۀ شبهه
مجموع احادیثی که در این مقام مذکور گشتند این پندار عدهای را رد میکند که میگویند: ریش حد و مقداری ندارد و کسی که ریش را چند روزی میگذارد به گونهای که بیننده آن را بر چهره صاحب ریش مشاهده نماید امر حضرت رسول ج را اطاعت نموده است.
این فریب و نیرنگی برای خودشان و برای همه مسلمانان از جانب آنها میباشد زیرا که اعفاء، ارخا، و توفیر به معنای بزرگ گذاشتن ریش که در حدیث وارد شدهاند با موی اندکی که به قدر جو یا برنج ظاهر شود حاصل نمیگردد، و ظاهر احادیث بر آن دلالت دارد که ریش بر حال خود رها کرده شود، نه کوتاه شود نه هم کم گردد.
البته ما بر جواز کوتاه کردن آن حکم نمودهایم در صورتی که از قبضه فراتر باشد، چون در آینۀ روایات عمل حضرت عمر س و ابوهریره س به ما رسیده است که آنها مازاد بر قبضه را کوتاه میکردند، و این عمل را هرگز انجام نمیدادند مگر آنکه در این زمینه از رسول اکرم ج[٥٢] چیزی به ایشان رسیده بود، و از هیچ صحابیای منقول نیست که ریش را کوتاه کرده باشد و از قبضه نیز کمتر کرده باشد، و کسی که کردار حضرت عمر، ابن عمر، و ابوهریره ش را پیروی نمیکند پس ریش را به حال خود بگذارد تا هر جایی که میرسد چنانکه گروهی[٥٣] همین عقیده را دارند، نه اینکه آن را کوتاه کند و به قدر جو یا برنج بگذارد و گمان کند که به سنت رسول ج عمل نموده است، پس خوب فهم کن خداوند من و تو را به رضایت و محبتش رهنمون سازد.
[٥٢]- ابن عابدین در حاشیه خود ٢/١١٣ میگوید: (قوله: و أما الأخذ منها) «یعنی صاحب در مختار گفته است: گرفتن از ریش ...» با این گفتار در فتح بین روایات مذکور و آنچه در صحیحین ابن عمر از رسولالله ج روایت کرده است که «سبیلها را کوتاه کنید و ریش را بزرگ بگذارید» مطابقت داده و گفته است: چون با روایت صحیح از ابن عمر راوی این حدیثـ آمده است که ایشان مازاد بر قبضه را میگرفت پس اگر ما این عمل ایشان را بر نسخ حمل ننمائیم (چنانکه قاعده در زمینه عمل راوی برخلاف روایتش همین است با این حال که این عمل یعنی قطع مازاد بر قبضه از غیر راوی و از رسول اکرم ج روایت شده است). باز هم بلند گذاشتن ریش را بر آن حمل میکنیم که همه ریش یا اکثر آن قطع نشود چنانکه کردار مجوس عجم همین است که ریش را میتراشند، و این گفتار را روایت مسلم از ابوهریره تأیید میکند که رسولالله ج فرمود: «سبیلها را قطع نموده ریش را بزرگ بگذارید و با مشرکین مخالفت نمایید» پس این جمله در جایگاه علت قرار گرفته است اما گرفتن از آن در حالی که کمتر از قبضه باشد چنانکه اهل مغرب و مردان زننما میکنند هیچ کس آن را جایز نگفته است.
[٥٣]- آنان ظاهریه و پیروانشان هستند و مبارکپوری در «تحفةالاحوذی بشرح جامع ترمذی» ٨/٣٩ در کتاب اللباس (باب ما جاء فی إعفاء اللحیة» همین قول را ترجیح داده است.